به گزارش سراج24،پس از توافق وین و به سرانجام رسیدن برجام، آمریکا و غرب به شدت به دنبال ادامه روند مذاکرات در سایر مسایل با ایران هستند و یکی از دلایل اصلی آنها، نفوذ همه جانبه به کشور است.
بی شک یکی از راهکارهای مقابله با پروژه نفوذ غرب به کشور، به داشتههای درونی خودمان باز میگردد و همانطور که مقام معظم رهبری در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا» در 22 مهر ماه امسال به آن اشاره فرمودند، الزام توجه به توسعه درون زا و هویت اسلامی برای جلوگیری از توطئه و نفوذ دشمن بوده است.
اقتدار و هویت اسلامی دو ابزار مهم برای ناکام گذاشتن غرب در دست یابی به اهداف استعماری اش است که متاسفانه امروز از منظر برخی از سیاست مداران مفهوم اقتدار و هویت، دست خوش تحریف شده و این عده که غرب را سرمنزل آمال و آرزوهای خود میدانند، اقتدار را در تمجید غرب و جامعه جهانی از خود، خلاصه میکنند.
در تعاریف علمی اقتدار ارتباط تنگاتنگی با قدرت و نفوذ دارد. اقتدار در واقع قدرت مشروع، قانونی و مقبولی است که میباید در شرایط مقتضی مورد اطاعت و فرمانبرداری قرار گیرد. اقتدار قدرت مبتنی بر رضایت است ودر واقع توجیه واستدلالی در آن نهفته که آن را از شکل عریان قدرت خارج ساخته و برای موضوع قدرت، پذیرفتنی میکند. مثلا قدرت پدر در خانواده از نوع اقتدار است زیرا بدلایل مختلفی قابل توجیه وپذیرفتنی است. در جامعه نیز نفوذ رهبران سیاسی زمانی برحق دانسته میشود که به سوی اقتدار معطوف گردد.
از سوی دیگر اقتدار حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... همه جوانب زندگی بشری را در بر میگیرد و اعتماد مردم به نظام سیاسی یکی از لازمههای اقتدار سیاسی آن نظام به شمار میرود.
حال اگر با این تعریف نگاهی به مقوله اقتدار در ایران پس از انقلاب اسلامی بیاندازیم در مییابیم که نظام جمهوری اسلامی ایران، در همه این حوزهها از قدرت تبیین و اقتدار مناسبی بهره مند بوده است و این اقتدار باعث استقلال و امکان مقابله با نظام سلطه را پدید آورده است.
استقلال هر جامعه ای به میزان اقتدار آن جامعه گره خورده و زمانی میتوان از توانمندیهای یک نظام سیاسی سخن گفت که به مفهوم اقتدار به درستی توجه شود.
اینکه امروز کشور ما با وجود تحریمهای ظالمانه و اتهامات واهی، همچنان پر نفوذترین کشور منطقه است و نقش تعیین کننده ایران در معادلات منطقه ای از سوی همه کشورهای دوست و دشمن مورد تایید قرار گرفته، از همین اقتدار نظام اسلامی نشات میگیرد و این همان توجه به درون، داشتهها و توانمدیهای داخلی است.
این موضوع که اقتدار امری درونی بوده و کسی از خارج کشور باعث ایجاد اقتدار نخواهد شد، بر کسی پوشیده نیست اما متاسفانه نگاهی در دولت یازدهم وجود دارد که مفهوم علمی و کاملا پیش و پا افتاده اقتدار را در خارج از مرزهای کشور جستجو میکنند.
این عده تعمدا دو مفهوم اقتدار و تعامل را با هم در میآمیزند و به طور زیرکانه ای اینگونه القا میکنند که اگرغرب و کشورهای توسعه یافته از ما تمجید کردند پس ما دارای اقتدار هستیم و این در حالیست که این سخن حضرت امام خمینی (ره) که فرموده بودند هرگاه دشمن از شما تعریف کرد در کار خود شک کرده و بترسید، را فراموش کرده اند.
کسی مخالف تعامل و مذاکره نیست اما همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها فرموده اند مذاکره باید بر مبنای حفظ استقلال و اقتدار کشور انجام شود. در واقع باید بین اقتدار و تعامل با غرب تفکیک قائل شد و این همان چیزی است که برخی از دولت مردان از آن غافل هستند.
آنچه که تاکنون باعث ناکامی غرب در دست یافت به اهداف استعماری اش شده اقتدار کشور بوده است و این اقتدار از اراده، ایمان و اعتماد مردم به نظام اسلامی سرچشمه میگیرد اما همین اقتدار روی دیگری دارد و با تضعیف آن غرب به مقاصد خود یعنی نفوذ همه جانبه دست خواهد یافت.
صدها توطئه غرب به سرکردگی آمریکا در به زانو درآوردن ایران اسلامی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون به شکست انجامیده و آنها نتوانسته اند استحکام درونی ما را تضعیف کنند اما اینک رویکرد و دکترین آنها تغییر یافته و میخواهند از راه مذاکره پروژه نفوذ را دنبال کنند.
در این مسیر آنچه که باعث این اقتدار شده هویت اسلامی آحاد مردم است و تنها راه نفوذ، تغییر این هویت خواهد بود.
اینکه اوباما و سران غرب چهره ای مظلوم و بشر دوستانه به خود میگیرند و مدام از صلح و انسان دوستی سخن میگویند، نشان از هدف قرار دادن باورهای ضد استکباری مردم جهان به خصوص ملت ایران است. آنها با این کار هویت اسلامی مردم را هدف قرار داده اند و این همان شکستن اقتدار کشور است.
در این میان انتقادات جدی به برخی از دولت مردان در داخل کشور وجود دارد. آنها برای توجیه مذاکرات و القای کسب بهترین نتیجه در مذاکرات هسته ای، سعی در پاک کردن چهره جنایت کار آمریکا دارند و این موجب تعییر نگرش مردم به آمریکا خواهد شد.
از یک سو تفکر سکولار و غرب گرا پس از توافق هسته ای فرصت را غنیمت دانسته و قصد دارد از این شرایط برای تغییر هویت اجتماعی مردم بهره بگیرد و از سوی دیگر آمریکا نیز ادامه روند مذاکرات و نزدیکی بیشتر به ایران را برای درهم شکستن اقتدار و دست یافتن به آرزوی سی و هفت ساله خود دنبال میکند.
هویت اسلامی و توجه به ظرفیتهای درونی، منشا اقتدار همه جانبهی جمهوری اسلامی ایران است و اقتدار موجب استقلال کشور شده و استقلال نیز باعث شکست ناپذیری کشور در برابر نظام سلطه گردیده و این چرخه اینکه مورد خطر قرار گرفته است.
برای رفع این خطر تنها راه موجود، توجه به هشدارها و نقشه راهی است که از سوی رهبری تبیین میشود و توجه به قدرت درونی و هویت اسلامی، انقلاب اسلامی مردم ایران را در برابر تهدیدات بیمه خواهد نمود و انتظار میرود که دولت یازدهم نیز در این راستا گام بردارد.
منبع:نکته