جمعیت همواره از مهمترین ارکان جوامع انسانی و اساس شکل گیری تمدنها بوده است، اقتدار اقوام و ثبات کشورها علاوه بر امکانات در اختیار آنها به میزان جمعیت وابسته بوده و در واقع جوامع پرجمعیت در حفظ استقلال خود و پایداری تمدنشان موفق تر هستند.
جمعیت از عوامل مختلفی نظیر عوامل تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تاثیر میپذیرد، هرچند تغییراتش کند و نامحسوس است اما تعیین کننده سرنوشت جامعه است لذا هیچ کشوری نسبت به تغییرات جمعیتی خود بی تفاوت نیست و در جهت رشد کمی و کیفی آن تلاش میکند.
آنچه در موضوع افزایش جمعیت اهمیت دارد ایجاد تغییرات در مسیر داشتن جمعیت مطلوب و بهینه است لذا سیاستها باید بر مبنای حفظ تعادل و پویایی ساختار کل جمعیت تدوین و اجرا شود که در این چارچوب باید پویایی در همه بخشها دنبال گردد و تحکیم و توسعه خانواده در اولویت قرار گیرد.
جمعیت ایران در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی با اعمال سیاستهای کاهش جمعیت دچار تغییرات قابل توجهی شده است سالها شعار "فرزند کمتر، زندگی بهتر" در کشور نشر داده میشد و این سیاست خیلی زود در بدنه جامعه رخنه کرد به طوری که حتی روستاییان نیز به فرزندآوری کمتر روی آوردند اما تداوم این سیاست کار را به آنجا رسانده است که به گفته صاحبنظران جمعیت ایران به زودی از ساختار سنی جوان که نتیجه رشد جمعیت در دهه اول بعد از انقلاب بود خارج شده و به سوی سالخوردگی پیش میرود.
جمعیت زیر ۱۵ سال کشور بر اثر تاخیر در ازدواج، میل به داشتن خانوادههای کوچکتر و عوامل مختلف دیگر رو به کاهش است و جمعیت خارج از سن فعالیت و بالای ۶۵ سال رو به افزایش است. بی تردید سالخوردگی جمعیت یکی از آفات کاهش جمعیت است که در کنار کاهش جمعیت در سن کار و تهدیدها و آسیبهای فرهنگی و امنیتی باید مورد توجه قرار گیرد.
خراسان رضوی نیز به عنوان یکی از استانهای برخوردار در کشور از حیث جمعیت با چالشهایی مواجه است که بررسی ابعاد مختلف این چالشها و رصد نحوه رشد جمعیتی در این استان میتواند برشی از مباحث جمعیت شناسی در سطح کلان کشور باشد و به تبیین چالشها و ارایه راهکارها برای رشد مفید جمعیت کمک کند.