اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۲۸:۵۶
اذان ظهر ۱۲:۰۹:۵۹
اذان مغرب ۱۸:۴۱:۵۵
طلوع آفتاب ۰۵:۵۴:۴۷
غروب آفتاب ۱۸:۲۳:۴۵
نیمه شب ۲۳:۲۶:۵۰
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۷/۱۲/۱۳ - ۱۳:۵۰

شبکه‌های اجتماعی بومی؛ قربانی تفکرات جناحی و افراطی

روند پیشرفت شبکه‌های اجتماعی بومی در ایران کاملا نادرست است و مسئولانی که تا به‌حال در خواب غفلت بوده‌اند به یک‌باره بیدار شده و تصمیم گرفته‌اند مردم را یک شبه به شبکه‌های بومی اجتماعی هدایت کنند. مسئولانی که روزگاری فضای مجازی را به عنوان اسباب بازی کودکان تلقی می‌کردند امروز به تازگی فهمیده‌‌اند که باید فضای مجازی را جدی گرفته

شبکه‌های اجتماعی بومی؛ قربانی تفکرات جناحی و افراطی

مصطفی خانی، سراج24/ امروزه شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر رسانه‌‌های نوین اجتماعی به عنوان قدرتمندترین ابزار مدیریت افکار عمومی، جایگزین رسانه‌های رسمی شده‌اند. قدرت این شبکه‌های اجتماعی تا جایی پیشرفته است که می‌توانند حکومت‌ها را جابه‌جا کنند و دولت‌ها را در معرض چالش‌های جدی اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی قرار دهند.

اگر حکومت‌های استعمارگر روزگاری با استفاده از نیروی نظامی کشورها را تحت سلطه قرار می‌دادند؛ امروز این دولت‌ها با استفاده از شبکه‌های اجتماعی دست به این اقدامات می‌زنند. حکومت‌های ملی‌گرا و استقلال‌طلب را سرنگون می‌کنند تا دولت‌های غربگرا و وابسته را جهت چپاول منابع کشورها برسرکار بیاورند. از این رو کشورهای پیشرفته می‌کوشند تا با انتقال شبکه‌های اجتماعی بومی به بستر رسانه‌های اجتماعی بومی خود از آسیب‌های احتمالی کشورهای دشمن یا رقیب جلوگیری نمایند. چین، روسیه، انگلیس و کره‌ جنوبی از جمله کشورهایی هستند که جهت تضمین امنیت اطلاعات انبوه کاربران خود دست به اقداماتی در راستای بومی‌سازی این بسترها زده‌اند.

نگاه این کشورها به شبکه‌های اجتماعی بومی کاملا ملی است و دولت‌ها سعی دارند با ارائه‌ی خدمات متمایز نسبت به نمونه‌های خارجی، مردم کشور خود را به استفاده از آن‌ها ترقیب کنند. ارائه‌ی خدمات مالی، ترافیک اینترنت رایگان و دسترسی به خدمات الکترونیک شهروندی بخشی از خدماتی است که در رسانه‌های اجتماعی بومی قابل پیاده سازی است. تمامی این اقدامات به شکل ایجابی است و نه سلبی. روند آشنایی کاربران با این شبکه‌های اجتماعی نیز به کندی صورت گرفته و قطعا یک شبه نبوده است.

کودکی که راه نرفته می‌خواهد بدود!

اما این روند در ایران کاملا برعکس است و مسئولانی که تا به‌حال در خواب غفلت بوده‌اند به یک‌باره بیدار شده و تصمیم گرفته‌اند مردم را یک شبه به شبکه‌های بومی اجتماعی هدایت کنند. مسئولانی که روزگاری فضای مجازی را به عنوان اسباب بازی کودکان تلقی می‌کردند امروز به تازگی فهمیده‌‌اند که باید فضای مجازی را جدی گرفته و به بستری بومی جهت انتقال اطلاعات دست پیدا کنند. هرچند که علی رغم علم به این موضوع، مسئولان هنوز هم به به درک درستی از نحوه‌ی حل این معضلات نرسیده‌اند و درحال وارد نمودن خسارت‌های ثانویه به فضای مجازی کشور هستند.

رویکردهای متفاوت در زمینه‌ی شبکه‌های اجتماعی

آزادی کامل شبکه‌های اجتماعی غیربومی

جریان غربگرای داخلی که نیازمند ارتباط امن با نیروهای خود در خارج از کشور است همواره سعی دارند با شعار آزادی بیان و آزادی جریان اطلاعات، مردم را به استفاده از شبکه‌های اجتماعی ساخته‌ی کشورهای غربی تشویق و از سوی دیگر بگویند که شبکه‌های اجتماعی بومی همواره توسط نیروهای امنیتی شنود می‌شود. این افراد باور ندارند که غرب دشمن ایران است و جریان انقلابی را بزرگ‌ترین دشمن خود می‌دانند؛ لذا ترس شدیدی از حضور در شبکه‌های اجتماعی بومی دارند. مسئولان داری چنین تفکری نیز در هر پست و مقامی تمام تلاش خود را برای شکست پروژه‌ی شبکه‌ی ملی اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی بومی به کار بسته‌اند.

فیلترینگ کامل شبکه‌های اجتماعی و قطع دسترسی مردم به آن‌ها

این دیدگاه عمدتا مربوط به مسئولان سالخورده‌ای است که هیچ گونه آشنایی با فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی ندارند. فرصت‌ها و تهدیدات این فضا را نمی‌شناسند و صرفا به فکر حل معضلات فضای مجازی از طریق پاک کردن صورت مسئله هستند. آن‌ها با توجه به رخ داد‌های امنیتی اخیر به این نتیجه رسیده‌اند که فضای مجازی یک اسباب‌بازی خطرناک است که باید از دسترس جوانان دور بماند. در عین حال این مسئولان اعتقادی چندانی به ارائه‌ی شبکه‌های اجتماعی بومی جایگزین ندارند و تصور می‌کنند مردم نیز باید مانند آن‌ها با اینترنت خداحافظی کنند.

استفاده‌ از ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی غیربومی و توسعه همزمان پیام رسان‌های بومی

این دیدگاه صحیح‌ترین نگاهی است که می‌توان به شبکه‌های اجتماعی غیربومی و تهدیدات آن داشت. نسخه‌های غیربومی از سال‌ها پیش و درست زمانی که مسئولان ما در خواب غفلت بودند آغاز به کار کرده و پس از سال‌ها تلاش و تحقیقات به چنین فناوری رسیده‌اند. اما مسئولان ما دیرآمده و می‌خواهند زود بروند! آن‌ها سعی دارند با مهندسی معکوس شبکه‌های اجتماعی بومی سایر کشورها مانند وی چت؛ کم‌کاری‌های خود در این سال‌ها را جبران کنند. اما غافل از آن‌که نمی‌توان برای تمام بیماری‌ها یک نسخه‌ی واحد تجویز کرد. با توجه به این شکاف فناوری موجود باید ضمن استفاده از فرصت‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی غیربومی، نسخه‌های بومی را به شکل صحیح گسترش بدهیم تا زمانی که به حدقابل قبولی برسند.

پس می‌توان نتیجه گرفت عقب ماندگی ما در زمینه‌ی توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی بومی به دلیل وجود منافع جناحی و همچنین افراط و تفریط مسئولان نا آگاه است.

نهاد‌های امنیتی و انتظامی می‌خواهند قالپاق دزدها را هم از طریق شبکه‌های اجتماعی بومی پیدا کنند!

پس از فیلترینگ تلگرام، پیام‌رسان‌های بومی در فروردین 97 شروع قدرتمندی داشتند که منجر به جذب میلیونی کاربران به این پیام‌رسان‌ها شد. همزمان با این اتفاق سیل فکس‌های نهاد‌های انتظامی و امنیتی راهی دفاتر مدیران پیام رسان‌های بومی شد. این فکس‌ها حاوی دستورات فوری برای ره گیری شماره تماس‌هایی بود که متعلق به مجرمین بودند.

حتی در برخی موارد پیام‌رسان‌ها به دلیل عدم افشای اطلاعات کاربران خلاف عرف قوانین حمایت از پیام رسان‌ها توسط نهادهای انتظامی تهدید به بازداشت شدند. سید جعفر خورشاد مدیر پیشین پیام رسان سروش در مصاحبه‌ای گفته بود: «قوه‌ی قضاییه هم باید به شفاف‌سازی قانون‌های مرتبط با این حوزه بپردازد زیرا در حال حاضر خود ما به عنوان ارائه دهنده سرویس و بستر ارتباطی با برخی موضوعات و قوانین نظیر پلیس فتا مشکل داریم؛ اخیرا هم حکم جلب سیار بنده بخاطر موضوعی که پلیس فتای اصفهان پیگیر آن بوده صادر شده است.»

هرچند که در کشورهای غربی پلیس در صورت صلاح‌ دید می‌تواند به محتوای جا‌بجا شده بر بستر شبکه‌های اجتماعی دسترسی داشته باشد، اما چنین کاری را در موارد خاص و ضوابط خاص انجام می‌شود تا با افشای چنین مطالبی، اعتماد عمومی نسبت به حفظ حریم شخصی کاربران از دست نرود.

داده‌های انبوه، معدن طلای شبکه‌های اجتماعی

استفاده از شبکه‌های اجتماعی بومی به منظور یافتن جنایتکاران و مجرمان می‌تواند دستاورد خوبی برای نیروهای انتظامی و امنیتی باشد ولی باید توجه داشت که این دستاوردها در برابر خدماتی که اطلاعات انبوه کاربران به ما ارائه می‌دهند تقریبا هیچ است. امروزه در کشور‌های خارجی اطلاعات میلیون‌ها نفر از کاربران ساکن در یک شهر به موسسات افکار سنجی فروخته می‌شود تا با تحلیل این اطلاعات به درک درستی از شرایط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مردم برسند سپس از این درک در زمینه‌ی تصمیم یاری و تصمیم سازی استفاده می‌شود تا به تصمیم گیری‌های صحیح ختم شود. از این رو خوب است این نهاد‌ها کمی آینده‌نگر باشند و بجای نگاه به اهداف نزدیک که مانع فعالیت پیام‌رسان‌های بومی است به فکر افق‌های بلندتر در زمینه‌ی داده‌کاوی از اطلاعات انبوه باشند.

کلام آخر

1. مسئله‌ی شبکه‌های اجتماعی بومی در کشور زمانی به نتیجه خواهد رسید که مدیران تصمیم‌گیر این حوزه درک صحیحی از اوضاع سیاسی و امنیتی کشور داشته باشند و مانند کشورهای چین، روسیه، انگلیس و... به این نتیجه برسند که برای حراست از اطلاعات کاربران ایران باید یک رسانه‌ی اجتماعی بومی ایجاد کنیم تا مردم ایران بتوانند در آرامش و امنیت شبکه‌های اجتماعی خود را در آن تشکیل بدهند.

2. به موضوع شبکه‌های اجتماعی بومی به شکل تک بعدی نگاه نشود و سایر حوزه‌های علوم انسانی نیز در تدوین و طراحی این رسانه‌های اجتماعی درگیر شوند. در حال حاضر مدیران پیام رسان‌های بومی برای طراحی و اجرای برنامه‌های خود صرفا به دانشگاه صنعتی شریف مراجعه می‌کنند تا از فارغ‌التحصیلان رشته‌ی کامپیوتر برای این کار بهره‌ بگیرند. این درحالیست که موضوع فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی یک موضوع کاملا بین رشته‌ای است که باید از متخصصان دیگر حوزه‌ها همچون جامعه شناسی، روان‌شناسی، آمار و سایر حوزه‌های مرتبط نیز بهره‌گیری شود.

3. مدیران بالادستی و تصمیم گیر در زمینه‌ی پیام‌رسان‌های بومی از میان افرادی انتخاب شوند که خود تجربه‌ی کاربری بالایی در زمینه‌ی شبکه‌های اجتماعی داشته باشند. متاسفانه عدم آشنایی مسئولان تصمیم‌گیر در این حوزه و ناآشنایی آن‌ها به دغدغه‌های قشر جوان موجب تصمیم‌گیری‌هایی شده است که صدمات جبران ناپذیری به شبکه‌های اجتمتعی بومی وارد آورده.

4. از آن‌جا که مسئله‌ی شبکه‌های اجتماعی مستقیما با بحث اعتمادسازی سروکار دارد لذا لازم است سیاست‌های این حوزه در طولانی مدت پیگیری شوند؛ پس لازم است مدیریت این حوزه به نهادی فرا دولتی واگذار شود که با تغییر سیاست‌های دولت دچار افت و خیزهای سیاسی نشود.

5. مسئولان این حوزه توقع نتیجه‌گیری سریع در این حوزه نباشند و علی رغم تمام سختی‌های موجود بازهم دست از تلاش برندارند و توجه داشته باشند که غول نرم‌افزاری دنیا یعنی گوگل به تازگی چهاردهمین شکست خود در زمینه‌ی شکست در زمینه‌ی شبکه‌های اجتماعی را جشن گرفته است!

6. مسئولان به دنبال تقلید از نرم‌افزارهایی مانند وی‌چت نباشند. یعنی در قدم اول سعی بر رساندن پیام متنی به شکل صحیح باشد و از همان ابتدای راه با گنجاندن انبوهی از امکانات ناقص موجب دلسردی کاربران نشوند.

7. در مرحله‌ی تحقیق و توسعه از نیروهای جوان و خلاقی بهره‌گیری شود که دارای استعداد کافی باشند. مدرک دانشگاهی معتبر و ارتباط فامیلی با مسئولان شیوه‌ی مناسبی برای تشخیص افراد با استعداد نیست.

انتهای پیام/

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••