گروه فرهنگی سراج24: در روزهای داغ سال 1388 شبکههای اجتماعی گستردگی امروز را نداشتند. آنموقع توئیتر و فیس بوک جدیترین رسانه خبررسانی معاندان انقلاب اسلامی بود تا آشوبگران و فریبخوردگان را به تجمعات غیر قانونی هدایت کنند. در جریان حوادث پس از انتخابات سال 1388 مهمترین رسانه، تصویر بود. عکس، فیلم و یا حتی چند ثانیه از صوت یک نفر میتوانست همه چیز را بهم بریزد یا برعکس، همه چیز را آرام کند. آن سال خبری از تلگرام و اینستاگرام و شبکههای گسترده اطلاع رسانی نبود. وبلاگ نویسی میان نخبگان باب بود و برای عموم مردم هم رد و بدل شدن اطلاعات تصویری از طریق بلوتوث گوشیهای تلفن همراه، نقش رسانه جریان ساز را داشت. یک فیلم و یا یک کلیپ بسرعت بین موبایلها بلوتوث میشد و بالاخره هرکسی آن را میدید.
فتنه 88 و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری آنسال، در محورهای گوناگون سوژه هنرمندان، نویسندگان و اهالی شعر و ادب واقع شد. شعرای مختلفی برای آن شعر سرودند که برخی از آنها را علی محمد مودب در کتاب «مسئله 22 خرداد نبود، مسئله 22 بهمن بود» جمعآوری کرد. تاریخنویسان و محققان بسیاری اتفاقات آنروزها را تحلیل کردند و کتابهای مختلفی در بازار نشر توزیع شد. حتی چند روزنگار از جریان فتنه نیز نوشته و منتشر شد.
فتنه 88 به لحاظ ابعاد اجتماعی ماجرا ظرفیتهای گستردهای برای کار شدن در سایر حوزههای هنر را داشت. نویسندههای مختلفی دستبه کار شدند تا طرحی نو در داستاننویسی آغاز کنند. کارهایی هم انجام شد اما هنوز داستان یا رمان اثرگذاری که ناظر به حوادث پس از انتخابات سال 88 باشد یا لااقل بخشی از ماجرا را در این مقطع زمانی روایت کند، نگاشته نشده است.
درحوزه فیلم و سینما نیز چند تله فیلم و فیلم سینمایی ساخته شد. سالهای گذشته در ایام مصادف با سالگرد قیام مردمی 9دی، تله فیلمهای ضعیفی از تلویزیون پخش شد که مورد انتقاد جدی جناح فرهنگی مومن واقع شد. حالا از این تلهها هم دیگر خبری نیست.
در حوزه سینما تنها اثر ابوالقاسم طالبی است که جای بحث دارد. «قلادههای طلا» فیلمی از این کارگردان است که در سال 1390 ساخته شد. این فیلم کاملا درباره فتنه 88 ساخته شد و در آن سالها صدای بسیاری را درآورد. حتی عوامل و بازیگران فیلم از کار در پروژههای سایر کارگردانها تحریم شدند چون در فیلمی راجع به فتنه بازی کردهبودند! طالبی بموقع تکلیفش را بعنوان یک هنرمند انقلابی عمل کرد و توانست فضای جدیدی را به روی موافقان و مخالفان فتنه 88 باز کند. تلاشهای دیگری از برخی کارگردانهای جوان نیز شد که هیچکدام بقوت «قلادههای طلا» نشد. سوال اینجاست که چرا در این سالها اتفاق ویژهای در حوزه فیلم و سینما راجع به فتنه 88 رخ نداده است؟ نهادهای انقلابی و مومن که دغدغه این مسائل را داشته باشند کم نیستند و میتوانند حرفی نو را در تحلیل اجتماعی-سیاسی حوادث پس از انتخابات مطرح کنند. آیا فقط یک «قلادههای طلا» میتواند تمام بار مظلومیت نظام اسلامی در برابر اجتماع و وحدت ضد انقلاب علیه استقلال و آزادی این ملت را تحمل کند؟
البته در این سالها پیشرفتهای خوب جناح فرهنگی مومن در ساخت برنامههای تلویزیونی و همچنین مستندهای بلند و نیمه بلند را نباید ندیده گرفت. هرچه در حوزههای دیگر ضعف داشتهایم، در این حوزه قدرت و پیشرفت داشتهایم. مستند انقلابی بخوبی مسیرش را طی میکند و هر روز حرف جدیدی را برای گفتن دارد. بسیاری از این پیشرفتها مرهون تلاشها و سیاستگزاریهای جشنواره مردمی فیلم عمار است که توانست بچههای انقلاب را در روزهای پس از فتنه نیز دور هم جمع کند و به همه آنها یادآوری کند که برای عبور از آن روزهای سخت، چه زحمتها کشیده شده و چه خون دلها خورده شده است.