جولان سایت های ضدتوحیدی در فضای مجازی کشور

به گزارش سراج24؛  إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِینٍ ﴿۷۱﴾  فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ﴿۷۲﴾

آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت من بشرى را از گل خواهم آفرید (۷۱) پس چون او را [کاملا] درست کردم و از روح خویش در آن دمیدم سجده‏کنان براى او [به خاک] بیفتید (۷۲) سوره ص

و سپس فرمود:

 إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم  إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ﴿۱۳﴾ گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! حجرات

معیار اسلام برای علو معنوی و روحی، تقوا و پاکدامنی، همراه با تلاش برای دوری از گناهان است.

در درون ما هم عناصر فرشته خویی وجود دارد هم عناصر سبعیت؛ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ (4) ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ (5) تین

استعداد ترقی و تعالی و استعداد تنزل و سقوط در ما انسان ها در حد بی نهایت وجود دارد. اما فلسفه ی آفرینش و خلقت انسان این است که با اختیار خود انسان و با مجاهدت های انسانی آن استعدادهای مثبت و آن ارزش های الهی را رشد داده و بر آن خصلت های حیوانی غلبه پیدا کند و آنها را در جهت درست قرار دهد.

در دنیای کنونی شخصیت پردازی کاذب یکی از قدیمی ترین شیوه های استکبار جهانی است که اکنون با بکارگیری جدیدترین وسایل و تجهیزات تبلیغاتی جهان، مجددا در دستور کار دشمنان اسلام و مسلمانان قرار گرفته است،متخصصین این گروه با استفاده از جدیدترین شگردها در تلاشند که تا آنچه را که نتوانسته اند با زور القاء کنند از طریق نفوذ فرهنگی اعمال نمایند.

 

حضرت امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانی هایشان فرمودند: "آنچه می‌توان گفت ام الامراض است، رواج روز افزون فرهنگ استعماری است که در سالهایی بس طولانی جوانان را با افکار مسموم پرورش دادند."

در سال‌های اخیر سایت هایی با عنوان خودشناسی یا شناخت قهرمان درون، ویژگی‌های شخصیتی خاصی را به جوانان و نوجوانان ما تلقین می‌کنند و سعی در القاء وجود خدایان بی شمار دارند (خدابانوی عشق و زیبایی، خدابانوی شکار و ماه، خدای خورشید، خدای جهان زیرین، خدای جنگ، خدای خدایان، خدا بانوی ازدواج)، و ده ها خدایانی از این قبیل...

آنان با تلقین به اینکه شما زنانی جنگجو هستید ودر زندگی نیازی به حضور دایم مردان ندارید، شما قهرمان، زاده شده اید، شما همانند کودک آزاد و رها هستید، تعهدات زندگی مشترک حکم زندان را برای شما دارد، شما اهل کار و محیط کار نیستید، شما نوجوان ابدی در وجودتان، و معصومیت و پاکی در چهره تان قابل مشاهده است اما اعتماد به نفس کمی دارید و دروغ زیاد میگویید، شما مشخصا فاقد توانایی اظهار وجود هستید و به نوعی نامرئی و بی هویت و گمنام هستید، شمااز کشتن انسان ها لذت می‌برید زیرا لحظه خروج روح از بدن به زیبای همان لحظه دمیدن روح در جسم است، شما احساس غریزه مادر بودن و مادر شدن را ندارید... و هزاران تلقین نادرست دیگر و القاء شخصیت کاذب به جوانان و ساختن شخصیت دروغین برای آنان باعث می‌شوند که جوانان اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و با باور اینکه شخصیت آنان همین است که در این سایت گفته شده، هرگز به دنبال خود سازی و رشد و تعالی نمی روند. تلقین اینکه شما رفتارهای سلطه جویانه، سختگیرانه و مستبدانه ای دارید باعث می‌شود که هرگز زیر بار حرف حق نروید.

 آیا از جایی که رقص و رقصیدن را مانند نفس کشیدن لازم و ضروری می‌دانند، بی احترامی و ناسپاسی فرزندان را امری قدرتمندانه تلقی می‌کنند. از سویی شما را بسیار پر حرارت با انرژی فراوان همراه با قدرت تصمیم گیری بالا و منطقی بودن با مسئولیت پذیری بالا خطاب می‌کنند و از سویی دیگر شمارا بسیار پرحرف و حسود و لجباز و سمج و گستاخ معرفی می کنند، فقط به صرف اینکه گروه خونی شما آ  یا ب و یا...است. میتوان توقع داشت انسان وارسته و جوان با شعور بیرون آید.

 

آنان با تلقین شادی‌های کاذب فرد را تبدیل به یک بنده، اسیر و برده می‌کنند زیرا، تابع معیارهایی چون قدرت، ثروت، پایگاه اجتماعی و زیبایی ظاهری هستند. در شادی واقعی افراد هیچ گونه قید و فشار بیرونی ندارند لذا ایده آل های خود را در نهایت قدرت و اختیار دنبال می‌کنند، اما شادی کاذب بندگی و بردگی آور است.

و اما مهمترین مسئله ای که در مورد اینگونه سایت‌ها  وجود دارد، تبلیغ گسترده فراماسونری و شیطان پرستی است. در مرحله اول اساس و فلسفه ماسونها، رد ایمان به خدا و پرستش انسان به جای اوست، از آن جایی که هدف این سازمان ریشه کنی ادیان یکتا پرستی در کل جهان است، لذا با تبلیغ اینگونه تفکرات و تلقینات سعی دارند حتی نامی هم از خدا و دین برده نشود و فقط لذتها و تمایلات و آرزوهای نفسانی انسان را ارضاء کنند. ماسونها ادعا می‌کنند باید جهانی ضد اخلاقی بدون دین پی ریزی کرد، این تفکر فوق العاده گمراه کننده، باعث می شود که انسان‌ها  تنها به منافع خود بیاندیشند.

در دنیای فراماسونری و شیطان پرستی سعی می‌شود تا مردم را در حالت گیجی و سرگردانی نگه دارند و با نفوذ به سیستم تعلیم و تربیت ملت ها نوعی شیطان پرستی نوین را در جامعه شایع کنند و کم کم مسئله معاد و جهان آخرت را انکار کرده و با ایجاد شبهاتی عقیده به جهاد، شهادت و مبارزه در راه خدا را بی معنی جلوه دهند.

دیوید فورد یکی از رهبران جنبش های به اصطلاح معنوی می گوید: دلیل استرس ها، رهبران دینی هستند چرا که رهبران دینی می‌گویند: "باید احساس گناه کرد."

 

احساس گناه از انجام عمل زشت و ناپسند است. هدف اصلی فراماسونرها این است که، جوانان خود به این باور برسند که منشاء احساس بدی خداست، دیدگاه تنزیه به خدا را تغییر دهند؛ در اینگونه جنبش ها دیدگاه باور به خدا را تغییر می‌دهند؛ خدا ممکن است تاریک باشد، امکان دارد تاریکی شما وابسته به آن خدا باشد، این میل به کشتار در شما ممکن است مربوط به آن خدای دیگر باشد. بدین وسیله به آسانی باور به خدای یگانه پاک و منزه را تغییر می‌دهند. و زمانی که بتوانند دیدگاه متعالی که نسبت به خدا وجود دارد را در حد خدای درون تنزل دهند، دیگر کسی به دنبال یک پیامبر و نبی و در پی حقیقت نیست، چرا که همه خدای درون دارند و می توانند به خدای درونشان گوش دهند. با این کار عقل و وحی مورد هجوم قرار می‌گیرد  و تنها چیزی که به آن توصیه می شود گوش سپردن به ندای درون است حتی اگر فرد را به بیراهه بکشاند. و این ندای درون را با دقت و با تلقینات و القائات کاذب، تحت کنترل خود می گیرند تا براحتی بتوانند اهداف پلید خود را پیاده کنند که همان تشکیل حکومت جهانی به سرپرستی صهیونیست های غاصب است.

اینها همه به خوبی نشان می‌دهد که راه توحید ناب چیزی نیست که انسان بتواند به تنهایی آن راه را بپیماید؛ بلکه باید دستی از سوی عالم غیب از طریق وحی به سوی او دراز شود؛ و پیامبرانی در این وادی ظلمات رهبری اورا به عهده گیرند و به او آب حیات و توحید خالص برسانند.

به نظر میرسد بشر امروز در یک نوع جهل نوین بسر می‌برد؛ جهلی در برابر عقل و تفکر.

درست است که با پیشرفت علم و تکنولوژی انسان ها زندگی راحت تری را نسبت به گذشته تجربه می‌کنند و گر چه دوران بت پرستی گذشته است و بیشتر انسان ها به حسب ظاهر به خدا پرستی روی آورده اند، اما نکته قابل توجه این است که امروزه انسان ها در حقیقت بت های بسیار مختلفی را می‌پرستند بی آنکه ظاهر مخصوصی داشته، و نام بت را به خود گرفته باشند. برخی از انسان ها حتی تمایلات نفسانی خود را به عنوان خدا تلقی کرده و از آن تبعیت می‌کنند تا جایی که از بین بردن همنوع خود را نیز پای عمل به تکلیف دینی خود می‌نویسند.

و اگر امروزه رهبران ادیان به توحید باز نگردند و جوامع را به سمت یکتاپرستی هدایت نکنند؛ در آینده فجایع بیشتری رخ خواهد داد، زیرا انسانی که از خدا دور شده و گرفتار جهل مدرن است به یقین با تکیه به تکنولوژی، با سرعت بیشتری به سمت ارتکاب جرم و جنایت پیش خواهد رفت. چرا که ریشه همه گرفتاری‌های بشر نزد خداوند فقط یک چیز است و آن فاصله گرفتنش از توحید در عقیده و عمل است.

﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ ۚ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِیمًا ﴾ (النساء: الآیة 48)

هر آینه خدا گناه کسانی را که به او شرک آورند نمی آمرزد ، و گناهان، دیگر را برای هر که بخواهد می آمرزد و هر که به خدا شرک آورد، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است.

اینجاست که متوجه نقش مهم حوزه، دانشگاه، آموزش و پرورش و صدا و سیما در بیداری جوانان و نوجوانان می‌شویم. حوزه ها باید با شناسایی عوامل، و آگاهی و بصیرت دادن به مردم در جهت خنثی کردن این توطئه ی استکبار جهانی گام بردارند. قدرت های سلطه گر با استفاده از ابزارهای رسانه ای جمعی و نرم افزارهای تعاملی اجتماعی، جوانان و نوجوانان ما را به صورت خاموش و مسالمت آمیز تسلیم  اراده ی خود می‌کنند. حوزه های علمیه می‌توانند با شناسایی روش های دشمن به فعالیت در مقابله با این جنگ نرم بپردازند. چرا که دشمن در حال شکستن ارزش های دینی و اسلامی ما است و به واسطه ترویج عرفان های کاذب و شخصیت پردازی‌های تخیلی، مردم را از رفتن به دنبال آرمان‌های دینی باز می‌دارند و ارزش‌های دین را ناکارآمد جلوه می‌دهند لذا آگاهی بخشی، تقویت بصیرت و ترویج فرهنگ خود باوری از وظائف حوزه در مقابله با این جنگ نرم و خاموش است. اگر انسان های دلسوز که نگران دین هستند، فرزندان و نخبگان را به سمت حوزه های علمیه سوق دهند و در حوزه چهره های ارزشمند داشته باشیم، دشمنان و قدرت طلبان نمی‌توانند بر کشور سلطه یابند و دین را ناکارآمد جلوه دهند.

 مقام معظم رهبری در این رابطه می­فرمایند: "از مسئله دیگر، مبارزه‌ى با خرافات است. در کنار ترویج و تبلیغ معارف اصیل دینى و اسلام ناب، باید با خرافات مبارزه کرد. کسانى دارند روز به روز خرافات جدیدى را وارد جامعه‌ى ما مى‌کنند. مبارزه‌ى با خرافات را باید جدى بگیرید. این روش علماى ما بوده ... در مبارزه‌ى با خرافات شجاع باشید..."

 ( بیانات در جمع روحانیون استان سمنان، 17/8/85)

قرآن نیز در چندین موضع، بیان حقیقت را وظیفة اصلی علمای ادیان می داند و آنان را برای ترک این فریضه مورد عتاب شدید قرار می دهد: «لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ». مائده (63)

چرا علمای ربانی و احبار، آنان را از سخنان ناشایسته شان و حرام خواری شان نهی نمی‌کنند؟ چه بد است کاری که می‌کنند.

با عنایت به جایگاه رفیعی که روحانیت و حوزه های علمیه در بین مردم داشته و دارند و با توجه به اینکه تقویت باورهای دینی و نشر اخلاق و فرهنگ اسلامی در بین مردم در گرو تلاش، تعلیم و تبلیغ اسلام و ارزشهای اخلاقی توسط روحانیت متعهد و دلسوز در جامعه می‌باشد. لذا از حوزه‌های علمیه انتظار داریم در پی ارائه راه کارهای کاربردی در جهت تقویت باورهای دینی و گسترش اخلاق اسلامی در بین مردم، راه های مبارزه با این دسیسه دشمن صهیونیستی را به ملت نشان دهند.

یکی دیگر از قطب های مهم کشور که حکم دانشگاه عمومی و فرهنگی را دارد صدا و سیما است. اما از این دانشگاه عظیم فرهنگی به دلیل وجود آفات و آسیب‌های برنامه هایش عملا ثمره مورد نظر حاصل نمی‌شود. کار اصلی صدا وسیما آگاهی دادن است چه به صورت علمی چه به صورت هنری، اولین انتظار این است که حتی به شکل ناآگاهانه هم مسبب ترویج خرافات و عرفان های منفی نشوند چرا که بسیاری از فیلم‌های خارجی مروج این گونه مطالب هستند. اگر صدا وسیما ساخت برنامه های جامع به زبان هنری (فیلم، تآتر، شعر، گفتگو و مصاحبه) که البته نیاز به پشتوانه علمی از سوی حوزه و دانشگاه دارد را، در میان برنامه هایش قرار می داد و به نقد این گونه خرافات می‌پرداخت به راحتی می‌توانست این خلاء معنوی را در بین اقشار مختلف جامعه پر کند، و از رشد و توسعه این گونه گرایش های انحرافی جلوگیری کند.

مسؤولین محترم صدا و سیما؛ هنری که خدا در وجود این سازمان به ودیعت نهاده یک امانت الهی است و شما مختار هستید که از این امانت، جوانمردانه یا خائنانه استفاده کنید. اگر این نعمت را در خلاف میل و رضای هنرمند عالم هستی به کار گیرید بدانید در روزی که از نعمت ها و اعمال پرسیده می‌شود از شما نیز سوال خواهد شد که از این نعمت چگونه استفاده کردید، در آن روز بدا به حال کسانی که با سوء استفاده از این دستگاه عظیم فرهنگی مردم را به گمراهی کشاندند.

آموزش و پرورش و آموزش عالی نیز از دیگر ابزارهای بسیار قوی و مهمی هستند که برای مقابله با این توطئه نرم و خاموش و خروج از این بحران، بسیار موثرند. گر چه دستگاه آموزش و پرورش خود در طول زمان در انتقال فرهنگ غربی به ایران تاثیر زیادی داشته است.

آغاز یک حرکت برای بنای تعلیم و تربیت جدید مستلزم تحقیق، تامل و تفکر جدی از سوی اندیشمندان تعلیم و تربیت و طراحان و برنامه ریزان، در جهت ساختن برنامه ای است که آموزش و پرورش، کودکان و نوجوانان را از نخستین مراحل تا پایان آن بر محور توحید شکل دهد. و به تدریج ودر طول زمان به آنها بیاموزد، که پرستش چیست؟ آیا انسان میتواند هر معبودی را بپرستد؟ گزینش معبود، چه اهمیتی دارد؟ شایسته ترین معبود کدام است؟ حضور آن معبود در رفتارها و گفتارها چگونه است؟ چه موانعی در راه پرستش شایسته ترین معبود است؟ رفع این موانع چگونه است؟ و موارد بسیار دیگری که حیاتی ترین امور در زندگی انسان است که چه بخواهد و چه نخواهد، غافل باشد یا هوشیار، تأثیر خود را در همه زندگی خواهند گذاشت.

 

اما متاسفانه در آموزش و پرورش کنونی ما، دانش آموز و دانشجو چیز زیادی درباره اینکه چه چیز شایسته ی پرستش و سزاوار بندگی است و انسان باید خود و همه سرمایه های محدود وجودی خود را به پای آن فدا کند را نمی آموزد.

در دستگاه آموزش و پرورشی که بر پایه توحید بناشده، دانش آموز و دانشجو می‌آموزد که چرا راه می‌رود، سخن می‌گوید، درس می‌خواند، چرا می خندد، می گرید، غضبناک می‌شود یا آرام می‌گیرد، می تواند فلسفه شادی ها و غم ها، خنده ها و گریه ها، راه رفتن، دویدن، سخن گفتن، نفس کشیدن خود را با آموزه های دینی منطبق کند و همه این امور را عاشقانه در مسیر شایسته ترین معبود قرار دهد. چنین دستگاهی به تدریج مسیر و جهت گیری دانش هارا و پس از آن اهداف و تحقیقات و پژوهش ها را به یک جهت گیری مطلوب سوق خواهد داد.

اما تآسف بارترین بعد فرهنگی این تهاجمات، تساهل و تسامح وزارت ارشاد، به جای تولی و تبری است. در حالیکه دشمنان به جای جبهه گیری علنی و جنگ فیزیکی، همانند موریانه قصد رخنه در بنیادهای عقلی و عقیدتی، با حربه ی ساختن شخصیت های کاذب و متناقض رادارند و با ایجاد خرافه ها و عرفان های کاذب آمریکایی که همه به نوعی از مبانی اعتقادی صهیونیسم جهانی گرفته شده است، وزارت ارشاد چه کرده است؟؟  هدف اصلی این سایت‌ها، تبلیغ دینی است، که صهیونیسم در حال ترویج آن است و طبیعی است که خروجی چنین دینی چیزی جز تفکرات کاذب، خرافه پرستی، عرفان های نوظهور کاذب در جامعه نخواهد بود. و هدف نهایی صهیونیسم جهانی تبلیغ معنویت بدون بشریت و کسب آرامش بدون مسؤولیت اجتماعی می‌باشد.

سردمداران استکبار جهانی برای سلطه دائمی بر کشورهای خود و سایر کشورها نیازمند غفلت جامعه بشری از اصول و مبانی فرهنگی-سیاسی خویش هستند. یکی از کار آمد ترین ابزار غرب، تربیت کادر مدیریت وابسته در کشورهای تحت سلطه است.چنانچه افرادی که تحت تاثیر این گونه خرافات و هویت سازی های کاذب قرار گرفته اند، در صدر کادر فرهنگی-سیاسی کشور قرار گیرند، پیاده کردن دستورالعمل های استعماری-صهیونیستی بسیار آسان تر انجام خواهد شد.

شرکت کسب و کار نوین ایرانیان که سایت نت برگ متعلق به آنست و همچنین سایت تخفیفان که هردو سایت از بزرگترین پایگاه های اینترنتی تخفیف گروهی محسوب میگردند، باید به این سوال مهم پاسخ دهند که چرا باید برای تبلیغات دست به دامان یک سایت با تفکرات ضد توحیدی و الحادی شوند و اساساً چه ارتباطی میتواند بین این سایت ها و این پایگاه منحرف وجود داشته باشد؟!

پرواضح است با توجه به آنکه قطع به یقین این قبیل سایت ها توسط سرویس های جاسوسی-تروریستی دولت های صهیونیستی ایجاد، حمایت، اداره و هدایت می شوند، دستگاه های امنیتی موظفند که بدون فوت وقت با گردانندگان این سایت ها برخورد مقتضی را صورت دهند.

حوزه های علمیه و موسسات مرتبط نیز که در زمینه مبارزه و روشنگری علیه عرفان های کاذب مشغول به فعالیت هستند، موظفند و باید رسالت خود را به بهترین شکل ممکن در قبال این گروهک های سازمان یافته در حوزه فضای مجازی به خوبی انجام دهند.

همانا پس از من روزگارى بر شما فراخواهد رسید که چیزى پنهان‏تر از حق، و آشکارتر از باطل، و فراوان‏تر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد. خطبه 147 نهج البلاغه

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

https://telegram.me/joinchat/CZFBeDvqGN8ZqY3U3m7RqQ