به گزارش سراج24؛ چند سالی هست که ورزشهای هوازی و پرورش اندام مورد توجه مردم ایران قرار گرفتهاند. این ورزشها فارغ از جنبهی سلامتی، بیشتر جنبهی زیبایی شناختی پیدا کردهاند بطوری ورزشکاران برای دست یافتن به بدنهای زیبا و عضلانی میلیونها تومان برای خرید پروتئین، مکمل غذایی و هورمونهای افزایش حجم صرف میکنند. در بین بانوان نیز ورزشهایی مانند ایروبیک و تی آر ایکس رایج شده است. با توجه به ماهیت هیجانی این ورزشها، موسیقی ریتمیک از ملزومات مهم برای انجام آنهاست.
در اوایل ورود این ورزشها به ایران موسیقیهای ورزشی بدون کلام خارجی در باشگاهها استفاده میشد. پس از ورود سبک پاپ به ایران باشگاهها تصمیم گرفتند تا از موسیقیهای وطنی که ریتم شاد دارند استفاده کنند. این نوع موسیقی ریتمیک و در عین حال فاقد ارزش هنری و ادبی توسعه و سلیقهی جوانان رو به سمت این نوع از موسیقی میل پیدا کرد.
طبیعی است که این سبک از موسیقی به مدارس که بخشی از جامعه هستند نیز راه یابد. در سالهای اخیر آموزش و پرورش سعی کرده است با شاد نمودن فضای مدارس و افزایش ساعات ورزش، علاقهی دانشآموزان را به علم آموزی و محیط مدرسه بیشتر کند. اما متاسفانه این رویکرد منجر به ورود برخی موسیقیها با مزامین مستهجنی است که هیچ گونه سنخیتی با سن و سال دانشآموزان ندارد!
این روند در سایهی بیتوجهی مسئولان ادامه یافت تا آنکه استقبال دانشآموزان در هفتههای گذشته از موسیقی یکی از خوانندگان زیر زمینی که به خارج از کشور مهاجرت کرده است؛ خبرساز شد.
این آهنگ ریتمیک، شاد و سرشار از مفاهیم مستهجنی است که به هیچ عنوان برای دانشآموزان مناسب نیست! استفاده از این موسیقی از مدارس ابتدایی تا باشگاههای ورزشی و پارتیهای شبانه رایج شده است و کلیپهای فراوانی از همخوانی و رقص دانشآموزان منتشر شده است.
جدای از ریتم شاد و جذاب، این آهنگ دارای شعر مستهجنی است که در آن عبارات زیادی پیرامون رابطه و توجه به اندامهای جنس مخالف و همچنین سبک زندگی بیقید و بند وجود دارد.
ظاهرا مخاطب اصلی این موزیک ویدئو نیز دانشآموزان هستند چرا که بازیگران آن پوشش و آرایش دختران دبیرستانی ایران را دارند. در خیابان راه میروند و خواننده با یک موتور سیکلت آنها را تعقیب میکند! دقیقا شبیه همان چیزی که امروز پس از ساعات تعطیلی در خیابانهای منتهی به مدارس راهنمایی و دبیرستان دخترانه رخ میدهد.
این نوع از گسترش جشن و خوشحالی در مدارس یقینا منجر به آشنایی دانشآموزان با موضوعات جنسی میشود که خارج از محدودهی درک سنی آنها است.
در نتیجهی این سبک آموزشی، دانشآموزان دچار بلوغ زودرس شده و بحرانهای جنسی مدارس کشور را فراخواهند گرفت. در آن زمان است که مسئلهی آموزش جنسی مطرح میشود تا جلوی بحرانهای بیشتر گرفته شود. به همین راحتی مشکل مخالفتها در اجرای سند 2030 حل شده و مخالفان این سند، به موافقان اجرای آن تبدیل میشوند!
در بعد اختلاط جنسیتی میان بزرگسالان نیز شرایط چندان مناسب نیست. کلاسهای رقص و ایروبیک در سطوح شهر به وفور یافت میشوند. ورزشهای همگانی نیز در پارکها رنگ و بوی دیگری گرفتهاند و در بسیاری از موارد خود شهرداری متولی برگزاری قرارهای ورزش مختلط رقص گونه به همراه سیستم صوتی است.
باید دید اینبار مسئولان فرهنگی و آموزشی کشور چه واکنشی در برابر شیوع این آفت در سیستم تربیتی کشور از خود نشان میدهند. آیا این بار نیز ماجرا با چند دستورالعمل و بخشنامه بیارزش خلاصه میشود یا آموزش و پرورش رویهی خود را اصلاح میکند؟
انتهای پیام/