به گزارش سراج24، در سالهای اخیر گونهای از ادبیات پایداری پدید آمده است که به حوادث جنگ سوریه و عراق و حضور داعش در این دو کشور اشاره دارد، در این میان خاطرات همسران شهدای مدافع حرم نیز توانسته در این عرصه خوش بدرخشد، کتابهایی که هر یک به گونهای کوشیدهاند تا گوشهای از عراق و سوریه در زمان حضور داعش و آنچه که بر این سرزمینها رفته است را روایت کنند. به عبارت بهتر ادبیات نیز کوشیده است تا با قلم از سوریه دفاع کرده و جنایتهایی را که داعش و همدستانش در این سرزمینها روا داشت را روایت کند.
«چنین دیدم» تازهترین کتابی است که در این زمینه از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است. فرشته امیری نویسنده این رمان تلاش کرده در قالب داستان به این موضوع توجه نشان دهد، او میگوید قرار نبود کتاب درباره سوریه و شهدای مدافع حرم باشد، قرار بود دنیای نوجوانانه دختری را روایت کنم و از این رهگذر به سبک زندگی ایرانیان اشاره کنم، اما مدد شهدا کاری کرد تا کتاب سر از سوریه درآورد.
فرشته امیری نویسنده جوانی است که خط و روح زنانه در داستانهایش پرواز میکند. لطافت زنانه به داستانهایش رنگ و طعمی متفاوت میبخشد و طیف بسیاری از مخاطبان را به خود جلب میکند. او در کار داستانی خود این لطافت را در خدمت بازخوانی داستانی پر تعلیق در آورده است. داستانی درباره خانوادهای که دختر در آستانه بلوغشان باید با رازی بزرگ آشنا شود.
قهرمان داستان «چنین دیدم» مادری است که بدون اطلاع از وضعیت پدر و مادر خود در یک پرورشگاه بزرگ شده است و این واقعیت را از فرزند خود مخفی نگاه داشته و در مقابل شخصیتی متفاوت از خود را برای او به تصویر کشیده است که رفته رفته حس میکند که باید تغییر کند.
داستان اما در ادامه با سفر دوست خانواده به سوریه برای مستندسازی و شهادت وی و به دنبالش سفر پدر به سوریه برای اتمام کار دوستش همراه میشود. سفری که یک سویش تعلیق در روایت از آن چیزی که بر سر مرد در سوریه میآید و از سوی دیگر زن و دختری که در نبود پدر به دریافت تازهای از نسبتشان با پدر کشف میکنند و....
«چنین دیدم» داستان پر افت و خیزی است. پر از صحنههای کوتاه و جذاب و دائم در حال تغییر. سفری است ملایم و عاطفی و جذاب به درون زندگی یک خانواده و به شکلی عجیب و زیبا نویسنده سعی کرده در این سفر جزئینگر باشد. این نکته نیز قابل توجه است که جزئینگری از دید «امیری» به عنوان نویسنده نه در توصیف جزئیات محل زیست که بیشتر در توصیف جزئیات اندیشه و حس زندگی و کنش و واکنش انسانها با یکدیگر شکل میگیرد. این موضوع در کنار تلفیق جزئیاتی دیگر از رفتار انسانها از شکل نشستن تا شکل حرف زدن و نیز شرح اتفاقاتی که در سرزمینی بیگانه برای یکی از اعضای خانواده رخ میدهد، از این داستان در مجموع اثری ساخته که مخاطب میتواند در هر بخش از آن طراوت و تازگی را حس کند و با تعلیق و جاندار بودنش لذت ببرد از خواندن داستان.
فرشته امیری در «چنین دیدم» خود را نویسندهای بدون تعلق خاطر شدید به تکنیک نشان داده است. تکنیک او در واقع توانایی او در ساخت فضای فکری و زیستی شخصیتهای اوست. او سعی نمیکند زبان روایی پیچیده یا کلماتی عجیب و دیرفهم و یا روایتی پیج در پیچ از خود بسازد، اما در مقابل او، راوی پیچیدگیهای ذهنی بسیاری است. داستان او داستان اتفاقهاست چه در متن و پیرامون شخصیتها و چه در انتخاب و روایت از شخصیتهای حاشیهای که در داستان پیدا میشوند و پس از ایفای نقش خود با هنرمندی از دل داستان خارج میشوند.
خبرگزاری تسنیم، به مناسبت انتشار این رمان با این نویسنده جوان گفتوگو کرده است، این گفتوگو به شرح ذیل است:
* در سالهای اخیر کتابهایی که درباره شهدای مدافع حرم نوشته شده است، اغلب شامل خاطرات خانوادهها و همسران این شهدا بوده و کمتر در حوزه ادبیات داستانی به این موضوعات توجه نشان داده شده است، چه شد که شما به سمت نگارش این رمان رفتید؟
به نظرم عمده کتابهایی که به موضوع شهدای مدافع حرم پرداختهاند، بخشی از جریان را پوشش دادهاند، من دوست داشتم نگاه جامعتری به این پدیده داشته باشم، برای همین قالب داستان را انتخاب کردم. ضمن اینکه در این جریان احساس تکلیف میکردم و نمی توانستم نسبت به چنین رویدادی بی تفاوت بمانم. اساساً هر ایرانی باید به اندازه خود در آن سهمی داشته باشد، ما نویسندگان نیز که دست به قلم داریم، باید فضای ذهنی مخاطب را با آنچه که در جریان دفاع از حرم رخ داده است، آشنا کنیم.
دلیل دیگری که به این موضوع توجه نشان دادم این بود که در این واقع نگاههای مختلفی وجود دارد، عدهای مخالف حضور نیروهای ایرانی در خارج از کشور و سوریه بودند و عدهای هم موافق بوده و دلایل منطقی موجود را برای این حضور برمیشمردند. من همه نگاهها را جمع کردم و تلاش داشتم تا در قالب تعریف شخصیتهای مختلف این موضوعات را مطرح کنم.
* معمولاً کتابهایی که درباره شهدای مدافع حرم و موضوع دفاع از حرم و جنگ داعش در سوریه و عراق نوشته میشود، ما به ازای خارجی دارد و برگرفته از شخصیت یک شهید است، داستان شما چگونه با واقعیت منطبق شده است، آیا از شخصیت شهید خاصی استفاده کردهاید؟
خیر، شخصیتهای این داستان مابهازای خارجی ندارند و خیالی هستند، اما موقعیتهای خلق شده همگی واقعی هستند. یعنی شخصیتهای خیالی را در موقعیتهای واقعی موجود در جنگ قرار دادم و برای اینکه بتوانم این موقعیتها را خوب ترسیم کنم، تحقیقات و مطالعات بسیاری برای این موضوع داشتم تا نگاهی همهجانبه به موضوع داشته باشم. این تحقیقات شامل گفتوگو با افرادی بود که از جنگ برگشته بودند و فضای سوریه با حضور داعش را درک کرده بودند. کتابهایی که در این زمینه به صورت مستند نوشته شده بود، گزارشهای خبرنگاران ایرانی و خارجی ، همچنین مستندهایی که از جنگ سوریه ساخته شده بود و ... همه از منابع من برای نوشتن این رمان بود. البته باید بگویم هیچ یک از کتابهای خاطرات همسران شهدا را مطالعه نکردم، چرا که نمیخواستم قلمم تحت تاثیر نگاههای شخصی قرار گیرد و از احساسات آن عزیزان در داستانم استفاده کنم. بلکه به دنبال کشف و شهود شخصی بر اساس اطلاعات خودم بودم.