به گزارش سراج24، این روزها در فضای اخبار فرهنگی هنری جبهه انقلاب اسلامی، خبری خودنمایی میکند. برپایی اولین جشنواره ملّی هنرهای گرافیکی مقدسنما. این جشنواره که از تاریخ 21 فروردین ماه، فعالیّت خود را آغاز نموده، از جهاتی بیسابقه و منحصر به فرد است. برای آشنایی بیشتر با این جشنواره و دست اندرکاران آن، مصاحبهای داشتیم با حجت الاسلام والمسلمین کامل نواب رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره که تقدیم مینماییم:
مبارزه در جبهه متنوعی از فرق و تفکرات انحرافی
بسماللهالرحمنالرحیم. در ابتدا از حضرتعالی میخواهیم که بهعنوان مسئول مؤسسه مفاز، مقداری برای ما این مؤسسه را معرفی فرموده و فعالیتهایش را توضیح دهید.
_ بسماللهالرحمنالرحیم. مؤسسه فرق و ادیان زاهدان که به اختصار "مفاز" گفته میشود از سال ۱۳۹۳ با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، فعالیت خود را شروع کرد و تقریباً قریب به شش سال است فعالیت میکند. حوزه فعالیت این مؤسسه هم حول فرق ضاله و ادیان انحرافی است که در استان سیستان و بلوچستان فعّال هستند. در قالب نقد مکتوب و چاپ کتاب، در فضای مجازی سایت، کانال کتابخانه که در تلگرام و ایتا وجود دارد و همچنین کانال خبری مفاز نیوز که اخبار مربوط به . این موسسه در فضای جامعه هم دورههای متعددی را برگزار کرده است. قریب به ۲۵۰ دوره در مکانهای مختلف اعم از مساجد و مدارسی که تقریباً میشود گفت عامه مردم حضور دارند، برگزار شده تا فضاهایی مثل سازمانها، نهادها، برخی از ادارات، آموزش و پرورش در سطوح مختلف مربیان و دانشآموزان و همچنین دانشگاهها برای دانشجویان و اساتید و اعضای هیئت علمی. اهم کارهایی که انجامشده در این زمینهها بود. محوریت ما هم فرقهها و ادیانی هستند که در منطقه زاهدان و سیستان و بلوچستان فعالیت دارند که میشود گفت مبحث بهائیت، انجمن حجتیه، سلفیت و گروههای افراطی بین اهل سنت همچون سلفیت ، مسیحیت تبشیری و مقداری هم بحث تصوف و دراویش شیعی.
خیلی قابل تأمل است که میببینیم در یک منطقه، اینهمه فرقه و تفکر مختلف به این شکل فعالیت میکنند؛ و این وسعت و سختی کار شما و اهمیت مؤسسهتان را نشان میدهد. اما به عنوان مثال میتوانید برای ما یکی دو نمونه از عکسالعملهایی که از جانب اینگونه جریانها و تفکرات در مقابله با فعالیتهای شما انجامشده را بفرمایید.
_ مثلاً در بحث نقد سلفیت، در بسیاری از کلاسهایمان حتی اهل سنت هم حضور داشتند. یعنی ما دوره شناخت سلفیت را برای برخی از حتی ائمه جمعه اهل سنت استان برگزار کردیم. برخی از اساتید مدارس علوم دینی اهل سنت در جلسات ما حضور داشتند و الحمدلله جلسات بسیار عالی بود و مورد استفاده قرار گرفت. اما کسانی که خودشان سلفی و یا سلفیزده بودند و به تفکرات سلفیت و اندیشه وهابیت گرایش داشتهاند، معمولاً برای ما مشکلاتی ایجاد کردند. البته به مقام عمل نکشیده، ولی در مقام تهدید، زیاد اتفاق افتاده. تهدیدهایی که چه به اصل مؤسسه و چه نسبت به افراد صورت گرفته ولی تا الان الحمدلله به لطف خدا و اهلبیت علیهمالسلام نتوانستند هیچ کدام را عملی کنند و هر کدام را که گفتند، بیشتر به انگیزه و تلاش ما افزوده شد و دلیلی شد بر این که محکمتر در مسیر اسلام ناب محمدی قدم برداریم.
یا حتی نسبت به عناصر فرقه بهایی، کارهای خوبی انجام شد و روشنگریهای مناسبی توسط مؤسسه انجام پذیرفت.
حتی ما نه تنها در زاهدان بلکه در شهرهایی همچون خاش، سراوان، چابهار و نقاط مختلفی از استان که بهائیت حضور داشتند، این کلاسها را برگزار کردیم. خوب طبیعتاً برای تشکیلات بهائیت این حجم از کلاسها و روشن شدن ماهیت این افراد خیلی خوشایند نبود. لذا باز از طرق مختلفی اقدام کردند. حتی در برخی از کلاسهایمان حضور پیدا کردند و نقدهایی ایراد نمودند که همه آنها جواب داده شد و پاسخ دریافت کردند و جز این که مفتضح بشوند، نتیجه دیگری برایشان حاصل نشد. همچنین برای جریانهای حتی درون شیعی که ورود پیدا کردیم، یک تبعاتی به صورت طبیعی برایمان داشته است.
مبارزه انجمن با بهائیّت، از ادّعا تا واقعیّت
این خیلی نکته جالبی است که شما دارید در این مؤسسه با گروهها و تفکراتی مبارزه میکنید که بعضاً خودشان دشمن درجه یک همدیگر هستند! الان شما اشاره داشتید به مبارزاتتان با بهائیت در حالی که انجمن حجتیه سالهای سال داعیه علمداری مبارزه با بهائیت را داشته و دارد و خودش را سرآمد این قضیه میداند.
_ انجمن حجتیه طبق آن ادعایی که از سابق داشت و حتی تشکیل خودش را تهدیدی جدّی برای بهائیت اعلام میکند، اما عملاً (حدّاقل در فضایی که من رصد کردم را عرض میکنم) شاهد بودیم که در فضای سیستان و بلوچستان و منطقه زاهدان و اطراف، اتفاق خاصی برای بهائیت نیفتاد! خیلی ادعا دارند اما در دهههای اخیر، بهائیت در آن مناطق رشد داشته به نحوی که حتی مسلمانها وارد مراوده و معاشرت با آنها شدند و معامله با آنها انجام میدادند، در حالی که حتی میدانستند آن افراد بهاییاند!! این وضعیّت در مناطقی که انجمن حجتیه هم حضور دارند، مثل همین شهر زاهدان و شهرهای دیگری که اطراف زاهدان قرار دارند وجود داشته است. خوب اگر واقعاً انجمن در پی مبارزه با بهاییت است چرا تا الان هیچ اقدام جدّی انجام نداده که ملموس باشد تا این فرد شیعه، فردی که محب اهلبیت (علیهم السلام) است، از معامله و از معاشرت با بهائیت برحذر داشته بشود!؟ تا قبل از ما شاید این اتفاق نیفتاده بود. یعنی ما کوچکترین دورهای که مردم آگاه بشوند، کوچکترین اقدام علنی از طرف انجمن حجتیه برای آگاهسازی مردم ندیدیم. متأسفانه کار به جایی کشیده بود که برخی از طلبهها در مشاغلی که بهاییها بیشتر حضور دارند، با اینها مراوده داشتند و به راحتی میگفتند: "بهایی است دیگر..."!! یعنی خطری که از جانب بهائیت بر جامعه میگذرد به اینها گوشزد نشده بود! اگر واقعاً چنین قصدی از تشکیل انجمن بود، چنین حضوری باید یک آورده و محصولی داشته باشد. برای مردم این منطقه، حداقل برای ما و کسانی که در موضوع فرق و ادیان فعالیت میکردند، چنین محصولی قابل حس نبود و مردم عادی هم هیچ اطلاعی نداشتند. لذا میخواهم بگویم انجمن در آنجا، خیلی از این جهت فعال نبود که بخواهیم بگوییم در راستای مبارزه با بهائیت تلاش خیلی خاص و نتیجه بخشی کرده است.
اما نکته دیگری که باید عرض کنم این هست که هرچند اعضای انجمن حجتیه در مبارزه با بهائیت تلاش نتیجه بخشی نکردند، اما در یک موضوع دیگر تلاش هایی کردند که جای تامل دارد و آن هم تلاش برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان استان سیستان و بلوچستان بود.
شیعیان و اهل سنت در سرتاسر ایران در کنار یکدیگر همزیستی دارند و این امر به وضوح روشن است اما متاسفانه گروه های افراطی شیعی همچون انجمن حجتیه و از میان اهل سنت مثل سلفیت از کوچکترین فرصت استفاده می کنند تا این اتحاد و همدلی را از بین ببرند.
خب ممکن است آنها در پاسخ به این اشکال شما، این را مطرح کنند که: "لزوماً قرار نیست هر فعالیت و مبارزهای که انجام میشود، در عموم هم، همه مردم از آن آگاه شوند. مبارزات ما اصلاً سبکش به این شکل است که به صورت تشکیلاتی مخفیانه، و از طریق نفوذ در بهائیت انجام میشود و طوری نبوده است که مثلاً بخواهیم بیاییم دورههای عمومی بگذاریم یا به این شکل برنامههایی داشته باشیم. این دلیل بر این نمیشود که ما فعال نبودیم. سبک کارمان به این شکل بوده است."
_ بالاخره باید برای جامعه آورده داشته باشد. شما وقتی در شهر فعالیت میکنید باید نتیجه داشته باشد. تا قبل از سال 93 که تأسیس موسسه ما بود، آن همه حضور انجمن را در شهر زاهدان داشتیم. آیا اقدامی اساسی شد؟ واقعاً باید این را پاسخ بدهند. چرا ما در هر جایی که این دورههایمان را برگزار کردیم، برای همه جدید بود؟ برخی از دانشجوها، حتی دانش آموزان، خانوادهها، اساتید دانشگاه معترض میشدند که: "چرا هیچکس تا الآن نگفته که بهائیت در این شهر حضور دارد!؟"
فقط این نیست که طبق فرمایش شما در گروههای بهائی نفوذ کنیم و برویم در محافل و ضیافتشان و ببینیم یک نفر مثلاً جذب بهائیت شده و آن را برگردانیم. این سبک حضور و نفوذ در محافل و ضیافتهای بهائی، آسیبهایی دارد که چند وقت پیش هم در اخبار گفته شد تعدای از افراد انجمنی را در یکی از ضیافت های بهائیان دستگیر کرده بودند ان هم ضیافت هایی که با موازین شرع مقدس اسلام تناسبی ندارد ، ولی بر فرض که از همه اینها چشمپوشی کنیم و به صورت یک فرض محال بگوییم این کار خوب، اما بقیهی مردم چه میشوند؟ همیشه باید درمان کنیم یا نیاز به پیشگیری هم داریم؟ اینکه جامعه با خطر بهائیت و ماهیت آن آشنا شود، خودش پیشگیری است و اجازه نمیدهد که یک فرد به بهاییت نزدیک و جذب و وارد محفل شود که بعد بخواهیم برویم او را از داخل محفل دربیاوریم و بگوییم که ما با بهائیت مبارزه کردیم. یقیناً آن طور که معروف و مشهور نیز هست پیشگیری بهتر از درمان است و بهتر جواب میدهد.
نباید همه چیز را از نظام توقع داشت
این پاسخ خیلی خوبی بود، اما اشکال دیگری که نسبت به فرمایش شما ممکن است مطرح کنند این است که میگویند: "شما اشاره داشتید به این که بهائیت در طی این سالها فعالیت داشته و باز هم در حال فعالیت است. پس نظام جمهوری اسلامی چه کار کرده است؟ پس چرا علیرغم اینکه قدرت دست این نظام بوده، بهائیت دارد فعالیت میکند؟ و در سطح پایینتر، فرض را بر این میگیریم که ما اصلاً کاری نمیکنیم و یا کارمان مفید نیست، امّا مؤسساتی مثل شما که دارید در این زمینه کار میکنید، شما چه کردید که باز بهاییت فعال است و علت این فعالیت بهاییت چیست؟"
_ دلیل اصلی رشد نه تنها بهائیت، بلکه خیلی از تفکرات انحرافی، عدم آگاهی مردم است. این عدم آگاهی برخی مواقع نسبت به مبانی دینی و فکری خودشان است و در دیگر موارد عدم اطلاع نسبت به مبانی و تفکرات آن فرقه. وقتی مردم مسلمان ما چه شیعه چه اهل سنت (ما بارها عرض کردیم که در این مؤسسه مفاز، هم مخاطبینمان شیعه هستند و هم اهل سنت) اطلاعی از محتوای تفکرات دینی و اسلامی خودش ندارد، یقیناً آن بهائی میتواند بیاید و اثرگذار باشد. نه فقط بهاییت، بلکه تفکرات دیگری که حضور دارند. مثلا در بین اهلسنت بگوییم تفکر سلفیه و در بین شیعیان بگوییم همین تفکر انجمن حجتیه. وقتی فردی دین خودش را نشناسد، به راحتی تفکرات انحرافی میتوانند بر او تاثیرگذار باشند. این یک بعد قضیه است.
دوم عدم شناخت و اطلاع از آن فرقه انحرافی است. معمولاً اکثر گروههای انحرافی، مبلّغینشان زیبا و جذّاب سخن میگویند و به نحوی کلمات و جملات خود را ادا میکنند که باطن پوچ و محتوای انحرافی که دارند، به ذهن مخاطب نمیآید. لذا یکی از علل اصلی رشد اینها این دو امر است.
اما در پاسخ به این که چرا نظام تا الان مانع فعالیت اینها نبوده، باید گفت اتفاقا این نظام بوده که تا حدّ زیادی از فعالیت اینها جلوگیری نموده و گرنه الآن بسیار قوی بودند. زمانی تشکیلات بهائیت در ایران منهدم شد و یا قضیه یاران ایرانشان و همچنین سیستم این فرقه، تا حدّ زیادی از حالت تشکیلاتی خودش در ایران خارج شد. الآن هم نظارتهایی که هست، نشان میدهد نظام، آن وظیفه حکومتی خود را در قالب نظارت، انجام داده است. نظام وظایف خود را دارد.
اما پس چرا اینها فعالیت میکنند؟ ببینید این که ما همه چیز را از نظام توقع داشته باشیم صحیح نیست. ما بهعنوان کسانی که دغدغه دینی داریم و در این فضا کاری میکنیم، من بهعنوان کسی که موسسه نقد تفکرات ضاله و انحرافی دارم یا کسانی که در هر بعد فرهنگی تلاش میکنند، بالاخره به عنوان یک فرد مسلمان عادی باید به آن وظایفی که به ما محول شده عمل کنیم. مراجع ما اعلام کردند و فرمودند که معامله و معاشرت با بهائیت حرام است. تا زمانی که مردم اطلاعی از این قضیه نداشته باشند و یا اطلاع داشته باشند و کم توجه به این قضیه بروند و با اینها معامله و معاشرت داشته باشند، یقیناً هر چقدر هم نظام و افراد دیگر بخواهند تلاش کنند، نتیجهای که باید را ندارد.
یک مثالی که به روز هم است این قضیه کرونا است. هر چقدر نظام بخواهد تلاش و کوشش کند و روشهای مختلف را به کار گیرد، تا افراد مراعات نکنند و به تعبیری که الان هست در خانه خودشان نمانند، واقعاً کاری پیش نمیرود و نمیشود که بندازیم گردن مسئولین و بگوییم که مسئولین باعث ترویج کرونا شدهاند و چرا نظام کوتاهی میکند؟ تا یک حدّی از دست مسئولین برمیآید. بقیهاش برمیگردد به خودمان و تکتک افرادی که تشکیلدهنده جامعه هستیم. «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد مگر آنکه انسانها خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند.) اگر مردم آگاه شوند در این قضایا، نسبت به بهائیت نسبت به سلفیت نسبت به خود انجمن حجتیه، یقیناً آنها نمیتوانند فعالیت کنند. همه سئوالاتی که انجمن نسبت به بهائیت دارد، ما همین سئوالات را نسبت به فعالیت خود انجمن و تفکراتش داریم. که جزئی از پاسخ هم، همین عرایضی است که خدمتتان داشتم.
حضور چشمگیر انجمن حجتیّه در استان سیستان و بلوچستان
بحث مبارزه با جریان متحجّری مثل انجمن حجتیه را چقدر مهم میبینید؟ این موضوع در حال حاضر در بین همه این جریانات و فرقههای مختلفی که شما با آن مبارزه میکنید در چه جایگاهی از اهمیت قرار دارد؟
_ یک شاخصه خاص انجمن حجتیه نسبت به بهائیت، نسبت به سلفیت و دراویش و خیلی از فرقههای دیگر، این است که انجمنیها در ظاهر، چهره مقدسی از خودشان نشان میدهند و اینطور به مخاطب القا میکنند که نسبت به همه افراد، ارادت بیشتری به اهلبیت (علیهمالسلام) دارند. لذا باور این مطلب برای مردم عادی خیلی سخت میشود که آیا واقعاً کسی که اینقدر در مسیر اهلبیت تلاش میکند، اینقدر در تولی پیشقدم است و همچنین در تبری پررنگ حضور پیدا میکند، مگر میشود خلاف رفته باشد!؟ مگر میشود اسلامی که اهلبیت و علما به ما معرفی کردند غیر از این اسلامی باشد که انجمنیها داعیهاش را دارند!؟ لذا همان فرمایش حضرت علی (علیهالسلام) است که به این مضمون فرمودند که "شبهه چرا شبهه نامیده شده است؟ بهخاطر شباهتش به حق" انجمنی ها شباهت بیشتری به حق دارند. بهائیت را که نگاه میکنید، نحوه پوشششان نحوه معتقداتشان نحوه تعاملاتشان نشان میدهد که آنها با اسلام فاصله دارند. سلفیها نشان میدهند که بالاخره با آن اسلامی که توسط بزرگان اهل سنت و به تعبیری اهل سنت سنتی معرفی شده، تفاوت دارند. اما انجمن اینطور نیست و شباهت بسیار زیادی با حق دارد. درحالی که تفکراتشان را انحرافی میدانیم و آنها را به عنوان یک جریانی میدانیم که در برخی از ابعاد با اهلبیت و اسلامی که اهلبیت معرفی کردند، تفکرشان تفاوت دارد.
البته این سئوالی که الان میخواهم بپرسم را شما در پاسخهای قبلی به جوابش اشاره داشتید، اما برای این که تصریح شود عرض میکنم. سئوال بسیار مهمی که پرسیده می شود به خصوص در مواجهه با این جشنوارهای که شما برگزار کردید، این است که خیلی ها وقتی مواجه میشوند با چنین موضوعی که شما جشنواره را به آن اختصاص دادید، میگویند که: " اصلاً انجمن با همه ویژگیهایی که شما الآن شمردید مثل شباهتش به حق، و یا خطرناک بودنش و از این قبیل موضوعات، برفرض که همه اینها درست، اما انجمن با همه این ویژگیها در سال ۶۲ تمام و تعطیل شد. اساساً انجمن مگر هنوز زنده و فعال است که شما باز هم به آن میپردازید؟ آیا این پرداختن به انجمن، بدتر زنده کردن آنها را در پی ندارد؟" در ادامه پاسخ به این سئوال اگر ممکن باشد و محبت کنید، مثالها و مصداقهایی از حیات انجمن را که خودتان با آن مواجه بودهاید، برایمان بگویید.
_ نگاه ما به انجمن و قضیه تعطیلی که آنها در سال ۶۲ اعلام کردند دقیقاً همان نگاه حضرت امام است. خوب آنها در سال 62 در پی سخنرانی حضرت امام اعلام کردند که ما تعطیل شدیم. امام این اشکال را گرفتند که اینها اعلام تعطیلی کردند نه انحلال. تعطیلی بازگشایی دارد و اما انحلال به معنای محو آن جریان و سیستم آن تشکیلات است. ما قائل به این هستیم که تشکیلات انجمن حجتیه، از سال ۶۲ فقط پنهان شد و فعالیتشان بهصورت مخفی انجام میشود. کما اینکه حضرت امام هم سالیان متعددی تا سال ۶۸ که رحلت فرمودند، به مناسبتهای متعدد به مخاطبین بسیاری گوشزد میکردند که این تفکرات انجمن حجتیه و مقدس نماها و متحجّرین هنوز وجود دارد. آن جمله ایشان خطاب به شورای نگهبان معروف است که: "حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند." خوب اگر امام قائل به انحلال آنها و بسته شدن پرونده انجمن حجتیه بودند، نباید اینطور میفرمودند. اما این بیان حضرت امام نشاندهنده این است که ایشان قائل بودند که هنوز اینها دارند فعالیت میکنند و فقط نحوه فعالیتشان تغییر پیدا کرده است. به همین دلیل هم، ما این شعار را برای جشنواره انتخاب نمودیم: "فتنه بیدار است؛ پنهانی است!"
الان هم اینها در استان سیستان و بلوچستان و در شهر زاهدان، حضور چشمگیر دارند. فعالیتهای متعددی دارند که نمیتوانند منکر انجمنی بودنشان بشوند و تشکیلات انجمن حجتیه به ما ارتباطی ندارد. مثلاً یک اختلافی بین ما و مرکز آموزشی اینها اتفاق افتاد که انشاءالله بزودی آن هم رسانهای خواهد شد تا دلیل محکمی باشد برای حضور انجمن حجتیه در سال ۱۳۹۹ که بگوییم هنوز هم اینها حضور دارند و فعالیت میکنند.
صدای این جشنواره آتش به اختیار را به مردم برسانید.
این جملهای که شما از حضرت امام فرمودید یک نکته خیلی جالبی برای من داشت که امام تصریح کردند به لفظ و لغت انجمن حجتیه. چون بعضیها تا این موضوع مطرح میشود، این مسئله را میگویند که منظور امام صرفاً تفکر بوده. اما امام اینجا تصریح دارند به خود تشکیلات و این نکته جالبی بود! حالا چه شد که بعد از این همه مبارزات فکری و پژوهشی و آموزشی در قالبهای مختلف، اینبار به فکر مبارزه در قالب هنر افتادید؟
_همونطور که فرمودید ما در قالبهای متعددی تفکرات انحرافی را به چالش کشیدیم چه در قالب آموزشی پژوهشی و نکات مختلف زبان هنر یک زبان خاص است زبانی است که چه مردم عادی جامعه چه متفکرین چه طیف روشنفکر، طیف سنتی و غیره، هرکدام از اینها برداشت خودشان را از هنر دارند. قالبهای هنری میتواند برای اینها حرف بزند و طریق مناسبی است برای معرفی و شناساندن انجمن. لذا ما این تصمیم را گرفتیم که جشنوارهای برگزار کنیم که از قالبهای مرسوم مثل فراخوان مقالهنویسی یا سبکهایی از این دست که به نوبه خود ارزش فراوانی هم دارند، فاصله گرفته و ورود پیدا کنیم به فضایی که در آن، کمتر به انجمن و تفکراتش پرداخته شده است. مباحث هنری مخاطبین بیشتری را میتواند تحت تاثیر قرار دهد. حضرت آقا در صحبتهای بسیاری اشاره جایگاه والای هنر کرده و در جمله ای معروف فرموده اند: بارها گفته ام که هر پیامی ، هر دعوتی ، هر انقلابی ، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنرریخته نشود ، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیام های حق و باطل نیست .لذا هنر میتواند اثر بسیار بسیار زیادی داشته باشد در این که پیام انقلاب اسلامی، پیام حضرت امام و شهدا را که ادامه اوامر و فرامین اهلبیت (علیهمالسلام) است را به گوش مخاطبین برسانیم.
اینطور که من از فرمایشات شما برداشت کردم گویا این حرکت به صورت کاملاً آتش به اختیار بوده. یعنی هیچکدام از نهادهای رسمی کشور برای راه افتادن این جشنواره اقدامی نکردند و دخیل نبودند یا همین الان به صورت جدی با شما همکاری ندارند؟
_ بله، شروع و جرقه این کار صددرصد آتش به اختیار بوده و با توجه به این که فعالیتهای ما حول محور مبارزه با فرق و جریانات انحرافی است، سعیمان بر این است تا با راهکارهای متعدد و متنوعی این راه را ادامه دهیم. لذا با همفکری که با برخی از دوستان داشتیم و اهمیّت قالب هنری که عرض کردم، این جشنواره راهاندازی شد. قرار شد در قالبهای پوستر، موشن گرافی و کاریکاتور، مطالب ارائه شود. تا الان که ما خدمت شما هستیم، هنوز تشکیلات خاصی در فعالیّت این جشنواره نقش نداشته الّا این که چند مؤسسه فرهنگی که از رویشهای انقلاب اسلامی است و جوانهای متعددی آن را اداره میکنند، در کنار هم و دست به دست هم داده و این جشنواره را به پیش میبرند که انشاءالله به سرانجام برسد.
با توجه به این شرایطی که توصیف فرمودید شما چه توقعی از بقیه جبهه فرهنگی انقلاب جهت پشتیبانی از این جشنواره دارید؟ انتظار دارید که آنها چه اقداماتی برای پیشرفت و برگزاری هر چه بهتر این جشنواره داشته باشند؟
_کار که شروع شده الحمدلله و به لطف خدا. اما یقیناً نیاز به حمایت دارد و لازم است که مراکزی که دخیل در این قضیه هستند، کسانی که نسبت به حرکتهای انقلابی که به وجود میآید دغدغهمند و دلسوز هستند، اینجا هم پای کار بیایند. حالا بعضی جاها حمایتهای معنوی میشود انجام داد. مثلاً در بحث تبلیغات و این که صدا و شعار جشنواره را به گوش همه مردم علیالخصوص هنرمندان برسانند. یا هرگونه حمایتهای دیگری که بتوانند داشته باشند. در پشتیبانیهای مادّی نیز، طبیعی است که میتواند اثرگذار باشد. مثلاً در مورد جوایز جشنواره و یا خیلی از امور دیگر، ما براساس داشتهها و وسع خودمان توانستیم، جوایز ناقابلی را در نظر بگیریم. ولی یقیناً سازمانها و نهادهای متعددی میتوانند ورود پیدا کنند و سطح کیفی و کمی جوایز هم ارتقا پیدا کند.
اما همانطور که عرض کردم، آنچه از همه مهمتر است این است که ما از همه توقع داریم تلاش نمایند تا پیام و صدای این جشنواره به گوش مردم برسد. یک نکته که لازم است محضرتان عرض کنم، این است که نیاز نیست مخاطبینی که در کانالها عضو میشوند یا در پیج اینستاگرام این جشنواره حضور پیدا میکنند لزوماً هنرمند باشند. چون مطالبی که آماده شده چه در قالب پوستر چه در قالب کلیپهای تصویری و مباحثی که در فضای جشنواره بیان میشود، همه اینها در راستای معرفی چهره حقیقی انجمن حجتیه است و قابل استفاده برای عموم. لذا پیشنهاد من به کسانی که میخواهند با انجمن حجتیه آشنا شوند اینست که وارد این کانالها و صفحات شده و حداقل نسبت به تفکرات انحرافی که امروزه در میان برخی از هیئتهای ما، یا در بین بعضی از مراکز مذهبی و آموزشی ما رشد پیدا کرده و متأسفانه دارند از آب گلآلود ماهی میگیرند، آشنا شوند.
موضوعات و مشخصّات جشنواره
به قالبی که علاقمندان میتوانند از آن طریق در جشنواره شرکت کنند اشاره داشتید. با توجه به این که موضوع محوری جشنواره انجمن حجتیه است، آیا زیر مجموعههایی هم برای این موضوع انتخاب کردهاید؟
_ بله، موضوعات متعددی را ما برای این جشنواره در نظر گرفتیم که با مشورت و همفکری اساتید و کسانی که در بحث نقد انجمن صاحب فن هستند، انتخاب شد. موضوعات انتخاب شده از این قرار است:
انجمن و متحجرین در پیام منشور روحانیت، انجمن و معاندت با نهضت امام خمینی (اعلی الله مقامه)، انجمن و مخالفت با تشکیل حکومت اسلامی، انجمن و نفوذ در نظام جمهوری اسلامی، انجمن و نفوذ در مراکز علمی و فرهنگی، انجمن و ضعف در دشمنشناسی، انجمن و تعریف ناقص از مهدویت و انتظار، انجمن و مخالفت افراطی با فلسفه و عرفان، انجمن و برائت از وحدت شیعه و سنی، انجمن و سوءاستفاده از موجهین، انجمن و جاذبههای عوامپسند، انجمن و تشکیلات مخفی، انجمن و تربیت نیروهای مذهبی ضدانقلاب، انجمن و سبک زندگی اشرافی. این عناوین، موضوعات جشنواره را تشکیل میدهند.