به گزارش سراج24، در این نشست، احسان شاهقاسمی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، مجید سلیمانی ساسانی؛ پژوهشگر مطالعات فرهنگ و رسانه و احسان کاوه ؛ تهیه کننده سینما و تلویزیون، به بهانهی رونمایی از کتاب فعالیتهای انساندوستانه سلبریتیها، اثر جدید پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی به گفتگو پیرامون مسئله سلبریتیها در جامعه ایران پرداختند.
مجید سلیمانی در مقدمه ضمن اشاره به ضرورت پرداختن به این موضوع در شرایط فعلی گفت: از سال ۱۳۹۷ این موضوع و حوزه مطالعاتی، ذیل کلان پروژهای مورد توجه پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی قرار گرفتهاست. از این پروژه تاکنون ۴ کتاب از جمله فعالیتهای انساندوستانه سلبریتیها و سلبریتی اینترنتی چاپ و دستنامه راتلج و خدایان بدکردار در نوبت چاپ قرار دارند. و البته آثار دیگری نیز در دستور کار هستند.
مطالعات شهرت آینده ناگزیر ماست
در ادامه احسان شاهقاسمی ضمن تشکر از مدیران پژوهشکده گفت: حوزه سلبریتیها اکنون از اهمیت ویژهای برخوردار است اما زمانی که دوستان پژوهشکده با ما همکاری کردند این حوزه اینچنین برجسته نبود. و حتی سایر سازمانها به جهت در اولویت نبودن موضوع با من همکاری نکردند. در واقع ما در عرصه فرهنگی کّند عمل میکنیم و بسیار دیر خطرها را تشخیص میدهیم. در این حوزه علاوه بر کتابهای مذکور، کتاب «زندگی دیجیتال در اینستاگرام» توسط دکتر سلیمانی، «امپراطوری آمریکا و زرادخانه سرگرمی» و «روانشناسی شهرت» به زودی منتشر خواهد شد. همچنین کتاب دیگری را در این حوزه با موضوع تاریخ شهرت در دستور ترجمه قرار دادهام .
این حوزه بسیار حائز اهمیت است زیرا آینده ماست. برای ما مطلوب نیست ولی این آینده ناگزیر است و غرب اکنون در شرایط بدتری با این موضوع مواجه است. البته در کشور ما پیرامون این موضوع معایب و محاسنی وجود دارد. از جمله معایب، قانون ماست که در برخورد با سلبریتیها بسیار احتیاط میکند. در صورتی که در غرب به شدت با سلبریتیها در صورت تخلف برخورد میشود. اما از جمله محاسن موجود در کشور ما وجود خط قرمزها و محدودیتهاست.
ما غرب را همگان آگاه تصور میکنیم؛ علم، کتب درسی و مبانی نظری ما از غرب گرفته میشود و تصور ما از غرب یک فضای پرشور علمی است ولی این بخش کوچکی از زندگی غرب است. من با استناد به رویدادی چون امپراطوری کارداشیانها این موضوع را مطرح میکنم که اتفاقا غرب به لحاظ فرهنگی ضعیف است. وجود رویدادی چون امپراطوری کارداشیانها عواقب مرگباری داشته و خواهد داشت شاید این موضوع تا حدودی برای جهان لیبرال قابل درک باشد ولی این وقتی در خاورمیانه و کشوری چون ایران اعمال میشود، اثرات مرگباری به همراه دارد. البته ما متوجه بخشی از اثرات میشویم فقط انتخابات را میبینیم ولی اثرات مخربتری وجود دارد.
از نظر بنده برای حل مشکلاتمان بیش از شعار و نقد، نیاز به پژوهش داریم. و ما باید وجوه مختلف میدان را درک کنیم. مسئله فعالیتهای انساندوستانه سلبریتیها و کل فعالیتهای انساندوستانه مسئله مهمی است که اگر در آن دقت نشود منجر به یک آسیب میشود. مشخصا پیرامون حضور سلبریتیها در مناطق زلزلهزده آسیبهای بسیاری به وجود آمد. من عضو تیم تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در این مناطق بودم. اولا به جهت حضور این افراد بلیط رفت و آمد به این مناطق به شدت گران شد و مشکلاتی را برای امدادگران و متخصصان به همراه داشت، دوما بسیاری از این سلبریتیها صرفا عکس انداختند و در این مناطق حضور حداقلی داشتند. یه تعدادی کمک کردند و تعدادی هم از این کمکها اختلاس کردند که دادگاهها به دلایل نامشخصی این موضوعات را پیگیری هم نکردند.
شاهقاسمی ضمن اشاره به اقدامات غلط سلبریتیها از جمله دادن پول نقد به خانوادهها که منجر به تنبلی، بیکاری و اعتیاد در خانوادهها شدهاست، تصریح کرد: افرادی هم همچون علی دایی بودند که خانههای بسیار مناسب و مستحکمی را ساخته ولی به جهت عدم آشنایی با زیست مردم این منطقه مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند و تعداد زیادی خانه برای تعداد محدودی افراد ساخته شد.
او همچنین ضمن تاکید بر ارگانها و سازمانهای مربوطه و متخصص برای کمک گفت: کاپور بسیار جالب توضیح میدهد که چرا ما به سلبریتیها کمک میکنیم. چون ما میخواهیم خودمان را از عذاب وجدان رها کنیم. ما مطلع هستیم که رفاه ما در کشورهایی همچون اسکاندیناوی نتیجه فقر سایر کشورهاست اما با کمک کردن، خرید سبز و پرداخت پول به خیریههایی که در امریکا کار می کنند، خودمان را آرام میکنیم.
جهان مد و سبک زندگی نیز بدون حضور سلبریتیها بیمعنا است
در ادامه نشست سلیمانی افزود: فرض اصلی طرح نظری ما برای کار کردن در این حوزه فهم سلبریتیهاست که در فهم جهان جدید و شناسایی سرمایهداری و شیوه جدید تولید کمک میکند. درواقع سلبریتیها پیوند وثیقی با سرمایهداری دارند. در سرمایهداری جدید یا سرمایهداری پلتفرمی، اطلاعات به عنوان ماده خام هستند و سلبریتیها از تولیدکنندگان اصلی جریانهای تولید ماده خام سرمایهداری به شمار میآیند. و البته خودشان هم بخشی از این تولید هستند و تسهیل کننده جریان داده ها میباشند. سلبریتیها در عین حال که رسانه هستند، محصول رسانهای هم هستند و قابل مطالعه میباشند.فرایند تولید سلبریتیها به مثابه یک خط تولید عمل میکند از این جهت در مطالعات شهرت و سلبریتی ما از فرایندهای مشترکی سردر میآوریم، فرایندی شناخته شده و تجاری.
همچنین وی افزود: جهان مد و سبک زندگی نیز بدون حضور سلبریتیها بیمعنا است. از این روی ما باید به تولید ادبیات در این حوزه روی بیاوریم. تلاش شده تولید ادبیات هم صورت بگیرد ولی به دلیل عدم وجود ادبیات نظری توفیق چندانی نداشتیم.
سلبریتی زاییده رسانه است.
احسان کاوه نیز از دیگر سخنرانان این نشست بود. او ضمن تاکید بر پیچیدگی بحث پیرامون پدیده سلبریتی و اجتناب از برخورد شتابزده گفت: من موضوع را از خاطرهای آغاز میکنم؛ در مترو یکی از کشورهای غربی تابلویی با این مضمون قرار داشت؛
«جای خودتان را به افراد مسن و خانم های باردار بدهید این یک کار اخلاقی نیست بلکه یک قانون است»
او با اشاره به جمله مذکور تصریح کرد: ما شهروندان در جامعه با توجه به فرهنگ و جایگاهی که داریم وظایفی برعهده داریم که ممکن است به جهت نفسانیت از این وظایف جا بمانیم. در صورت عدم تمایل ما مجبور به انجام کاری میشویم و اینجاست که قدرت مطرح میگردد. حتی کاری که افراد بر حسب وظیفه و بر مبنای اخلاقی انجام میدهند به تعبیر فوکویی و در شئون قدرت است. ولی اگر این اخلاق کنار برود چه چیز محقق میشود؟! نباید برای این شرایط قانون وجود داشته باشد؟!
سلبریتی نیز زاییده رسانه و روابط است. ما به عنوان صاحبان رسانه، این رهبران فکری را با چه بردار قدرتی هدایت میکنیم وبه سمتی که مورد نظر است، سوق میدهیم؟!
تک تک ما وظایفی داریم که باید انجام دهیم اگر من را از انجام این وظیفه منع کنید آیا دردی درمان می شود. من به عنوان کسی که با این سلبریتیها به صورت کاری ارتباط دارم، عرض میکنم؛ از نظر بنده اینها نقش اجتماعی دارند که باید انجام دهند و اکنون انجام نمیشود. ما سازوکار تولید سلبریتی ها را باید مرور کنیم و ببینیم چه طور به وجود می آیند.
آیا توجه داریم که فلان سلبریتی امروز عکس حاج قاسم را میگذارد و همه تعریف وتمجید میکنیم و فردا که عکس را حذف میکند، او را تکذیب می کنیم. این داستان دو حالت دارد یا از نظر آموزههای اخلاقی ما در جامعه کاری را انجام میدهیم یا مسیری را داریم که فرد سلبریتی بداند که خوب و بد و درست و غلط چیست یا باید راهکار و قانونی برای هدایت سلبریتیها وجود داشته باشد. اگر ما اخلاق را پایه اولیه رشد قرار دهیم بخشی از این مسائل درست میشود و اگر نقصانی در فرایند آموزههای اخلاقی وجود دارد باید قانون به عنوان سازوکاری این مشکل را حل کند
مثلا در سازمان صدا وسیما به عنوان نهاد سلبریتیساز نباید به قاعده فکر کنیم؟! روزگاری مجری تلویزیون کارمند تلویزیون بوده و قراردادی داشتهاست ولی اکنون منِ تهیه کننده بدون هیچ نظارتی و باهر سوء استفادهای هرکسی را جلوی دوربین میبرم و با اتفاقات بعد از دوربین هیچ کاری ندارم. البته که بسیاری از همکاران ما از فقدان این قواعد قوانینی را برای خودشان ایجاد کرده اند و از سلبریتیسازیها سود شخصی به دست میآورند. در صورتی که به جای شخص باید سود اصلی را جامعه ببرد، آن هم جامعهای که دشمنان زیادی دارد و این بیقاعدگی اتفاق عجیبی است که راه نفوذ را هم باز میکند.
به عبارت دیگر به جهت نبود هیچ قاعده و قانونی در جریان سلبریتیسازی در سینما و تلویزیون، شرایط نامطلوبی حاکم است و در این شرایط از سلبریتیها برای رای آوردن و …استفاده و بهرهبرداری میشود. سوال اینجاست که چرا این موضوع در جهت منافع عمومی استفاده نشود؟!
کاوه در ادامه تصریح کرد: وقتی که صحبت از قانون و قدرت میشود، پای فوکو به میان میآید. صرفا این قدرت ورزیدن هم نمیتواند با دستورالعمل باشد. به نظر من در نظام هماهنگ سازی باید یه مقداری بیشتر تامل کنیم. اول اینکه قدرت را صرفا منفی ندانیم که منجر به سرکوب اعمال شونده و ترد اعمال کننده میشود. به طور مثال، با وجود اعمال قدرت از سوی پدر در خانواده، ما همیشه به پدرانمان احترام گذاشتیم و احساس ظالم بودن به آنها نداشتیم. و این قدرت پدر برای ما موهبت بوده است. صداو سیما باید در جایگاه پدر برای این سلبریتیها عمل کند. از نظر من ما این جایگاه پدرانه را درک نکردیم و خودمان در سطح دهن به دهن شدن با سلبریتیها قرار دادیم.
اگر سلبریتی ها وارد سرمایهداری شرکتی بشوند کنترل آنها هم راحتتر خواهد شد
در ادامه سلیمانی ضمن اشاره به تغییر مرجعیتهای فکری و معناسازی توسط سلبریتیها افزود: سلبریتیها مهمترین عناصر نظام ارتباطات اجتماعی هستند. رسانههای اجتماعی طی سالهای اخیر، به جهت سهولت ارتباط با کاربران به فرایندهای تولید ثروت توسط سلبریتیها کمک بسیاری کردند. اما خارج از ایران سلبریتیهای جهانی عملا در نظام سرمایهداری شرکتی معنادار میشوند. به این معنا که سرمایهداری شرکتی قابلیت کنترل سلبریتیهای جهانی را بر عهده دارد و ما در نظام سلبریتیسازی که در ایران وجود دارد این را نمیبینیم یا حداقل بسیار محدود است حتی فعالیتهای انساندوستانه سلبریتیها هم در جهان با حمایت شرکتهای چند ملیتی انجام میشود.
البته در ایران هم مواردی چند از این موضوعات مشاهده شده. اگر سلبریتی ها وارد سرمایهداری شرکتی بشوند کنترل آنها هم راحتتر خواهد شد. وجود خوانندهای که تحت مالکیت یک شرکت حتی حق استفاده از نام خودش را بعد از اتمام قرارداد ندارد، نشان دهنده ورود ما به جریان سلبریتیهای شرکتی است.
انسان نیاز به مرجع دارد و افول دین باعث ایجاد خلاء شدهاست و سلبریتیها این خلاء را پر کردهاند.
شاهقاسمی نیز در بخش پایانی مباحث خود گفت: من کلا این صنعت را رد نمیکنم و خطاب صحبت من سلبریتیها نیست. من روی سخنم با مردم و هواداران است. انسان نیاز به مرجع دارد و افول دین باعث ایجاد خلاء شدهاست و سلبریتیها این خلاء را پر کردهاند. البته که شبکههای اجتماعی هم در این جریان تاثیر گذار هستند.
مشکل اصلی من با فرهنگی است که میلیونها نفر دنبال کننده سلبریتیها هستند و شما اگر آرمان درستی دارید باید با این سلبریتیها جلو بروید. این موضوع پیامدهای جدی دارد؛ مدیران اجرایی متوجه پیامدهای این جریان نیستند؛ وقتی پیامی را سلبریتی منتقل میکند به محض اینکه خودش علیه آن عمل کند چه کسی پاسخگو این پیامد و اعتماد مردم است.
یا مسئله دیگر بحث مصرفگرایی است. سلبریتی که در رسانه پیرامون دین و قرآن صحبت میکند ولی سرتاپا لباس برند آمریکایی پوشیده است.
موضوع دیگری که در فعالیتهای انساندوستانه ما نادیده میگیریم نتایج این فعالیتها برای خود سلبریتیهاست،کسی که برای انجام فعالیتهای خیرانه کنسرت مجانی برگزار میکند به صورت برجستهای فروش بسیار بالایی به دست میآورد.
سلیمانی نیز در ادامه نشست ضمن اشاره به امکان تولید فیلمهای سینمایی بدون حضور انسان و به طور مشخص سلبریتیها گفت: هالیوود، نت فلیکس و هر دستگاهی که بیشترین تولیدات فرهنگی در جهان را دارد سراغ چنین داستانی نرفتهاست زیرا به ادامه فعالیتهای سلبریتیها برای فروش بیشتر نیاز دارد. به عبارتی سلبریتیها واقعیت جهان متجدد امروز هستند.
اگر سلبریتی را میخواهیم حذف کنیم باید رسانه حذف شود
کاوه نیز در جمعبندی مطالب خود افزود: من نکات آقای دکتر را در تضاد با عرایضم نمیدانم. من ابتدای مسیر را نقد میکنم و آقای دکتر انتهای مسیر را مورد توجه قرار میدهد. در حال حاضر در وضعیت خوبی قرار نداریم از این جهت بنده هم کم کار شده ام ولی مسئله بنده این است که در ابتدای کار باید چه کنیم که با این شرایط مواجه نشویم. سلبریتی زاییده این جریان است و اگر سلبریتی را میخواهیم حذف کنیم باید رسانه حذف شود. چه باید بکنیم که دچار مشکلات فعلی نشویم.
از یک طرف ما یک نظام اخلاقی داریم که سلبریتی خودش براساس اخلاقیات عمل میکند و از طرف دیگر قاعده و قانونی وجود دارد که ما برای این کار باید وضع کنیم. این نظام شرکتی که در نظام سرمایه داری وجود دارد برای بهره کشی است. به این معنا که سرمایهداری اهدافی دارد که برای رسیدن به اهدافش سازو کاری را تعریف میکند که طوری قدرتش را به فرد اعمال کند که این آدم در راستای منافع من عمل کند بدون اینکه احساس بدی از این جریان داشته باشد.
من نمی گویم سازو کار کپی شود و معتقدم این کار شماست اما اگر این نفع را با منافع عمومی، دینی و اخلاقی جامعه منطبق کنیم به جای منافع اقتصادی فردی نیاز به یک سازو کار دارد که سلبریتی کنترل شود. ما به میزانی این جریان را در ایران رها کردیم که نه تنها شرکتهایی برای سود بردن از این سلبریتیها وجود ندارد بلکه خود سلبریتیها صرفا از این جریان سودهای کلان میبرند و بعد دچار فساد میشوند. و ما رسانهایها یکی از مهمترین راههای انتقال پیامهایمان را از دست میدهیم.
به طور مثال ما جریان کوچکی را در شبکه تهران پیگیری کردیم که هرکس تمایل به اجرا دارد باید قراردادی را با شبکه ببندد. افراد حاضر به هرکاری بودند. طی این قرارداد حق نداشتند در شبکههای اجتماعی حساب داشته باشند، حق نداشتند در فضای حقیقی رفتاری خلاف شان مجری صدا و سیمای جمهوری اسلامی داشته باشند و…و تا سه سال بعد از این قرار داد حق نداشتند با شبکهای کار کنند. حقوق بالایی داشتند، آموزشهای بسیاری میدیدند، صرفا براساس متن صحبت میکردند و…اما هیچکدام هم احساس بهره کشی نداشتند در واقع رابطه پدرانه بود. و این اتفاق یک ساله اگر تداوم می یافت و این افراد سلبریتی میشدند این قوانین تا حدودی کنترل کننده این جریان میشد.
سلبریتی نیاز رسانه ای است و ما باید برای آن دنبال راهکار باشیم.
انتهای پیام/