به گزارش سراج24، «آن مرد با باران می‌آید»، نوشته وجیهه سامانی از جمله آثار پرمخاطب داستانی در ماه‌های اخیر است که چاپ بیستم آن به تازگی از سوی انتشارات کتابستان معرفت در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات داستانی قرار گرفته است.
سامانی که تجربه داستان‌نویسی برای گروه سنی نوجوانان را دارد، در این اثر داستان پسر نوجوانی به نام «بهزاد» را روایت می‌کند که در کوران حوادث ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب با اتفاقاتی مواجه می‌شود که مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد. تمرکز داستان بر حوادث چهار ماه پایانی منتهی به بهمن 57 است. داستان از مهر 57 آغاز و تا 26 دی‌ماه که روز فرار شاه است، به پایان می‌رسد. نویسنده توانسته است با استفاده از تکنیک‌های مختلف، آنچه را که در ایران منجر به انقلاب شد به زبانی داستانی بیان کند. انقلاب تنها ارکان حکومت شاه را فرو نریخت، بلکه روح و درون جامعه ایران را نیز متحول و منقلب کرد؛ این همان موضوعی است که سامانی در داستانش به آن توجه دارد.
«آن مرد با باران می‌آید» داستان زندگی یک خانواده متوسط و یک گروه نوجوان را در ماه‌های پایانی پیروزی انقلاب اسلامی روایت می‌کند. وقایع داستان حول این گروه نوجوان می‌چرخد که در رأس آنان نوجوانی به نام «بهزاد» قرار دارد. بهزاد پسری از جنس آدم‌های معمولی دور و بر ما است. کم سن و سال و بی دل و جرأت است، سرش توی لاک خودش است و نسبت به اتفاقات اطرافش بی‌توجه. اصراری هم به شجاعت و قهرمانی ندارد. اما بر اثر حسادت و رقابت با دوستش، بی‌اختیار قدم در راهی می‌گذارد که اتفاقات تلخ و شیرین و فراز و فرودهایش، کم‌کم او را به یک «بزرگ مرد» تبدیل می‌کند.
از جمله ویژگی‌های این اثر، توانایی نویسنده در شخصیت‌پردازی است. به گفته منتقدان؛ شخصیت «بهزاد» در این اثر به گونه‌ای شکل گرفته است که توانسته در عین سادگی، مخاطب را با خود همراه کند و حس همزادپنداری را در او برانگیزد. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد نویسنده در پرداختن به داستانی در حوزه انقلاب بدون کلیشه‌های رایج موفق عمل کرده است؛ نقطه ضعفی که عمدتاً گریبان داستان‌های این حوزه را می‌گیرد و سبب می‌شود تا فضای داستان‌ها مشابه به نظر برسند.
این اثر برای نخستین‌بار در سال 91 از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. چاپ‌های بعدی این اثر توسط انتشارات کتابستان معرفت صورت گرفت. کتاب در این مدت برنده جوایز متعدد از جمله جشنواره داستان انقلاب و جشنواره شهید اندرزگو شد.
