اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۳۰:۳۰
اذان ظهر ۱۲:۱۰:۱۷
اذان مغرب ۱۸:۴۱:۰۵
طلوع آفتاب ۰۵:۵۶:۱۳
غروب آفتاب ۱۸:۲۲:۵۵
نیمه شب ۲۳:۲۷:۱۳
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۷/۱۱/۱۳ - ۱۰:۲۰

اولویت‌های امام‌ خمینی(ره) درباره دانشگاه

از سال 1342 تا انقلاب اسلامی در سال 57 ارتباط با دانشجویان و مجموعه‌های دانشجویی یکی از اولویت‌های امام‌خمینی(ره) بوده است. این ارتباط در قالب‌های مختلفی چون ارسال پیام به تشکل‌های دانشجویی داخل و خارج از کشور یا سخنرانی در دیدارهای مختلف که دانشجویان در آن حضور داشته‌اند، صورت می‌گرفته که در این گزارش 20 دیدار و پیام امام خمینی(ره) به دانشجویان را بررسی کرده‌ایم.

اولویت‌های امام‌ خمینی(ره) درباره دانشگاه

به گزارش سراج24، در یک دسته‌بندی، موضوعات مهمی که از این جلسات و پیام‌ها استخراج می‌شود، نشان می‌دهد بیشترین فراوانی پیرامون استقلال ایران است. امام با هشدارهایی درباره نفوذ ایادی خارجی به‌خصوص سیطره اسرائیل و آمریکا بر اقتصاد ایران، سیاست‌های توسعه‌ای پهلوی را نقد می‌کند و نتایج زیانبار آن را در وضع نامطلوب اقتصادی مردم متذکر می‌شود.

از همان سال‌های 42 امام طرح حکومت اسلامی را با دانشجویان مطرح می‌کند و از آنها می‌خواهد در برابر سایر مکاتبی چون شرق و غرب به روشنگری میان آحاد ملت بپردازند. در سوی دیگر از همان ابتدا به انقلاب اسلامی و نه اصلاحات تاکید می‌کند. در این گزارش گزیده‌ای از مکاتبات یا سخنان امام در حضور دانشجویان را مرور کرده‌ایم.

**21 فروردین 1343
تمام اقتصاد دست اسرائیل
هدف بزرگ‌تر از آزاد‏ ‎شدن عده‌ای است، هدف را باید در نظر داشت. هدف اسلام است، استقلال مملکت‏‎ ‎‏است، طرد عمال اسرائیل است، اتحاد با کشورهای اسلامی است. الان تمام اقتصاد‏‎ ‎‏مملکت در دست اسرائیل است، عمال اسرائیل اقتصاد ایران را قبضه نموده‌اند، اکثر‏‎ ‎‏کارخانجات به دست آنها اداره می‌شود!... امروز حتی‏‎ ‎‏تخم‌مرغ را از اسرائیل وارد می‌کنند.

**خمینی را اگر دار بزنند، تفاهم نخواهد کرد
در زندان... روزنامه اطلاعات سه‌شنبه 18فروردین 43 را به من‏‎ ‎‏دادند... در این روزنامه کثیف‏‎ ‎‏اطلاعات، تحت عنوان «اتحاد مقدس»، در سرمقاله نوشته بودند که با روحانیت تفاهم‏‌ ‎‏شده و روحانیون با «انقلاب سفید» شاه و ملت موافق هستند! کدام انقلاب؟ کدام ملّت؟‏‎ آقایان که در دانشگاه هستید، برسانید به همه که روحانیت با این «انقلاب» موافق‏ نیست... خمینی را اگر دار بزنند، تفاهم نخواهد کرد. با سرنیزه نمی‌شود اصلاحات کرد... .

**امام و دخالت در سیاست
در روزنامه ‏‏‏‏مورخ 1342.5.13 که مرا از زندان قیطریه آوردند، نوشتند روحانیت در سیاست مداخله نخواهد کرد. یک نفر از اشخاصی که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت‏‎ ‎‏آقا سیاست... پدرسوختگی‏‎ ‎‏است! و آن را شما برای ما بگذارید! ‎‏گفتم ما از اوّل وارد این سیاست که شما می‌گویید، نبوده‌ایم... اسلام این نیست. والله اسلام تمامش سیاست است. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و‏‎ ‎‏تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه ‏اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم. پایگاه استقلال‏‎ ‎‏اسلامی اینجاست.

**اگر معاش مردم فراهم نشود، نمی‌تواند دین خود را حفظ کند
اجانب نمی‌خواهند مملکت آباد شود. اینها حتی آب هم برای‏‎ ‎‏این ملت تهیه نکرده‌اند! آبی که ما در قم از آن استفاده می‌کنیم، در اروپا حتی به‏‎ ‎‏حیوانات‌شان هم نمی‌دهند! اگر راست می‌گویند، برای بیکاران کار پیدا کنند. این جوان بعد‏‎ ‎‏از 20 سال تحصیل، کار می‌خواهد. فردا که فارغ‌التحصیل می‌شود، سرگردان است. ‏‎ ‎‏اگر معاشش فراهم نشود، نمی‌تواند دین خود را حفظ کند. شما خیال می‌کنید آن دزدی که‏‎ ‎‏شب‌ها از دیوار- با آن همه مخاطرات- بالا می‌رود یا زنی که عفت خود را می‌فروشد،‎ تقصیر دارد؟...

در روزنامه ‏‏اطلاعات‏‏، درباره وضع مادی و بهداشتی مردم جنوب‏‎ ‎‏مطلبی خواندم، تعجب کردم! یکی از خبرنگاران،‏ پس از بازدید از وضع مردم جنوب، چنین نوشته بود که در جنوب ایران در دهات اصلا‏‎ ‎‏از دکتر و دارو خبری نیست. آب وجود ندارد. یک ده، اکثر مردمش کور بودند... آن‌وقت در کنفرانس‏‎ ‎‏«اکافه»، ‏‎ (کمیسیون اقتصادی آسیا و خاور دور)... هیات ‌نمایندگی ایران‏‎ ‎‏اظهار می‌کند که وضع اقتصادی ایران کمال مطلوب است و هیچ عیب و نقصی ندارد!

**20 فروردین 1347
باید با دانشجو تفاهم کرد
عوامل استعمار به ما که می‌رسند می‌گویند تیپ جوان و تحصیلکرده و دانشجو‏‎ ‎‏فاسد شده‌اند، عقاید مذهبی و ملی خود را از دست داده و سر به بیراهه نهاده‌اند و‏‎ ‎‏چشم‌وگوش‌بسته مقلد بیگانگانند و به شما که می‌رسند می‌گویند مراجع و روحانیون‏‎ ‎‏خرافی و مرتجعند و واقعیات زمان را درک نمی‌کنند!... ما و شما در این بین وظیفه داریم، به‌رغم خواست و‏‎ ‎‏کوشش تفرقه‌جویان و مستعمران، روابط معنوی و فکری خود را عمیق‌تر نموده و در هر‏‎ ‎‏حال تفاهم کنیم.

**24 بهمن 1356
پهلوی کهنه‌پرست
جنایتکاری که علیه تمام شعائر مذهبی و اسلامی مبارزه می‌کند و با همه مظاهر‏‎ ‎‏اسلامی مخالف است، نمی‌تواند در بین مسلمین موافق داشته باشد. جنایتکاری که‏‎ ‎‏می‌گوید مذهب در حکومت من نقشی ندارد، چطور ممکن است موافق داشته باشد؟‏‎ ‎‏شخص منحرف و کهنه‌پرستی که در سفر اخیرش به هند گبرها را نوازش و‏‎ ‎‏احترام می‌کند و از آتش‌پرستان و آتش‌پرستی تایید می‌کند، و به خاطر مرام ارتجاعی‏‎ ‎‏آنها تاریخ پر ارزش و مترقی اسلام را تغییر می‌دهد، چگونه ممکن است موافق داشته‏‎ ‎‏باشد؛ جز همان فرقه کهنه‌پرست؟

**اسلام مکتب مترقی
باید قشرهای غیراسلامی را که عقیده و عمل‌شان برخلاف اسلام است و دارای‏‎ ‎‏گرایش به مکتب‌های دیگرند، هر نوع از آن باشد، به مکتب مترقی عدالت‌پرور اسلام دعوت‏‎ ‎‏کنید و در صورت نپذیرفتن، از آنها هر نوع که باشد و هر شخصیت که هست تبرّا یا لااقل‏‎ ‎‏احتراز کنید. باید بدانند که تبلیغات دامنه‌دار‏‎ ‎‏کمونیسم بین‌المللی همانند تبلیغات پر سروصدای امپریالیسم جهانی جز برای اغفال و‏‎ ‎‏استثمار توده‌های مستضعف نیست. باید این بوق‌های استثماری شکسته شود. ‏

**از خواست‌هایی که لازمه‌اش تایید رژیم پهلوی‏‎ ‎‏است اجتناب کنید
باید برنامه و نشریات همه جناح‌ها بدون ابهام متکی به اسلام و حکومت اسلامی‏‎ ‎‏باشد و در مقدمه، سرنگون کردن طاغوت و شاخ‌ها و شاخه‌های آن، که در کشور ما رژیم‏‎ ‎‏دست‌نشانده پهلوی است، و جدا از خواست‌هایی که لازمه‌اش تایید رژیم طاغوتی پهلوی‏‎ ‎‏است اجتناب کنید؛ مثل آنچه در نوشته‌های بعضی احزاب و گفته‌های بعضی دیده‏‎ ‎‏می‌شود که هدف، چارچوب قانون اساسی است و باید در نشریات و خطابه‌ها هرجا‏‎ ‎‏ممکن است با صراحت و - الاّ با کنایه - نقطه اصلی مظالم و جنایات و خیانت‌ها را که شخص‏ شاه است معرفی کنید؛ و از توجه دادن آنها را به مامورین یا هیات حاکمه و دولت که‏‎ ‎‏لازمه‌اش دور نگه داشتن مجرم اصلی است جدا احتراز کنید؛ و نویسندگان و گویندگان را‏‎ ‎‏از این امر آگاه کنید. ‏

**30 آبان 1357
سلطنت شاه طبق قانون اساسی است یا خیر؟
راجع به این مطلبی که ما می‌خواهیم و ملت خواست که آن اصل اول که ملت‏‎ ‎‏می‌گویند که ما رژیم پهلوی را نمی‌خواهیم، ما شاه را نمی‌خواهیم، این سلسله پهلوی را‏‎ ‎‏نفی می‌کنند، اینها تشبثاتی کردند و دست و پاهایی هم دارند می‌کَنند. در زمان آن‏‎ ‎‏نخست‌وزیر جلوتری (جعفر شریف‌امامی)‎‏ تعبیرش این بود که مردم چون شعار برخلاف قانون اساسی‏‎ ‎‏می‌دادند، از این جهت مردم را کشتند! مقصودش این بود که مردم می‌گفتند که مرگ بر‏‎ ‎‏شاه، ما شاه را نمی‌خواهیم و این خلاف قانون اساسی بود! حالا اگر یک کسی شعار برخلاف قانون اساسی داد، او باید‏‎ ‎‏به مسلسل بسته بشود و کشته بشود؟ یک کسی برخلاف قانون‏‎ ‎‏اساسی ـ فرض کنید که ـ مخالفتی کرد، روی قوانین باید ‏‏[‏‏مجازات‏‏] ‏‏بشود و ثانیا ببینیم، ‏‎ ‎‏[‏‏و‏‏]‏‏ بررسی در این موضوع ‏‏[‏‏بکنیم‏‏]‏‏ که ملت برخلاف قانون اساسی شعار می‌داده یا شاه‏‎ ‎‏برخلاف قانون اساسی شاه بوده است؟ اگر شاهی بود که یک سلسله‌ای بود که به حَسَب قانون اساسی این سلسله‏‎ ‎‏روی کار آمده بود که قانون اساسی این است که ملت باید یک کسی را رأی بدهند تا اینکه شاه باشد، خود همین آقای شاه هم گفتند که در قانون این‌طور است که سلطنت یک‏‎ ‎‏موهبت الهی است که مردم می‌دهند به شخص سلطان، خب باید ببینیم که آیا مردم این‏‎ ‎‏را اعطا کردند، مردم این را اعطا کردند به ایشان تا اینکه اگر شعاری برخلاف داده شد، ‎شعار برخلاف قانون اساسی باشد یا مردم اصلا اطلاعی از این مسائل نداشتند؟‏

اول که رضاخان آمد روی کار، با کودتا آمد و تهران را گرفت‏‎‎‏ و همه کارهایی که‏‎ ‎‏رضاخان کرد کارهای سرنیزه‌ای بود. اصلا به ملت کسی اعتنا نداشت؛ چنانچه حالا هم به‏‎ ‎‏ملت اینها اعتنا ندارند. اما مردم چه دخالتی‏‎ ‎‏داشتند؟‏ اصلا در تمام دوره مشروطیت یک مجلس قانونی ما نداشتیم. یک مجلسی که همان‏‎ ‎‏قانون اساسیِ این مجلس را قبول بکند.

**برای سلطنت رفراندوم برگزار کنید
خب ملت ـ اکثریت ملت ـ بلااشکال الان می‌گفتند که ما نمی‌خواهیم شاه را و‏‎ ‎‏مرگ بر شاه! این شعار ملی است! ملی بوده است شعار ملت، ‏‏[‏‏اینکه‏‏]‏‏ نه شعارِ خلافِ ملی‏‎ ‎‏بوده! و شعارشان مخالف قانون اساسی نبوده است بلکه موافق قانون اساسی بوده؛ برای‏‎ ‎‏اینکه قانون اساسی ایشان را به سلطنت نمی‌شناسد؛ ایشان سلطان نیستند به حَسَب قانون‏‎ ‎‏اساسی.
حالا ما فرض می‌کنیم که این ‏‏[‏‏سلطنت طبق‏‏]‏‏ قانون اساسی بوده، و همه این‏‎ ‎‏اشکالات رفت و ایشان موافق با قانون اساسی آمده است و به اریکه سلطنت نشسته، از‏‎ ‎‏چند جهت باز اشکال هست. یک جهت اینکه خب، همین مردمی که به شما رای‏‎ ‎‏دادند و قانون اساسی شده است به خاطر رای مردم و ماده قانون اساسی که این یک‏‎ ‎‏«موهبت الهی» است که مردم می‌دهند به شخص سلطان، همین مردم حالا می‌گویند نه!‏‎ ‎‏اگر می‌گویید درست نیست این حرف، رفراندوم کن! رفراندوم کن! یعنی سرنیزه را‏‎ ‎‏بردارید، حکومت نظامی و دولت نظامی را بردارید و مردم را آزاد بگذارید.

ایشان نفت ما را همین‌طوری نداده‏‎ ‎‏است به آمریکا؟! ایشان نظام ما را تحت‌نظر مستشارهای آمریکایی قرار نداده است؟!‏‎ ‎‏ایشان در خدمت آمریکا نیست؟! در خدمت شوروی نیست؟! اگر نیست چرا تاییدش‏‎ ‎‏می‌کنند؟

**21 آبان 1357
انقلاب یا رفرم؟
باز یک رشته تبلیغاتی اینها دارند که بله، این نهضت اسلامی یک امر روشنی دارد و‏‎ ‎‏مابقی ابعادش غیرمعلوم ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ و نیست دیگر چیزی! آن امر روشنی که دارد این است‏‎ ‎‏که همه مردم می‌گویند باید این رژیم برود و این شاه برود و حکومت اسلامی تشکیل‏‎ ‎‏بشود. این در لسان همه مردم است لکن اینها برنامه‌ای ندارند؛ همین‌طور می‌گویند‏‎ ‎‏حکومت اسلامی. ‏. . آنهایی که یا وابستگی به خود شاه‏‎ دارند یا وابستگی به آمریکا دارند، اینها که می‌گویند نه، این اوضاع حالا باشد‏‎ ‎‏و ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ تعبیر بعضی‌ها «شاه غیبت کند»!... و آن کسی که می‌گوید نظام شاهنشاهی ایشان باید باقی بماند و شاه باید باشد و‏‎ ‎‏سلطنت بکند و چطور، می‌گوید این وضع تا حالا خوب بوده و باید شاه باشد؟! یا خیر، ‏‎ ‎‏این وضع را قبول ندارد و می‌گوید نه این وضع خوب نیست؟ اگر می‌گوید خوب است ‏این وضع، خب یکی بنویسد امضا کند که این وضع را ما قبول داریم؛ خیلی هم خوب‏‎ ‎‏است. این هم گمان ندارم که یک آدم، یک انسان‏‎ ‎‏بتواند بنویسد. بله، بعضی از اینها اصلا از وضع انسانیت خارج شده‌ا‌ند مثل خود‏‎ ‎‏«اعلی‌حضرت» که اصلا روح انسانیت از او رفته است؛ یک روح دیگری است الان در او، ‏‎ ‎‏نه روح انسان. لهذا حرف‌ها همین‌طوری چرت و پرت خیلی گفته می‌شود، می‌گوید. این‏‎ ‎‏هم که کسی نمی‌تواند این‌طور بگوید. ‏

پس این طرف صفحه را که ما نگاه می‌کنیم که قضیه رفتن ایشان است، از این راه که‏‎ ‎‏نمی‌توانید بگویید که نه، این کارها همه خوب است تا حالا هرچه واقع شده، فرهنگ ما‏‎ ‎‏عقب است خوب است! اقتصاد ما شکست خورده است و انگل است، خوب است! نظام‏‎ ‎‏ما تحت نظارت ـ عرض می‌کنم که ـ مستشاران آمریکایی است، این هم خوب است! این‏‎ ‎‏را که نمی‌توانید بگویید... پس این ورق مطلب که قضیه این است که این رژیم باید از بین برود، این فاسد است. ‏‎ ‎‏یک غده فاسد را اگر درنیاورند، یک انسان را از بین می‌برد، هلاک می‌کند.

نمی‌تواند‏‎ ‎‏یک نفر آدمی که مریض است، غده ـ مثلا فرض کنید ـ سرطانی دارد، حاضر نشود که این‏‎ ‎‏غده را بیایید درآورید. این، خب می‌کُشد غده اگر درنیاورید. این سلطنت یک غده‌ای‏‎ ‎‏است در این مملکت که اگر درنیاید، فاسد می‌کند مملکت را؛ این غده باید درآید. چاره‏‎ ‎‏نیست. این غده سرطانی ـ و بدتر از سرطان است ـ این باید بیرون بیاید.

**30 شهریور 1354
مفتضح شدن شاه در انتخابات
حزب تحمیلی‏‎ (حزب رستاخیز)‎‏ به‌طور بی‌سابقه‌ای در تمام دنیا آنچنان با‏‎ ‎‏مخالفت ملت مواجه شد و شاه را مفتضح کرد که برای سرپوشی آن به هر وسیله متشبث‏‎ ‎‏می‌شود که اذهان را منصرف کند ولی فایده ندارد. در شهر تهران، که گفته می‌شود سه میلیون و‏‎ ‎‏خرده‌ای نفوس دارد، با تمام وسایل تبلیغاتی و پلیس و انواع تشبثات و ارعاب و‏‎ ‎‏تهدیدها ـ به حسب آنچه به ما رسیده ـ نتوانستند بیش از 200 هزار نفر برای شرکت در‏‎ ‎‏انتخابات بتراشند و در شهر 200 هزار نفری قم بیش از چهار هزار نفر نتوانستند با تحمیل وارد کنند...

نزدیک‌شدن مدارس قدیم و دانشگاه‌ها و پیوستن‏‎ ‎‏جبهه‌های قدیم و جدید و نیز پیوستن اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا و‏‎ ‎‏آمریکا واکنشی نسبت به اوج بی‌فرهنگی و بی‌عدالتی دستگاه است. من امیدوارم اتحادیه ‎‏اروپا و آمریکا به سایر دانشجویانی که در ممالک دیگر ازقبیل هند و پاکستان و بلاد عربی‏‎ ‎‏و... به سر می‌برند، بپیوندند. ‏

**4 مرداد 1356
در ایران تظاهر به اسلام‏‎ ‎‏می‌کند و در مصاحبه خارجی می‌گوید مذهب هیچ نقشی در دولت ندارد!
هم‌اکنون در عصر ما تظاهر به اسلام برای محو احکام مترقی آن سرلوحه برنامه شاه‏‎ ‎‏ایران و دار و دسته منفعت‌پرست اوست؛... در ایران تظاهر به اسلام‏‎ ‎‏می‌کند و در مصاحبه خارجی می‌گوید مذهب هیچ نقشی در دولت ندارد! با سرِکار بودن‏ این عنصر ناپاک باید مذهب نقشی نداشته باشد. اگر مذهب نقشی داشت کاخ‌های این‏‎ ‎‏عناصر چپاولچی را به سر آنها خراب می‌کرد؛ اگر مذهب نقشی داشت این رژیم فاسد‏‎ ‎‏خیانتکار به ملت و اسلام را برمی‌چید. اسلام در دولت تو نقشی ندارد که تمام مخازن‏‎ ‎‏کشور را در اختیار دشمنان اسلام گذاشته‌ای برای چند روز زندگی ننگین؛ مذهب نقشی‏‎ ‎‏ندارد که از یک طرف کاخ‌های آسمانخراش مشتی مفتخوار و در کنار آن کوخ‌های‏ ‎محقر مساکین و فقرا و مومنین است؛ مذهب نقشی ندارد که علمای محترم آن در حبس و‏‎ ‎‏شکنجه به سر می‌برند و فرزندان اسلام چه دانشگاهی و چه دانشجویان علوم اسلامی‏‎ ‎‏مورد هتک و لَطْم و شکنجه واقع می‌شوند؛ اگر مذهب نقشی داشت به مثل بستگان‏‎ ‎‏هیچ‌کاره تو مجال نمی‌داد که سلب آزادی از دوشیزگان دانشگاه و سایر مدارس کند؛ اگر‏‎ ‎‏اسلام نقشی داشت به مثل شماها مجال نمی‌داد که زمزمه تغییر تعطیل جمعه مسلمین به‏‎ ‎‏تعطیل مسیحیان شود، به عذر سودجویی. ‏

**4 مهر 1355
ایران در مقابل آهن‌پاره‌هایی بی‌مصرف
ایران مرکز تاخت‌و‌تاز اجانب خصوصا‏‎ ‎‏آمریکا و ایادی خبیثه آن است... مخازن بزرگ این کشور زرخیز در مقابل مشتی اسلحه که برای‏‎ ‎‏ایران هیچ مصرف ندارد و طریق به کار بردن آن را نمی‌دانند از دست می‌رود. اخیرا شاه‏‎ ‎‏ـ این آلت فعل ـ زمزمه خرید سه مقابل آنچه تاکنون خریده‌اند کرده و با این ترتیب ‎‏ایران در مقابل آهن‌پاره‌هایی بی‌مصرف، از هستی ساقط و پس از چندی مردم با فقر و‏‎ ‎‏فلاکت بیش از پیش دست به گریبان می‌شوند. ‏

من با کمال تاسف از وضع ایران، به شما دانشجویان داخل و خارج امیدوارم... اکنون بر شما جوانان روشنفکر و دانشمند است که از اوضاع عبرت بگیرید و بر‏‎ ‎‏اجتماع خود افزایش دهید و از مخالفت‌های بی‌اساس احتراز کنید و مکتب‌های بی‌اساس‏‎ ‎‏دیگران را کنار گذاشته، به مکتب مترقی اسلام روآورید.

**15 بهمن 1356
واکنش امام به تظاهرات دانشجویان مقابل شاه در هند
خبر تظاهرات مردانه دانشجویان عزیز ایران در هند در مقابل شاه ـ این عنصر‏‎ ‎‏جنایتکار که با لاف و گزاف همه ملت را پشتیبان خود معرفی می‌کند ـ رسید. با آنکه در‏‎ ‎‏داخل و خارج همه‌جا با موج تنفر و انزجار عمومی روبه‌رو است و تظاهرات اخیر‏‎ ‎‏سرتاسر کشور چنان او را دیوانه کرد که به قتل رجال علمِ حوزه علمیه و مردم غیور محترم‏‎ ‎‏قم دست زد تا ناراحتی روحی خود را جبران کند، لکن مقاومت مردانه ملت معظم او را ‎‏بیش از پیش رسوا نمود. اکنون می‌خواهد این شکست مفتضحانه را با جار و جنجال‏‎ ‎‏مشتی سازمانی (ماموران ساواک)‎‏ که در شهرستان‌ها راه انداخته عربده «جاوید شاه» سر می‌دهند، سرپوش‏‎ ‎‏نهد که جز رسوایی سودی نخواهد برد. ‏

**2 مهر 1354
رشد سیاسی دانشجو شاه را دچار سرگیجه کرد
از ‎‏رشد سیاسی دانشجویان قدیم و جدید است که در بزرگداشت 15خرداد، روز رستاخیر ملت، ‏‎ ‎‏در سراسر کشور به تظاهراتی دست زدند که شاه را دچار سرگیجه نمود و دستور حمله‏‎ ‎‏وحشیانه... صادر شد و محصلان قرآن و فقه اسلام را به اسم کمونیست پس از زجر و ضرب و‏‎ ‎‏جرح به زندان‌ها و سربازخانه‌ها کشاند که سرنوشت آنها معلوم نیست. ‏

با همه اعمال ضداسلامی و رفتار وحشیانه با علمای اسلام، دست از تظاهرات‏‎ ‎‏ریاکارانه برنمی‌دارند. در این ماه مبارک رمضان دستگاه‌های ناشر فحشا و مراکز رادیو‏‎ ‎‏که در طول سال به پخش مطالب ضدمذهبی مشغولند و برای اغفال ساده‌لوحان به پخش‏‎ ‎‏اذان و دعا و مناجات اشتغال دارند.

**27 تیر 1349
با حیله حکومت جائرانه را خلافت اسلامی معرفی کردند
کارشناسان استعمار با کمال تزویر و حیله، به اسم اسلام‌دوستی و شرق‌شناسی‏‎ ‎‏پرده‌های ضخیمی بر چهره نورانی اسلام کشیده و اسلام را با معماری‌ها و نقاشی‌ها و ابنیه‏‎ ‎‏عالیه و هنرهای زیبا معرفی نموده و حکومت‌های جائرانه ضداسلامی اموی و عباسی و‏‎ ‎‏عثمانی را به اسم خلافت اسلامی به جامعه‌ها تحویل داده و چهره واقعی اسلام را در‏‎ ‎‏پشت این پرده‌ها پنهان نگاه داشته‌اند، به‌طوری که امروز مشکل است ما بتوانیم حکومت‏‎ ‎‏اسلام و تشکیلات اساسی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن را بر جوامع بشری ـ حتی‏‎ ‎‏مسلمین ـ بفهمانیم. باید کوشش کرد و پرده از تبلیغات مسموم چندصدساله اجانب‏‎ ‎‏برداشت. ‏

**1346
احساس مسرت از اتحاد دانشجویان
اینجانب در این لحظات آخر عمر و دست به گریبان‌بودن با مشقت‌ها و بلیات فراوان‏‎ ‎‏همه‌جانبه و نگرانی‌های جانفرسا از اخبار ناگوار ایران و روزافزون بودن رنج‌ها و بلیات‏‎ ‎‏وارده بر ملت نجیب مسلمان... از همه بالاتر سلطه بی‌چون و چرای دول استعمارگر‏‎ ‎‏راست و چپ و عمال خبیث صهیونیستی آنها بر جان و مال ملت و ناامنی عمومی ناشی‏‎ ‎ از سازمان به اصطلاح امنیت و حبس‌ها و تبعیدها و اعدام‌های بدون‌مجوز و غیرقانونی‏‎ ‎‏جابرانه و شکنجه‌ها و تعذیب‌های وحشیانه غیرانسانی و دیگر مصیبت‌ها، از اینکه احساس‏‎ ‎‏می‌کنم طبقه جوانان غیور دانشجوی قدیم و جدید داخل کشور و خارج و روشن‏‌ضمیران سایر طبقات ملت شریف مسلمان از خواب گران چندصد‏‌ساله... بیدار شده‌اند‏‎ ‎‏و در فکر چاره هستند و از پیوستگی دانشجویان مدارس قدیم و دانشگاه‌ها... احساس مسرت و سربلندی می‌کنم. ‏

**10 اردیبهشت 1342
سلب آزادی فکر
حوزه علمیه هرگز مخالف‏‎ ‎‏اصلاحات ارضی نبوده، آیا دولت به ما پیشنهاد کرد و از ما نظر خواست؟ ما می‌دانیم این‏‎ ‎‏موضوع برای سرگرمی کشاورزان فراهم شده است. موضوع حق شرکت‌دادن زنان در‏‎ ‎‏انتخابات مانعی ندارد ولی حق انتخاب‌شدن آنها فحشا به بار می‌آورد. موضوع حق‏‎ ‎‏رای‌دادن زنان و... در درجه آخر اهمیت قرار دارد. ما می‌خواهیم مشروطیت را حفظ‏‎ ‎‏کنیم. اکنون که در ایران حق آزادی از ما سلب شده، به فکر زن‌ها افتاده‌اند! درحال حاضر‏‎ ‎‏آزادی قلم، بیان، افکار و حتی حق حیات از مردم سلب گردیده است.

**21 مهر 1357
من دخالت سیاسی می‌کنم
رئیس امن عام (سازمان امنیت عراق)‎‏ آمد پیش من، خودش آمد، آن باز تقاضایش به امین معنا بود که‏‎ ‎‏یک وقت حرفش می‌شد که شما هر فعالیتی می‌خواهید، بکنید لکن مصاحبه نکنید. ما هم‏‎ ‎‏به اصل مصاحبه خیلی عادت نکرده بودیم به آن. به این جوابی ندادیم لکن یک مصاحبه‏‎ ‎‏دیگری شد، یعنی از فرانسه هم آمدند و مصاحبه کردند. از فرانسه هم آمدند و با آنها هم‏‎ ‎‏مصاحبه شد ولو اینکه اینها آنها را گرفتند. بعد که از منزل بیرون آمدند آنها را گرفتند. بعد‏‎ ‎‏از آن، تشدید کردند راجع به این معنی که شما در اینجا ـ به تعبیر آنها ـ منزل خودتان‏‎ ‎‏است، هر جوری می‌خواهید باشید لکن فعالیت سیاسی نکنید.

روحانی خوب است که‏‎ ‎‏همان ـ محصَل حرف‌شان این بود که ـ درس بگوید و مساله بگوید. من گفتم که اسلام از‏‎ ‎‏سیاست جدا نیست؛ اسلام مثل جاهای دیگر نیست، مثل مذاهب دیگر نیست که ذکر و‏‎ ‎‏دعا باشد. اسلام سیاستش با سایر احکامش با هم هستند، و من دخالت سیاسی می‌کنم.

ما الان در ایران کشته دادیم، بچه‌هایمان را، بزرگ‌هایمان را کشتند در ایران، الان هم‏‎ ‎‏هر روز این بساط است، الان هم در دانشگاه همین؛ در روزنامه‌های آنجا منعکس است‏‎ ‎‏که در دانشگاه ـ دیروز یا پریروز ـ گفته بود هشتاد و چند نفر، 75 نفر زخمی؛ و این چیزی‏‎ ‎‏که معلوم است دولت ایران گفته است و چندین نفر هم کشته. اینها به جان این ملت‏‎ ‎‏افتاده‌اند... .

این حقوق بشر را درست کردند تا...
شاه نمی‌تواند ادامه حیاتش را‏‎ ‎‏بدهد الا زیر پرچم نظام و زیر سرنیزه نظامی‌ها که دنبالش سرنیزه آمریکایی‌هاست. اگر‏‎ ‎‏سرنیزه آمریکایی نباشد، معلوم نیست نظام ایران الان آن‌طور انقیاد را داشته باشد. با این وضعی که ایران دارد، با این اغتشاشی که الان در ایران هست؛ و این دوَل بزرگ‏‎ ‎‏هم که بشردوست! حقوق بشر! همه این حرف‌هایی که این دولت‌های بزرگ‏‎ ‎‏می‌زنند و جامعه‌هایی درست کرده‌اند برای حقوق بشر، برای امنیت، برای چه، نه‏‎ ‎‏امنیت‌شان به امنیت آدم می‌برد و نه حفظ حقوق بشرشان به حفظ حقوق آدم می‌برد. ‏‎ همه‌اش برای این است که این ملل ضعیف را ببلعند.

**شما‏‎ ‎‏خیال می‌کنید که آمریکا پول به ایران می‌دهد؟
در شرق چون مخازن زیاد است، مخازن نفت زیاد در شرق هست مثل کویت، مثل‏‎ ‎‏حجاز، مثل ایران، در اینجا اینطور مخازن هست، آن خارجی‌ها تمام چشم‌شان‏‎ ‎‏دوخته شده است به این مخازن ما و دارند مجانی می‌برند، همین‌طوری. شما‏‎ ‎‏خیال می‌کنید که آمریکا پول به ایران می‌دهد؟ آمریکا برای خودش در ایران پایگاه‏‎ ‎‏درست می‌کند. این اسلحه‌هایی که می‌گویند فروختند به ایران، به جای نفت دادند... این ابرقدرت‌هایی که یکی به اسم مملکت کمونیستی، یکی کمونیست چین، یکی‏‎ ‎‏نمی‌دانم سوسیالیست چی، همه اینها بساط‌شان برای خوردن ماست. این چینی‏‎ ‎‏که گفته می‌شود کمونیست است و با توده‌ها کذاست و با خلق کذاست، دیدید همه که‏‎ ‎‏در این کشتار بزرگ تهران، که تا 20 هزار هم گفته‌اند ـ ولی خوب حالا این مبالغه است‏‎ ‎‏اما چهارهزار تا، حدود چهار هزار، این زیاد گفته شده است حتی گفته شده است که در‏‎ ‎‏قبرستان تهران یک همچو حدودی دفن شده ـ این رهبر چین کمونیست، این رهبری که‏‎ ‎‏بعضی جوان‌های ما در اشتباه هستند و خیال می‌کنند اینها مفید هستند برای جامعه، این در‏‎ ‎‏عین حالی که این کشتار داشت واقع می‌شد، آمد به ایران و دست داد به این شاه غاصب. ‏‎ ‎‏یک کلمه هم نگفت، پشتیبانی کرد.

**فهم آقای کارتر یا حقه‌بازی؟
آقای کارتر می‌فرمایند که شاه‏‎ ‎‏آزادیِ خوب می‌خواهد بدهد، آزادی مطلق می‌خواهد بدهد، و شاه می‌خواهد که یک‏‎ ‎‏مملکت مترقی ـ یک اجتماع مترقی ـ درست کند و این مردم با آن مخالفند! مخالفت‏‎ ‎‏مردم برای این است که مردم آزادی نمی‌خواهند و ایشان می‌خواهد با زور ـ با سرنیزه ـ‏‎ ‎‏آزادی بدهد! ‏‏[‏‏خنده حضار‏‏]‏‏. سرنیزه‌ها برای این است که تو سر مردم می‌زنند که بیایید‏‎ ‎‏آزادی بگیرید! مردم «جامعه مترقی» نمی‌خواهند، سرنیزه آمده می‌گوید بخواهید! آدم با‏ این آقای کارتر ـ نمی‌دانم فهمش این‌قدر است یا حقه‌بازی‌اش این‌قدر است؟! می‌خواهد‏‎ ‎‏اغفال کند؟ آخر کی را می‌خواهد اغفال کند؟!

**سرنوشت اصلاحات ارضی
این‏‎ ‎‏«اصلاحات ارضی» که آقا گفتند و آنقدر طمطراق کردند، «اصلاحات ارضی» به امر‏‎ ‎‏دولت آمریکا بود برای اینکه بازار درست کنند که چیزهای آنها فروش برود؛ یعنی‏‎ ‎‏زراعت ما به هم بخورد، ما محتاج بشویم. الان هم که می‌بینید، که هر چی می‌خواهیم از‏‎ ‎‏خارج باید بیاید... . آن زارعین بیچاره‌ای که دیگر در آنجا نتوانستند زندگی کنند، ریختند به شهرها، ‏‎ ‎‏به تهران. الان تهران یک محالّ زیادی، چندین محل، حدود 30، 40 تاست که برای‏‎ ‎‏من نوشته بودند، محله‌های کوخ‌نشین، محله‌هایی که خانه‌های گِلی دارد که هیچ‌چیز‏‎ ‎‏ندارد... . ...ایرانی که مرکز زراعت بود، شاید آذربایجان ایران‏‎ ‎‏بس بود برای ایران ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ باقی آن را باید صادر کنند، الان به اندازه یک ماه، 30 روز یا 33 روز، آنهایی که اطلاعات دارند و حساب کردند می‌گویند ایران به اندازه 33‏‎ ‎‏روزش برای خودش چیز دارد، باقی آن را باید از خارج بیاورند!

**27 بهمن 1357
نگذارید در دانشگاه آلودگی فکری پیدا شود
این‏‎ ‎‏آشوبی که الان دارد می‌شود مقابل انقلاب ‏‏[‏‏جلوگیری کنید‏‏]‏‏، یک انقلاب اسلامی که‏ همه مردم را با هم متحد کرده است، الان یک دسته‌ای افتاده‌اند توی کار و این انقلاب را‏‎ ‎‏می‌خواهند آلوده بکنند. اینها را معرفی کنید به شاگردهای خودتان، به جوان‌های ما که‏‎ ‎‏اینها برای عمال غیر هستند؛ اینها آمده‌اند با یک صورت ملی الان دارند... عمله‌ای‏‎ ‎‏هستند برای غیر، می‌خواهند وضع ایران را باز به همان حال اول برگردانند منتها با یک‏‎ ‎‏صورت دیگری. این وظیفه‌ای است که الان برای شماها هست. نگذارید در دانشگاه‏‎ ‎‏این آلودگی‌ها پیدا بشود و این تظاهراتی که ـ شنیدم دیروز تظاهراتی بوده است ـ اینها پیدا‏‎ ‎‏بشود، شما بدانید این تظاهرکنندگان از تتمه همان رژیم فاسد است و با این صورت‏‎ ‎‏الان درآمده‌اند؛ چنانچه آن آدمی که نخست‌وزیر بود، از تتمه همان رژیم فاسد بود به‏‎ ‎‏صورت ملی و «سر قبر مرحوم دکتر مصدق برو»‏‎ و از این کارها بود! حالا یک صورت‏‎ ‎‏دیگری پیدا کرده‌اند؛ به صورت مثلا روشنفکری و امثال ذلک. شما باید آقایان همه‌تان‏‎ ‎‏با هم دست به دست هم بدهید و نگذارید این آشوبگران آشوب بکنند در محیط شما و‏‎ ‎‏باز شما را ناراحت کنند و باز دست‌های شما را عقب بزنند، نگذارند شما مستقلا کارتان را‏‎ ‎‏بکنید.

**17 مرداد 1351
در اندیشه طرح حکومت اسلامی
این مکتب‌هایی که از چپ و راست به ملت اسلام عرضه می‌شود فقط برای‏‎ ‎‏گمراهی و انحراف آنان است و می‌خواهند مسلمانان را برای همیشه خوار و ذلیل و‏‎ ‎‏عقب‌مانده و اسیر نگه دارند و از تعالیم آزادی‌بخش قرآن‌کریم دور سازند... اسرائیل با تبانی و همفکری دولت‌های استعماری غرب و شرق زاییده شد و برای‏‎ ‎‏سرکوبی و استعمار ملل اسلامی به وجود آمد و امروز از طرف همه استعمارگران‏‎ ‎‏حمایت و پشتیبانی می‌شود. انگلیس و آمریکا با تقویت نظامی و سیاسی و با گذاشتن‏‎ ‎‏اسلحه‌های مرگبار در اختیار اسرائیل، آن را به تجاوزات پی‌درپی علیه اعراب و مسلمین‏‎ ‎‏و ادامه اشغال فلسطین و دیگر سرزمین‌های اسلامی تحریص و وادار می‌سازند و شوروی‏‎ ‎‏با جلوگیری از مجهز شدن مسلمانان و با فریب و خیانت و سیاست سازشکارانه، ‏‎‎‏موجودیت اسرائیل را تضمین می‌نماید. بر شما جوانان لازم می‌باشد که ملت‌ها را‏‎ ‎‏آگاه سازید... و ‎‏برای پیاده‌کردن طرح حکومت اسلامی و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری به خرج‏‎ ‎‏دهید.

انتهای پیام/

منبع: ایرنا
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••