گروه فرهنگی سراج24: حدودا یکماه پیش بود که سی و دومین جشنواره بین المللی موسیقی فجر به کارش خودش پایان داد. جشنواره ای پر حاشیه و پر از اتفاق که چند روز پس از فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی شروع به کار کرد و چند روز پس از فروریختن پلاسکو به کارش پایان داد.
سه هفته قبل از اختتامیه فجر، حسن روحانی رئیس جمهور در گفتوگوی زنده تلویزیونی حاضر شد و حدود یک ساعت و نیم با مردم سخن گفت. سهم فرهنگ از این صحبتها چندان زیاد نبود. وقتی از روحانی درباره عدالت اجتماعی پرسیده شد، گریزی به مسئله فرهنگ زد و گفت: «اجازه بدهید کنسرتها برگزار شود تا مردم شاد شوند». گریزهای گاه و بیگاه روحانی به مسئله برگزاری کنسرتها چیز جدیدی نیست اما با همه این ظواهر و دغدغههای دولتی، عجیب است که سید رضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم اختتامیه حاضر نشد. گفته شد که او درست یک روز پس از اختتامیه جشنواره موسیقی فجر در میان روزنامهنگاران موسسه ایران حاضر شد تا در جشن تولد آنها شرکت کند.
دو ماه قبل هم یک موضع گیری از طرف هنرمندان موسیقی باعث شد تا تلاشهای دولتی برای نمایش ژست آزادی خواهی آنهم با بهانه «برگزاری کنسرتها» شکست بخورد. نشست گفتمان ضرب اصول چیزی بود که با حضور موزیسینها و با حضور علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. در این جلسه انتقادات متعددی به نگاه دولتی نسبت به موسیقی مطرح شد. موزیسینها انتقادات جدیای را به عملکرد دولت در حوزه موسیقی مطرح کردند. 700هنرمند موسیقی در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، انتقادات مهمی را به جشنواره فجر وارد کردند اما حتی نامه آنها پاسخ هم داده نشد!
حالا دوباره یک موضع گیری جدید و یک نامه بسیار صریح از یک خواننده موسیقی پاپ، دولت را در موضع انفعال آنهم مقابل بظاهر نورچشمیها یعنی هنرمندان موسیقی قرار داده است.
مهدی یراحی خواننده جوان کشورمان روز گذشته حرفهای صریحی را خطاب به مقامات دولتی مطرح کرد. او در صفحه اینستاگرامش انتقادات بی سابقه ای را به دولت وارد کرد. یراحی این حرف ها را به بهانه وضعیت بحرانی هوا در خوزستان و اهواز گفته است که تصویری از همین فاجعه را هم منتشر کرده است. جالب اینجاست که او روی تصویرش، رئیس جمهور روحانی را نیز نشانهگذاری کرده و او را به خواندن متنش فراخوانده است.
یراحی نوشته است: «این روزها، اوضاعِ اسفبار زادگاهم خوزستان پس از حدود ده سال خاک خوردن مردمان نجیبش بالاخره سوژه داغ رسانهها شده و جالب اینجاست کسانى که موظف به پاسخگویى بوجود آمدنِ اوضاع نابسامان امروزند، اکثراً در اظهاراتشان طورى وانمود مىکنند که انگار طىِ این سالها در سیاره دیگرى به سر مىبردهاند و حتى به اینترنت هم دسترسى نداشتهاند و از شرایط ماقبل حیات خوزستانىها در طول یک دهه اخیر، کاملاً بى اطلاعند! خطابم به آن عده از متولیانِ از همه جا بى خبر و دایهگانِ دلسوزتر از مام میهن است. خوزستان مدتهاست گرفتار تصمیمات به دور از تأمل و تخصص برخى از زمام دارانش شده و مردمش چوب نجابت مىخورند. مگر مىشود بیش از ده سال به معضلى با این میزان اهمیت بى اعتنا بود و دست آخر با چند اظهار نظر سطحى سر نخ را بند کرد و خلاص؟ مسأله خوزستان اساساً سیاسی نیست، اما به دلیل گره خوردن با اقدامات سیاسیون، جنبه انسانی این فاجعه که همان حیات مردم خوزستان است به شدت کم رنگ شده و جاى تاسف است که سیاسى بازان، منافع خود را در اعماق همین آب گل آلود پایه نهادهاند. این چند روز مىگذرند. همانطور که این چند سال گذشت. اما در انتهاى ناامیدى و اندوه از شرایط موجود، امید دارم برخى مسئولین بحران ده ساله خوزستان، به راحتى از کنار وجدان شان نگذرند و این روزها در کنارِ شوهاى نخ نماىِ همیشگى، کمى فکر کنند.»
حال و روز اهواز اصلا مناسب نیست. مردم ضعیت بحرانی ای را تجربه می کنند که در مقایسه با سال های گذشته بی سابقه بوده است. معلوم نیست چه تلاش دولتی ای برای سامان دادن به امکانات حداقلی مردم برای حیات و زندگی انجام شده است.