به گزارش «سراج24»، پایگاه اینترنتی «نشنال اینترست» به قلم شای فلدمن گزارش داد: با این فرض که انتخابات تاریخ ۲۲ژانویه (۳بهمن) اسراییل طی سه تا شش هفته مذاکره درمورد تشکیل ائتلاف حاکم آتی این رژیم دنبال خواهد شد، کابینه جدید اسراییل حدودا دراواسط ماه فوریه و مارس سال ۲۰۱۳ میلادی سوگند یاد میکند.
این پایگاه نوشت: تا آن زمان، جو تصمیم گیری درمورد تلاشهای هستهای ایران احتمالا تحت تاثیر دو مسیرقرار خواهد گرفت: یکی تکامل بیشتر برنامه هستهای ایران است و دیگر تلاشهای احتمالی آمریکا برای دستیابی به یک راه حل از طریق مذاکره درمورد مناقشه هستهای با ایران است.
چنانچه سرعت فعالیتهای غنی سازی اورانیوم ایران برای ۶ تا ۹ ماه آینده برنامه ریزی شده باشد، ایران احتمالا تا اواخر بهار یا اوایل تابستان سال ۲۰۱۳ میلادی اورانیوم غنی سازی شده کافی تا ۵/۳ درصد و ۲۰ درصد که امکان تولید حدودا ۲تا ۳ بمب ظرف ۲تا ۳ ماه را درصورت اتخاذ این تصمیم میدهد، دراختیار خواهد داشت.
دراین صورت، رهبران اسراییلی مطمئن نخواهند بود که تفاوت بین یک ایران دارای توانایی هستهای و یک ایران مسلح به جنگ افزار هستهای همچنان مطرح خواهد بود.
درآن زمان حتی محتاطترین، متعادلترین و معقولترین سران دفاعی و اطلاعاتی اسراییل نیز بسیار عصبی خواهند شد به طوریکه بیشترین تلاشها درجهت توانایی پی بردن به تصمیم رهبر عالی ایران برای دستور تولید تسلیحات هستهای صرف خواهد شد.
مسیر مورد انتظار دوم، تلاش قهرمانانه آمریکا برای مذاکره درمورد یک چانه زنی بزرگ با ایران جهت منع این کشور از هستهای شدن است.
این تلاش با این ارزیابیهای دولت «اوباما» برانگیخته خواهد شد که به دنبال جنگهای طولانی مدت در عراق و افغانستان، آمریکا از جنگ خسته است، حتی یک حملهٔ نظامی محدود علیه تاسیسات هستهای ایران احتمالا شدت خواهد گرفت و نیازمند تعهد عمده نظامی دیگر ارتش آمریکا در خاورمیانه خواهد بود و با توجه به وضعیت اقتصاد آمریکا و اقتصادهای ملی شرکای عمده تجاری آمریکا، یک حملهٔ نظامی باهدف منع ایران از دستیابی به تسلیحات هستهای میتواند بسیار پرهزینه شود.
دو سناتور «جان کری» و «چاک هگل» نامزدهای اخیرا اعلام شده برای سمتهای وزارت خارجه و دفاع آینده آمریکا با توجه به مواضعشان در مورد این مساله به این تلاش احتمالی اشاره کردند.
درحالیکه این دو مسیر احتمالا تا اواخر بهار یا اوایل تابستان سال ۲۰۱۳ میلادی پیش رو قرار بگیرد، باید یک کلمه احتیاط دراینجا ذکر شود.
ابتدا، چون این خط سیرها گامهای اجتناب ناپذیری را میتواند به دنبال داشته باشد که مهمترین آن یک حمله نظامی خواهد بود، میتوان انتظار اقدامهای ایران را برای اجتناب از چنین برخوردی ازطریق بیشتر کردن این مسیر زمانی مذکور داشت.
یک راهی که ایران میتواند این کار را بکند ازطریق آهسته ترکردن سرعت فعالیتهای غنی سازی اورانیوم یا کنارگذاردن برخی از اهداف صلح آمیز غنی سازی اورانیوم کنونی (نظیر راکتورتحقیقاتی تهران) با این تلاش است که نشان دهد هنوز وقتی برای حل دیپلماتیک این بحران باقی مانده است.
در واقع در اواخر ماه دسامبر سال ۲۰۱۲ نشانهها حاکی از این بود که ایران اکنون چنین گامهایی را برداشته است.
این دو مسیر، کابینه آتی اسراییل را برای اتخاذ تصمیمها و مواجه شدن با چالشها در دستکم سه حوزهٔ بسیار مهم وادارخواهد کرد: اول اینکه اسراییل درکدام مرحله پی ببرد که تلاشهای هستهای ایران از خط قرمز عبور کرده و باید تلاشهای نظامی برای خنثی کردن این طرحها صورت گیرد؟
دوم اینکه، یک معاهده قابل قبول با ایران خصوصا درزمینهٔ فعایت غنی سازی آن حاوی چه بخشهایی خواهد بود؟
به نظر میرسد در چنین معاهدهٔ قابل قبولی برای ایران مواردی چون به رسمیت شناخته شدن بین المللی حق غنی سازی ایران، غنی سازی تا ۵/۳ درصد درخاک ایران و غنی سازی ۲۰درصدی برای سوخت راکتور تحقیقاتی تهران گنجانده شود. آیا چنین معاهده یی برای اسراییل قابل قبول خواهد بود؟
و از چشم انداز اسراییل، اقدامهای نظارتی به کارگرفته شده برای تعیین پیروی ایران از این محدودیتهای اعمال شده تاچه حد قابل نفوذ خواهد بود؟
سومین چالشی که کابینه آتی اسراییل دراین زمینه با آن مواجه خواهد شد، چگونگی بهترین شیوهٔ هدایت اختلافش با دولت «اوباما» درمورد مسایل مذکور خواهد بود. این امر نیازمند موازنهٔ صحیح بین منافع امنیت ملی اسراییل ضمن حفظ روابط بسیار نزدیک اسراییل و آمریکا به ویژه در حوزههای دفاعی و اطلاعاتی خواهد بود.
برای پی بردن به پیامدهای احتمالی انتخابات آتی اسراییل برتلاشها جهت ممانعت از یک ایران هستهای نیاز به چندین عامل دراین زمینه است: اول اینکه در اسراییل خطر هستهای ایران یک مسالهٔ تعصب آمیزی نیست. عدم توافقها درمورد حیطهٔ این خطر، جایگاه آن درارتباط با چالشهای خارجی و داخلی که اسراییل با آن مواجه است و خصوصا نحوه پرداختن به این مسله از خطوط حزبی فراتر رفته است.
به این ترتیب، این مسایل اسراییلیها را درداخل احزاب سیاسی آنان تقسیم میکند و نه بین احزاب. درواقع، اختلافهای بسیار عمیقتر در اسراییل درمورد این مسایل غالبا در بین رهبران سیاسی دارای وابستگیهای حزبی مشخص اما متفاوت و افراد حرفهای مسایل دفاعی که تعهدهای ازاین قبیل ندارند، یافت میشود.
دوم اینکه، باوجود این اختلافها، «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رهبر حزب «لیکود» با این استدلال که نامزدهای انتخاباتی باید حزب خود آمادهٔ طرح ریزی برای یک خطر قابل قبولی بکنند که میتواند ایران را از مسیر کنونی هستهای آن خارج کند، ایران را به صورت یک مساله اصلی مبدل کردهاند.
سوم اینکه، غیرمحتمل است که «ایهود باراک» وزیر جنگ (دفاع) اسراییل که پایگاه سیاسی خود را ازدست داده سمتش را در کابینه آتی اسراییل حفظ کند.
اما تاثیر ترک احتمالی «باراک» را به راحتی نمیتوان پیش بینی کرد. اینکه «باراک» درکل به عنوان «فرد بالغ مسئول» در کابینه اسراییل عمل کرد همیشه بدین معنا نیست که درمورد ایران نیز بدینگونه عمل کرده بود. درواقع تا اواسط سال ۲۰۱۲ میلادی چنین بنظر میرسید که وی از حامیان شدید برای حملهٔ نظامی علیه ایران است.
درنهایت اینکه تازمان مشخص شدن تقسیم قدرت در کابینه آتی اسراییل و مشخص شدن مواضع اعضای کابینه جدید آن، دشوار است که بتوان تاثیر اینگونه تحولات درمورد تصمیمهای اسراییل درقبال ایران را پیش بینی کرد.
اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۵:۴۲
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۲۳
اذان مغرب ۱۸:۵۹:۵۶
طلوع آفتاب ۰۵:۲۶:۰۹
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۰۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۵۵
قیمت سکه و ارز
یادداشت
•••
•••
•••
•••
توئیت ها و ویراستی های برگزیده
•••
•••
•••
•••
•••
اخبار استانها
•••
•••
•••
•••
•••
گزارش «نشنال اینترست» در مورد انتخابات اسرائیل و بحران ایران
با این فرض که انتخابات تاریخ ۲۲ژانویه (۳بهمن) اسراییل طی سه تا شش هفته مذاکره درمورد تشکیل ائتلاف حاکم آتی این رژیم دنبال خواهد شد، کابینه جدید اسراییل حدودا دراواسط ماه فوریه و مارس سال ۲۰۱۳ میلادی سوگند یاد میکند.
نظرات کاربران
پربازدیدترین ها
•••
•••
•••
•••
•••
•••
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••