سراج24، مانا بودن و جاودانگی همواره یکی از آرزوهای بشر است. آرزویی که قطعا از دورترین و برآورده نشدنیترین آرزوهاست؛ هر چند بزرگان و حکما نام نیک را نوعی جاودانگی میدانند. اما با همه این تفاصیل بشر همواره در پی این آرزو بوده است به طوریکه با مومیایی کردن اجساد بزرگان خود سعی بر آن داشته تا این حس تقلا برای جاودانگی را ارضا کند.
قرآن کریم در آیه 71 سوره مبارکه «الرحمان» به این موضوع اشاره کرده و میفرماید «کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ» «هرکه روی زمین است دستخوش مرگ و فناست و خدای باجلال و عظمت باقی می ماند» فلذا هیچ چیز و هیچ کس را ظرفیت و توان جاودانگ نیست مگر در عالم معنا که همان باقی ماندن نام نیک از کسی باش. در روایات و بعضا احادیث اینگونه مطرح میشود که هرکس به خدا پیوست و آنگونه که حضرت حق دستور داده است زندگی کرد، جاودانه خواهد شد، مانند بزرگانی که در طول تاریخ با رنگ خدایی گرفتن در دلهای فرزندان آدم زنده بوده و پس از گذران قرنها هنوز هم سینه به سینه محبتشان به ارث میچرخد.
در این میان فرقی ندارد که آنچه رنگ خدایی میپذیرد فرد باشد یا یک حرکت و یا رفتار. هر چه برای خدا باشد، جاودانگی را از ذات لایزال او میگیرد. انقلاب اسلامی ایران صرف نظر از جفاهایی که ازسوی برخی مسئولین به آن روا داشته میشود، ذاتا قیامی برای خدا بود، قیامی که مسیر تاریخ را به سمت نیل به رضایت خداوند طی کرد و همین مسیر خدایی باعث شده است که علیرغم جفاهای داخلی و فشارهای خارجی چون سروی کهن سر خم کند اما نشکند.
اما مقصود این نوشته از طرح موضوع جاودانگی چیست، این روزها «برایان هوک» مسئول میز ایران در دولت آمریکا پس از چند سال تقلا برای زمین زدن انقلاب اسلامی و ریسه کردن مستکبرین جهانی علیه ملت ایران، عطای براندازی را به لقایش بخشید و کناره گرفت. رفتنی که چون رفیقش «جان بولتون» همراه با سرشکستگی و این پیام صورت گرفت که آمریکا در برابر راهبرد انقلاب اسلامی شکست خورده است، راهبردی که هویتش را نه از بیکفایتی برخی مسئولان داخلی بلکه از اصالت خون شهدایش گرفته است؛ به قول سعدی شیرازی «تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد/ دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی» و این وعده خداست که هرآنچه وجهه خدایی داشته باشد، ماندگار خواهد شد.