اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۸:۰۳
اذان ظهر ۱۲:۰۳:۲۴
اذان مغرب ۱۹:۰۴:۲۱
طلوع آفتاب ۰۵:۲۰:۰۰
غروب آفتاب ۱۸:۴۵:۱۹
نیمه شب ۲۳:۱۷:۱۱
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۵/۰۵/۰۸ - ۱۴:۱۷

تشییع پیکر مطهر شهیدان اسدپور و قائدی در لامرد/نذر مادر شهید قائدی برآورده شد

مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر شهیدان اسدپور و قائدی پس از ۳۱ سال پیش از ظهر امروز با حضور باشکوه مردم لامرد برگزار شد.

 تشییع پیکر مطهر شهیدان اسدپور و قائدی در لامرد/نذر مادر شهید قائدی برآورده شد

به گزارش سراج24،پیش از ظهر امروز مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر شهیدان سردار قنبر اسدپور و آزاده شهید محمد قائدی با حضور گسترده و باشکوه مردم شهر لامرد از مقابل بنیاد شهید و امور ایثارگران لامرد به سمت گلزار شهدای مرکزی  این شهر برگزار شد.

 پس از آن پیکر مطهر سردار شهید قنبر اسدپور در گلزار شهدای مرکزی لامرد و پیکر مطهر آزاده شهید محمد قائدی در گلزار شهدای محله کهوردان این شهر پس از بازگشت 31 ساله خود به زادگاهشان، در کنار دیگر همرزمان شهید خود آرام گرفتند.

شهید محمد قائدی در یکم شهریور ماه سال 44 در لامرد به دنیا آمد و پس از طی دوران ابتدایی، راهنمایی و متوسطه و در اوج گیری نهضت امام خمینی ( ره) شرکت داشت. وی با مسجد و حسینیه، رابطه تنگاتنگ داشت  و نماز را اساس دین و ستون استوار آن می دانست. با شروع جنگ تحمیلی، او دلباخته جهاد و مبارزه شد و بیش از شش بار به جبهه رفت. خرمشهر، فاو، دشت عبّاس، پاسگاه زید و بالاخره جزیره ام الرصاص، رزم خالصانه او را در خود ثبت کرده و روز قیامت بازگو می‌کنند.

در کتاب « ده ستاره زندگینامه، وصیتنامه و خاطرات ماندگار شهدای سرفراز محله تلخندق شهرستان لامرِد فارس» تألیف موسی هنرپیشه آمده است: عشق او به شهادت آن قدر زیاد بود که وقتی در پاسگاه زید از ناحیه دست زخمی و مجروح و در بیمارستان فاطمه زهرا (س) تهران بستری شد، باز هم دیگر بار به جبهه رفت و حتّی مجروحیت شیمیایی او در فاو هم او را از هدف بازنداشت و سرانجام روح بزرگ او بر کرانه آرامش نشست و ندای « اِرجِعِی اِلی رَبِّکِ» را پاسخ  داد و به جوار حق پر کشید.

مادر شهید محمد قائدی در سخنانی اظهارداشت: پس از 31 سال دیگر امید نداشتم پسر شهیدم بازگردد و می‌گفتم که دیگر محمد در جزیزه ام الرصاص مانده است و در این 31 سال جاهای بسیاری برای پیدا کردن پسر شهیدم رفتم.

فاطمه صابری افزود: پسر شهیدم همیشه می‌گفت کار ثواب هیچ وقت تمام نمی‌شود و تا راه کربلا بازنکنیم از حرکت و مبارزه دست بر نمی‌داریم.

مادر شهید محمد قائدی گفت: اخلاق و رفتار محمد بسیار عالی بود و بیشتر مواقع تا اذان صبح بیدار بود و مشغول خواندن نماز، قرآن، دعا  و مطالعه کتاب می‌شد.

وی با بیان اینکه شهید محمد قائدی چندین بار در زمان حضورش در جبهه زخمی و شیمایی شده بود تصریح کرد: برای پیدا شدن پیکر مطهر پسر شهیدم خیلی نذر کردم و نماز به نیابت پسر شهیدم هدیه به حضرت فاطمه زهرا و دیگر امامان معصوم (ع) می‌کردم.

مادر شهید محمد قائدی بیان کرد: از 15 ماه رمضان امسال تا 40 روز نذر پیدا کردن شهید محمد کردم و شروع کردم به خواندن سوره آل یاسین و حدیث آل کسا و هدیه می‌کردم به امامان (ع) تا اینکه روز سی و دوم خبر بازگشت شهید محمد برایم آوردند و هنوز هم سوره آل یاسین و حدیث آل کسا می‌خوانم.

سردار  رشید اسلام، شهید قنبر اسدپور از قافله مفقودان است که چند سال پیش شهادتش اعلام شد . او در نهم آبان ماه 1330 در محله قلعه ملا از  شهر شهیدپرور لامرد فارس متولد شد. استعداد سرشار او سبب شد که از شش سالگی پای به مکتب خانه گذاشت و در مدت فقط سه ماه قرآن را فرا گرفت. امرار معاش او را به ترک تحصیل و روی آوری به حرفه بنّایی کشید.

در جریان اوج گیری نهضت امام خمینی(ره) در راهپیمایی‌های مردمی شرکت می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز همراه با مردم و گوش به فرمان امام خمینی به مقابله با غائله گروه‌های ضد انقلاب رفت و پس از مدتی به سپاه پاسداران پیوست.

با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به خوزستان رفت و با شرکت در عملیات بدر و رمضان حماسه آفرید و سرانجام در 19 اسفند 63 در عملیات بدر جان بر سر پیمان گذاشت و به دیدار معشوق شتافت ولی از او جنازه‌ای به دیار باز نگشت.

همسر شهید در کتاب « سیرت سرداران زندگینامه، وصیتنامه و خاطرات ماندگار سرداران شهید شهرستان‌های لامرد و مهر» تألیف موسی هنرپیشه خاطره‌ای از این شهید بزرگوار نقل کرده است: « شهید  قنبر اسدپور برای کار و تلاش، خیلی ارزش قائل بود . هرکاری که به او واگذار می‌شد،  با تمام توان برنامه‌ریزی می‌کرد و خستگی برایش مفهومی نداشت.

ایشان در سپاه لامرد در بخش تدارکات مسئول خرید بودند. آن موقع هم که مثل حالا میدان تره بار یا مغازه‌های زیادی وجود نداشت . ایشان با همین موتورسیکلت،  به مزارع  می‌رفت  و ارزاق را از محل تولید، تهیه می‌کرد و هیچ گاه در این زمینه اظهار ناخشنودی یا خستگی  نمی‌کرد.

وقتی که دست تقدیر برای مدتی ، او را به استان فارس منتقل کرد، باز هم مامور خرید شد. در آن جا نیز همین روحیه را داشت و سعی می‌کرد که وسایل مورد لزوم را به صورت ارزان در اختیار سپاه قرار دهد. گاهی  حتی وسایل و داروهای مربوط به سپاه  برای اداره جنگ  را  از گمرک ترخیص می‌کرد».

 پیکر پاک این دو شهید به همراه 4 شهید گمنام دفاع مقدس در میان استقبال مردم لامرد تشییع و به خاک سپرده شدند.



منبع:فارس

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۵
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••