اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۴:۰۹
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۱۰
اذان مغرب ۱۹:۰۰:۴۹
طلوع آفتاب ۰۵:۲۴:۵۴
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۵۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۳۳
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۷/۱۱/۱۸ - ۱۲:۳۵
دولت دندان لق دلار را از اقتصاد ایران بکند

کشورهای بزرگ و اروپا از زیر سایه‌ی دلار گریختند! لیبرال‌های داخلی در آرزوی معامله با دلار هستند

جدای از خوش‌بینی برخی افراد نسبت به امریکا باید از ایشان پرسید اگر امریکا خوب است، پس چرا کشورهای اروپایی برای خارج شدن از زیر سلطه‌ی دلار، اقدام به ایجاد واحد پولی مشترک تحت عنوان یورو کردند؟ چرا کشورهای بزرگی مانند چین و روسیه و هند علی رغم داشتن مبادلات گسترده ‌ی اقتصادی با امریکا، اقدام به عقد پیمان پولی چند جانبه کردند؟

کشورهای بزرگ و اروپا از زیر سایه‌ی دلار گریختند! لیبرال‌های داخلی در آرزوی معامله با دلار هستند

به گزارش سراج24، در دنیای امروز 3 عامل جمعیت، اقتصاد و سلاح هسته‌ای به عنوان مهمترین عوامل بازدانده شناخته‌ می‌شوند. عامل بازدارنده عبارتست از هرگونه قدرتی که مانع تجاوز سرزمینی به کشور دارنده‌ی آن قدرت می‌شود. کشورهایی مانند هند و چین امروزه به عنوان پرجمعیت‌ترین کشورهای دنیا شناخته می‌شوند و توان جمعیتی بالایی در زمینه‌ی نظامی دارند. رویارویی هر کشوری با این دو می‌تواند به جنگی فرسایشی و پرتلفات تبدیل شود؛ اگرچه در جنگ‌های امروزی تجهیزات نظامی حرف اول را در میدان مبارزه می‌زنند اما نباید از نقش نیروی نظامی در جنگ‌های زمینی غافل شد. برای مثال عربستان با صرف هزینه‌های فراوان و بکارگیری تجهیزات پیشرفته، همچنان موفق به تصرف کشور یمن نشده است. سلاح هسته‌ای نیز یکی دیگر از عوامل بازدارنده از جنگ‌های نظامی است. امروزه کشورهای توسعه یافته با بهانه‌ی جلوگیری از تجاوز سایر کشورهای بزرگ، اقدام به توسعه‌ی زرادخانه‌های هسته‌ای خود کرده و با استفاده از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای سال 1967 اجازه‌ی دستیابی سایرکشورها به این سلاح ممنوعه را نمی‌دهند. کشور کره‌ی شمالی اما با عدم تابعیت از این پیمان، اقدام به تولید این سلاح ممنوعه کرد و به همین جهت سال‌هاست که توسط کشورهای قدرتمند طرد و تحت شدیدترین تحریم‌های اقتصادی قرار گرفته است. اما عامل اقتصاد شاید به عنوان مهمترین عامل بازدانده در این میان باشد. اقتصاد قوی یک کشور به سبب تاثیر گذاری در مناسبات بین‌المللی مانع از این می‌شود که کشور متجاوز به فکر استفاده از گزینه‌ی نظامی باشد؛ چرا که کشور متجاوز می‌داند با حمله‌ی نظامی به کشور مورد نظرش، اقتصاد جهانی در معرض خطر قرار خواهدگرفت.

اقتصاد قوی چین خار چشم امریکا

بهترین مثال برای برای توضیح این مسئله کشور چین است. روند رشد اقتصادی چین از اواخر دهه‌ی 70 قرن بیستم به شدت تغییر کرد. طبق آمار از سال 1978 تا سال 2002 ارزش خدمات افزوده‌ی صنایع چین از 86 میلیارد و 50 میلیون یوان به 3453 میلیارد و 300 میلیون یوان افزایش یافته که رشدی 39 برابری داشته است. براساس پیش بینی کارشناسان، چین در آینده‌ای نه چندان دور تبدیل به قدرت اقتصادی برتر دنیا خواهد شد. در چنین شرایطی چین به بزرگ‌ترین تهدید علیه اقتصاد امریکا بدل می‌شود و طبیعی است که امریکا واکنش‌های سختی نسبت به این مسئله خواهد داشت.

دور انداختن دلار و یورو

پایه‌ی اقتصاد امریکا بر پاشنه دلار می‌چرخد. دلار به قدری برای امریکا اهمیت دارد که امریکا 3 شرط برای حمله‌ی نظامی به کشورها مشخص کرده است. اول؛ حمله نظامی به خاک امریکا. دوم؛ حمله‌ی سایبری سنگین به زیرساخت‌های امریکا و سوم؛ چاپ دلار‌ تقلبی در هر کشوری.

در سال 2013 امریکا مدعی شد که کره‌ شمالی اقدام به چاپ گسترده‌ی اسکناس 100 دلاری نموده است. بر همین اساس زمزمه‌های حمله‌ی نظامی به کره شمالی شنیده شد. کره شمالی برای جلوگیری از جنگ احتمالی چاپ هرگونه اسکناس تقلبی را در کره تکذیب و امریکا نیز طرح اسکناس‌های 100 دلاری را عوض کرد.

در سال1991صدام حسین با ادعای این‌که کویت از بدهی 30 میلیارد دلاری عراق نمی‌گذرد به این کشور حمله کرد و کویت را تصرف کرد. در خلال این جنگ بحران نفتی در جهان بوجود آمد و امریکا برای کنترل این بحران با ائتلاف بین‌المللی به کویت حمله و عراق را بیرون کرد. صدام حسین که دومین شکست را پس از جنگ با ایران از سوی متحد خود یعنی امریکا متحمل شده بود؛ اعلام کرد که دیگر به دلار نفت نمی‌فروشد و یورو را به عنوان ارز جایگزین دلار استفاده خواهد کرد. امریکا نیز پس از این ادعا احساس خطر نموده و با بهانه‌ی وجود سلاح کشتار جمعی به عراق حمله کرد.

با توجه موارد ذکر شده، می‌توان نتیجه گرفت که دلار به عنوان یکی از خطوط قرمز امریکا در جوامع بین‌اللمل شناخته می‌شود. همچنین دلار ابزاری مهلک برای کنترل کشورهای مخالف امریکا همچون ایران و کره شمالی و چین و روسیه و... است. این کشورها با درک عمق دشمنی امریکا نسبت به خود اقدام به عقد یک پیمان پولی چندجانبه تحت عنوان بریکس (BRICS) از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو این گروه (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) تشکیل شد تا اقتصادهای نوظهور جهان ائتلافی را تشکیل دهند که در کمتر از 10 سال به یکی از قطب‌ها و قدرت‌های اقتصادی جهان تبدیل شود. این کشور‌ها با هدف حذف دلار از معاملات، در صدد کاهش نفوذ قدرت دلار بر اقتصاد خود هستند.

هم اکنون کشورهای اندونزی و ترکیه به عنوان کاندیدای عضویت کامل این گروه پتانسیل مورد نظر را دارا هستند و کشورهای آرژانتین، مصر، ایران، نیجریه و سوریه خواهان پیوستن به این گروه هستند.

قرار بود ایران ابتدا به عنوان عضو ناظر در این پیمان حضور داشته باشد و پس از بوجود آمدن زیر ساخت‌های لازم به عنوان یکی از اعضای رسمی انتخاب شود. با روی کار آمدن دولت آقای روحانی تمایل ایران برای پیوستن کاهش یافت و این چرخش ناگهانی ایران به سمت امریکا ناراحتی برخی از کشورها مانند چین را درپی داشت.

اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق مشترک ایران و چین در گفت‌وگو با رادیو اظهارداشت: «بانک مرکزی استقلال لازم را برای اجرای مبادلات دوجانبه پولی با کشورهای آسیایی و اروپایی ندارد و همین امر موجب شده نتوانیم با ترکیه، چین و هند مبادلات ارزی با پول محلی داشته باشیم.»

عسگراولادی دولتی بودن اقتصاد ایران و همچنین عدم اراده‌ی لازم از سوی دولت را به عنوان بزرگترین عوامل نپیوستن به پیمان‌های پولی دو یا چند جانبه دانست.

6 سال تلاش دولت برای جلب محبت و اعتماد امریکا بی‌فایده بود و بازی جدید اروپا برای گرفتن امتیازات جدید از ایران نیز بی‌ثمر خواهد بود. جدای از خوش‌بینی برخی افراد نسبت به امریکا باید از ایشان پرسید اگر امریکا خوب است، پس چرا کشورهای اروپایی برای خارج شدن از زیر سلطه‌ی دلار، اقدام به ایجاد واحد پولی مشترک تحت عنوان یورو کردند؟ چرا کشورهای بزرگی مانند چین و روسیه و هند علی رغم داشتن مبادلات گسترده‎‌ی اقتصادی با امریکا، اقدام به عقد پیمان پولی چند جانبه کردند؟ اروپا به عنوان اصلی‌ترین شریک تجاری امریکا دعو جدایی از سیستم مالی امریکا را دارد، پس چگونه است که اقتصاد دانان لیبرال غربگرا در آرزوی داشتن سیستم اقتصادی متصل به دلار امریکا می‌سوزند و می‌سازند؟

برای برون رفت از شرایط فعلی انجام دو کار الزامی است. برون رفت از زیر سایه‌ی دلار برای کاهش نفوذ امریکا بر اقتصاد کشور و رهایی از تحریم‌ها در عرصه‌ی بین‌المللی و برقراری سیستم شفاف اقتصادی در داخل کشور برای جلوگیری از اختلاس و فسادهای اقتصادی بزرگ. تا زمانی که این دو راه‌کار در کشور اجرایی نشوند همچنان درگیر تاثیرات ناشی از تحریم‌های خارجی و بحران‌های اقتصادی داخلی خواهیم بود. اما ظاهرا اقتصاد لیبرال محور مدنظر غربگرایان وام دار زادگاه خویش است و به این راحتی‌ها تن به جدایی از امریکا نمی‌دهد. آقایان تدبیر و امید همچنان امیدوار به توبه‌ی امریکا و بازگشت آن به سوی ملت ایران هستند.

انتهای پیام/

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۵
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••