به گزارش سراج24، محمدمهدی ادیبی/ این روزها، کمتر کسی است که اهل دیدن فیلمهای روز جهان باشد و فیلم «جوکر» را ندیده یا حرفی از آن نشنیده باشد. جوکر (Joker)، فیلمی روانشناختی به تهیهکنندگی و کارگردانی «تاد فلیپس» است که در سال ۲۰۱۹ اکران شد. این فیلم، داستان زندگی کمدین شکستخوردهای به نام «آرتور فلک» است که بار سنگینِ سرخوردگی در جامعه را با خود حمل میکند.
فضای این فیلم در شهر گاتهام و حدود سال های ۱۹۸۱رقم میخورد. گاتهام، تبدیل به شهری پر از جرم و جنایتهای سازمانیافتۀ دولتی شده و فقر و بیکاری، جسم و روح مردم شهر از جمله آرتور فلک را میآزارد. فشارهای عصبی و بغضهای فروخوردۀ آرتور؛ وضعیت را به جایی میرساند که در شبی تاریک، ناخواسته با چند تن از نیروهای سرمایه دار دولتی درگیر شده و دست به قتل آنها میزند.
این کار نه تنها باعث ناراحتی آرتور(جوکر) نمیشود؛ بلکه احساس رضایت، رهاشدگی و قدرت را در او پدید میآورد. مردم جامعه هم ظاهراً از این قتلها راضی هستند و بانیِ آن -که گفته میشود قیافۀ دلقکها را داشته- یک قهرمان میدانند. اقدامات اعتراضیِ ادامهدار جوکر، منجر به شورش مردم فقیر علیه ثروتمندان میشود و ظاهر دلقکی او، به عنوان نماد اعتراض علیه وضعیت موجود، در تظاهرات مختلف بر صورت سایر شهروندان نیز نقش میبندد.
نکتۀ قابل توجه این است که سوای شهروندان معترض گاتهام؛ عموم مخاطبان و بینندگان فیلم نیز با جوکر همراه شدهاند و با او همذاتپنداری میکنند. وضعیتی که در یک پرسوجوی ساده از مخاطبان فیلم، میتوان به آن دست یافت. اگرچه همذاتپنداری با نقش اول یک فیلم، چیز جدید و عجیبی نیست؛ امّا در رابطه با این فیلم، قضیه از این نظر اهمیت مییابد که برخی مخاطبان در جامعه؛ به لحاظ "نقش اجتماعیِ جوکر" با او همذاتپنداری میکنند. انسانی که شخصیت و حقوقش در نقشهای مختلف اجتماعی، نادیده گرفته شده و قادر به ادامۀ زندگی و پیشرفت در مسیری که برایش زحمت کشیده، نیست.
برای چنین فردی، جوکر نه تنها قابلیت همذاتپنداری دارد؛ بلکه هنجارشکنی هایش هم قهرمانانه است و اگر فشارهای اجتماعی بر این مخاطب هم بیشتر شود؛ شاید بدش نیاید که او هم ماسکی بر صورت بزند و ناراحتیهای انباشته شده اش را با اعتراضی سخت به نمایش بگذارد تا لااقل رضایتی قهرمانانه را در درونِ خود احساس کند. این پیش بینی، از آن جهت نزدیک به ذهن است که نمونۀ مشابه آن در "جنبش جلیقه زردها" در پاریس دیده شد.
"جلیقۀ زرد" که نماد جنبش اعتراضی برخی رانندگان فرانسوی بود؛ کم کم تا جایی پیش رفت که تبدیل به نماد اعتراضات مدنی در کشورهایی مثل بلژیک، هلند و عراق شد. این جنس جنبش ها که ماهیت مدنی دارد، دارای ویژگیهای مشترکی است که غالباً به ماهیت آن باز میگردد. «غافلگیری»، «نبود رهبری مشخص» و «فقدان سازمان دهی معین و آشکار»؛ از جمله ویژگیهای این گونه جنبشها است. ویژگیهایی که راه را برای هرگونه مذاکره و برنامهریزی (لا اقل در کوتاه مدت) میبندد.
جلیقه زردها در فرانسه، وضعیت را به گونهای درآورده بودند که به گفتۀ روزنامههای این کشور، چنین بحرانی در تاریخ فرانسه، بیسابقه بوده است! حالا با نمایش عمومی جوکر و همذات پنداریِ ناشی از آن؛ اگر روزی جوکر را در یکی از خیابان های شهر مشاهده کردید، خیلی هم تعجب نکنید.
انتهای پیام/