سراج24، محمدمهدی ادیبی/ قطعه را بین انگشت شَست و اشارهاش گرفت و به آن نگاه کرد. دستش را بالاتر برد، یک چشمش را بست و در حالی که قطعه را همچنان بین دو انگشتش نگه داشته بود؛ مدام آن را عقب-جلو میکرد. دستش را پایین آورد؛ کولیس را برداشت و اندازه زد. راضی نبود؛ پس برای چندمین بار، آن را به دستگاه تراش سپرد. او خوب میدانست که اِهمال در ساختِ یک پیچ یا یک مُهرهی کوچک، میتواند یک سازهی بزرگ را با مشکل مواجه کند و فجایعی به بار آورد که شاید جبرانپذیر نباشد.
همهی ساختهها و امورِ بشری، متشکل از همین قطعههای کوچک است که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، هدف و مقصودِ بزرگی را پوشش میدهد. محصولات مختلف، ابزارها و وسایل زندگی، ساختمانها، خوردنیها، پوشیدنیها و به طور کلی هر کالای سخت افزاری و نرم افزاری که تولید یا تألیف میشود؛ شکل گرفته از تکّههای کوچکتری است که شاید در نگاه اول به چشم نیاید. حتی جوامع انسانی که برای زیستِ بهتر در کنار هم هستند؛ از تجمیع و کارکردِ تکتکِ افرادِ آن جامعه اثر میپذیرند و هیچ کاری نیست که از افراد این جامعه سَر بزند و در کل ساختار بیتأثیر باشد.
بنا ندارم در حوزه و وسعت اجتماع صحبت کنم؛ اگرچه همان طور که گفتم، رفتار فردی در جامعه هم تأثیرگذار خواهد بود. صحبت از این است که گاهی به کارهایی که انجام میدهیم و اهمیتی که آن کارها دارند، واقف نیستیم. ما عادت کردهایم که برخی کارها را جدی نگیریم و صرفاً از جهت رفع تکلیف، به سَرِهم بندی آن بپردازیم؛ غافل از این که هیچ کار بیاهمیتی وجود ندارد. بار دیگر به مثالی که ابتدای متن آوردم دقت کنید. فرض کنید آن پیچ یا مهرهی تولید شده، قطعهای از ماشینی شود که شما سوار آن هستید. فکر میکنم الان دیگر به اهمیت آن قطعهی کوچک پِی بُرده باشید.
تصور نکنید که این مثال، یک استثنا است و در امور دیگر، این قدر اهمیت پیدا نمیکند. اگر با دقت به امور مختلف بنگرید، به همین نتیجه خواهید رسید. آن قطعه ساز یا تراشکار هم میتواند به بهانهی کوچک بودن قطعه و گُم بودنِ یک پیچ در بین قطعات مکانیکی و الکترونیکی پیشرفته، رفتاری غیر دقیق و غیر حرفهای انجام دهد که عاقبتش را خودتان حدس زدید. کوتاهی و بی دقتی در هر کاری که باشد، منفی و منفور است و بالاخره اثر خود را نشان خواهد داد. انجام درست و صحیح امور هم، پیشرفت و بهبودی ایجاد میکند که اثرات خود را به نمایش خواهد گذاشت.
گاهی آنقدر هدف را بزرگ میبینیم که توجه زیاد به هدف، سبب میشود برخی امور ابتدایی برای رسیدن به آن را ناچیز و کوچک ببینیم و این سرآغاز نقصان در هدف است. گاهی با ارزشگذاریهای نابجا، برخی قسمتهای کار را مُهم و برخی را نامُهم میپنداریم و در انجام بخشی که نامُهم دانستهایم، سُستی میکنیم؛ گویی میخواهیم آن کار را از سَرِ خود وا کنیم.
"تیم فریس" (نویسنده و کارآفرین آمریکایی)، در یکی از سخنرانیهایش، از پاسخ جالب یکی از نظافتچیهای شاغل در ناسا نقل میکند که وقتی از او پرسیدند «این جا چه کار میکنی؟»؛ گفت: «به پرتاب موشک کمک میکنم»! هر کاری به اندازه خودش دارای اَرج و اهمیت است. هیچ کاری را نباید کوچک و کماهمیت دانست. از این به بعد اگر کسی به دقت و ظرافتِ شما در انجام کاری خُرده گرفت و گفت: «مگر می خواهی موشک، هوا کنی؟»؛ به او "پاسخ مثبت" بدهید.
هرجایی که هستید و هر کاری که میکنید، کار خود را مهم بدانید و مطمئن باشید که جزء به جزءِ کارهای شما، در زندگیِ خودتان و دیگر افراد جامعه، اثرگذار خواهد بود و این اثرگذاری، ایجاب میکند که در کارها، تمرکز و دقت بیشتری به خرج دهید و نگاه مسئولانهتری در انجام آن داشته باشید.
انتهای پیام/
0 نظر