جوابیه دبیر جشنواره تئاتر فجر به دو هنرمند تئاتر خیابانی

«به خاطر یک دستمال قیصریه‌ای را به آتش نکشیم»

اسماعیل عالی‌زاد دبیر سی و دومین جشنواره تئاتر فجر در پاسخ به اعتراض دو هنرمند تئاتر خیابانی در خصوص آمار و ارقام اعلام شده، جوابیه‌ای را شخصاً نوشته و ارائه کرد.

 

به گزارش «سراج24»، پیرو انتشار خبر «اختلاف آماری در بخش تئاتر خیابانی جشنواره تئاتر فجر» اسماعیل عالی‌زاد دبیر سی‌و‌دومین جشنواره تئاتر فجر شخصا جوابیه را نوشت.
 
بخش نخست: پاسخ به مقوله اختلاف آماری
 
بر اساس ضوابط تعیین شده و تقویم مندرج در فراخوان سی‌و‌دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، مهلت پایانی ارسال طرح‌ها و ایده‌های بخش مسابقه تئاتر خیابانی یکم تیرماه 1392 بوده که تا پایان وقت اداری این روز بالغ بر 130 طرح و ایده از سوی 107 متقاضی تحویل دبیرخانه گردید که پس از ثبت و دسته‌بندی، اطلاعیه و خبر آن عیناً در صبحگاه روز سه‌شنبه 4/4/92، فردای روز ولادت حضرت قائم (عج)، در پایگاه اینترنتی ایران تئاتر اعلام گردید. ولی شایان ذکر است که دبیرخانه فجر به دو دلیل با درخواست‌ها و تقاضاهای تعداد کثیری از هنرمندان علاقه‌مند به شرکت در این بخش از جشنواره مواجه شد: نخست آن دسته از هنرمندانی که طرح‌های خویش را به شیوه پستی ارسال داشته و به دلیل دیرکرد در ارسال و یا زمان‌مند شدن اقدام پستی، مرسوله آنان تا تاریخ مذکور به دبیرخانه تحویل نشده بود و دسته دوم، شامل کسانی که دلیل خود را غفلت از تاریخ مقرر و یا امید به تمدید آن اعلام می‌داشتند. البته گفتنی است که دلایل دسته دوم قابل دفاع نبوده و توجیه‌پذیر نیست، به‌ ویژه آنکه در بند 10 شرایط عمومی فراخوان تصریح شده که عدم رعایت قوانین،خصوصاً زمان‌بندی مصوب جشنواره، موجب حذف آثار خواهد شد. با وجود این، اولاً نظر به کثرت تقاضای هنرمندان (قریب به پنجاه نفر)، مشکلات ناشی از دیرکرد در مرسوله‌های پستی و سوماً بنا به مشورت و رایزنی به عمل آمده با مشاوران جشنواره در خصوص اعطای فرصت حداقلی به این گروه از هنرمندان، در روز چهارشنبه 5/4/1392 مقرر گردید که ستاد برگزاری جشنواره، درخواست‌های صورت پذیرفته را محترم و مستثنی شمرده و مجال مختصری برای به رسمیت شناختن و ثبت طرح‌ها و ایده‌های ارسالی تا همین روز (پنجم تیرماه)، یعنی چهار روز پس از مهلت نهایی، قائل شود تا از این طریق نشاط بیشتری به این بخش بخشیده شده و از ظرفیت جامانده غفلت نشود. البته در کنار این امر، تکلیف شد که به تقاضاهای به عمل آمده پس از این تاریخ ترتیب اثری داده نشود. بدین ترتیب، مجموع طرح‌ها و ایده‌های ارسالی به این بخش از جشنواره (مسابقه تئاتر خیابانی) به 220 طرح رسید. شاید این خرده را بتوان به دبیرخانه فجر گرفت که خبر اصلاحی در موعد خود اعلام نشده، آنهم دبیرخانه‌ای که تا کنون به اطلاع‌رسانی به موقع خوش‌نام است. از این بابت با احترام تمام از جامعه هنرمندان تئاتر پوزش می‌طلبیم.
 
در ادامه شایان ذکر است که همه اطلاعیه‌ها و اخبار مرتبط با سی‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر مستقیماً از سوی دبیرخانه این جشنواره و در سایت رسمی آن و یا با هماهنگی دبیرخانه و از طریق خبرگزاری‌ها و رسانه‌های رسمی کشور اعلام می‌گردد، از این رو، هیچ تشکیلات یا دفتری واجد صلاحیت ارائه اخبار و اطلاعات جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نیست. این در حالی است که در خبر خبرگزاری فارس به نقل از سرکاران خانم ژاله کاظمی و پروانه علی‌ضامنی سخن از آمار اعلامی توسط دفتر تئاتر خیابانی شده که چنین اقدامی به هیچ وجه صحت و سندیت ندارد.
 
اما پس از ارائه این توضیحات که لازم بود ابعاد آن روشن شود و امید است که تا همین اندازه برطرف کننده ابهام‌ها و پرسش‌های مشابهی از این دست باشد ضرورت دارد که در بخش دوم به نکته بسیار مهم‌تری از این مقوله پرداخته شود.
 
 
 
توضیح فارس: در بخش نخست جوابیه طویل آقای اسماعیل عالی‌زاد؛ طبق گفته دبیر سی‌و‌دومین جشنواره تئاتر فجر مهلت ارسال طرح‌های تئاتر خیابانی تا 4 تیرماه بوده است و در تاریخ مقرر 130 طرح به دیبرخانه رسیده است، اما چطور می‌شود طرح‌هایی که تا تاریخ ذکر شده نتوانستند به دلیل دیر کرد پستی  به دبیرخانه برسند ظرف 24 ساعت و در تاریخ 5 تیرماه حدود 50 طرح را به دبیرخانه رسید؟!
 
در ادامه ایشان از اطلاع رسانی دقیق و به موقع دبیرخانه و خوشنامی آن سخن به زبان آوردند این در حالی است که امر بدیهی و در واقع وظیفه دبیرخانه اطلاع رسانی دقیق و صادقانه است، بنابراین این لطف نیست بلکه وظیفه است.
 
 
 
بخش دوم: شناخت حدود مطالبات و رعایت اخلاق حرفه‌ای
 
 
 
*دو هنرمند معترض جشنواره فجر را بهانه دنبال کردن مطالبات قبلی کردند
 
مروری بر مطالبی که دو هنرمند گرامی (خانم‌ها کاظمی و علی‌ضامنی) نگاشته نشان از مطالبات مختلف با ساحت‌های گوناگون دارد که برخی از آنها کاملاً با یکدیگر بی‌ارتباطند. جالب است که نگارندگان محترم، امری که در چارچوب فعالیت‌های دبیرخانه فجر به سادگی قابلیت توضیح داشته و حتی در جلسه‌ای حضوری توضیحات مکفی را دریافت کرده‌اند را مخدوش ساخته و آن را بهانه‌ای قرار داده‌اند که درخواست‌ها و مطالبات پیشین بی‌ارتباط با جشنواره فجر را دنبال کنند. چنین موضوعی می¬تواند برآمده از دو مقوله عمده باشد: نخست، وقوف و آگاهی نداشتن از فعالیت¬ها، مرزبندی میان آنها و چند و چون پیگیری مطالبات؛ و دوم، رعایت نکردن اخلاق حرفه¬ای.
 
در مقوله نخست شاهد یکی انگاشتن دو فعالیت مجزا هستیم که یکی در دفتر هماهنگی تئاتر خیابانی و دیگری در دبیرخانه جشنواره بین‌المللی فجر دنبال می‌شود. این موضوع به گونه‌ای نگریسته شده که گویی این دو فعالیت ستادی یکسان‌اند و یا در طول یکدیگر بوده و از یکدیگر منفک نیستند. پرسش مطرح در اینجا این است که آیا انتخاب مدیر دفتر تئاتر خیابانی به عنوان یکی از داوران ارزیابی طرح و ایده‌های مسابقه تئاتر خیابانی جشنواره فجر می‌تواند به تنهایی ملاک و معیاری برای مستقل نبودن جشنواره و سوگیرانه دانستن فعالیت‌های آن باشد. نگاهی اجمالی به روند فعالیت‌های جشنواره به خوبی می‌تواند خط بطلانی بر این تصور خام و غیرکارشناسانه بکشد. به دلیل پرهیز از توضیحات فراوان فقط به این مقوله بسنده می‌شود و شاید همین مقوله کفایت کند که همه طرح‌ها و ایده‌هایی که در دسترس داوران قرار گرفته‌اند بدون نام طراح و
 
 
 
*«به خاطر یک دستمال قیصری‌ای را به آتش نکشیم»
 
کارگردان بوده و فقط با نام اثر و کد تعیین شده از سوی دبیرخانه قابل شناسایی بوده‌اند. از آن گذشته داوران که خود بر اساس روندی منطقی و کارشناسانه انتخاب شده‌اند، برپایه ضوابط معین و شاخص‌های تخصصی امر داوری را به عمل آورده و نیز کل فرآیند داوری، جمع‌بندی امتیازات و رده‌بندی آثار تحت کنترل و نظارت دقیق دبیرخانه انجام شده است. بنابراین، چگونه می‌توان این گونه به صراحت و بدون هیچ اطلاع و اطمینانی سخن از فقدان سلامت این بخش از جشنواره راند و امر داوری و داوران آن را محکوم ساخت؛ چیزی که متأسفانه نه بر اساس حدس و گمان نگارندگان محترم که بنا بر گفته خودشان یقین آنهاست. آیا کسب نکردن امتیاز لازم و انتخاب نشدن در مرحله ارزیابی طرح‌ها، به معنای صدور جواز برای محکوم کردن کل فرآیند یک رخداد فرهنگی هنری است؟ چرا نیاموخته‌ایم که «به خاطر یک دستمال قیصری‌ای را به آتش نکشیم».
 
به هر حال دبیرخانه سی‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نه تنها خود را موظف به شفاف‌سازی و پاسخگویی به مراجع و کارشناسان ذی‌صلاح می‌داند بلکه دفاع منطقی و پشتیبانی حقوقی لازم از داوران منتخب را وظیفه خود برمی‌شمارد. افزون بر این، دبیرخانه تئاتر فجر این را نیز مفروض می‌دارد که یکایک داوران از این شأن، اعتبار و جایگاه حرفه‌ای و حقوقی برخوردارند که در صورت صلاحدید در برابر این اتهام ناروا از حقوق حقه خود دفاع کنند.
 
نکته دیگر در باب فقدان آگاهی این است که این قبیل افراد، به شیوه‌ای نادرست مطالبات فردی خویش را به صرف عضویت در یک کانون حرفه‌ای، در قالب درخواست صنفی مطرح ساخته، خود را به عنوان «نماینده گروه‌ها، فعالان و پیسکسوتان این عرصه» معرفی کرده و تلاش می‌ورزند که با تسری بخشیدن مطالبات شخصی به جامعه هنری اهداف خویش را دنبال کنند، غافل از اینکه ضوابط و ساز و کار پیگیری از سوی یک کانون یا انجمن حرفه‌ای و صنفی به کلی متفاوت از الگویی است که این افراد دنبال می‌کنند. البته این مورد به مقوله اخلاق حرفه‌ای و رعایت نکردن آن نیز بازمی‌گردد که مجال بررسی آن در ادامه بحث مهیا است. این فقره آنقدر گویاست که می‌تواند توجه کانون تئاتر خیابانی به عنوان یک نهاد صنفی و رسمی و اعضای گرامی آن را در خصوص مصادره نام کانون و نمایندگی اعضا و گروه‌های آن جلب کند. ناگفته نماند که دبیرخانه تئاتر فجر صلاحیت و شایستگی پرداختن به این فقره اخیر را ندارد و صرفاً به بیان آن برای توجه دادن بسنده می‌کند.
 
در مقوله دوم که ناظر بر رعایت نکردن اخلاق حرفه‌ایست فقط به بیان چند نکته کوتاه اکتفا می‌شود که امید است توجه اصحاب خرد را جلب کرده و به خودی خود گویای پاسخی روشن باشد. این نکات برگرفته از مطلب نگارندگان (خانم‌ها کاظمی و علی‌ضامنی) و در مواجهه با خط‌مشی و شیوه عملکرد آنان است.
 
دقیقه‌ای که در اینجا توجه هر مخاطبی را جلب می‌کند این است که آیا می‌توان آنچه که به تعبیر این دوستان «مشکلات و معضلات تئاتر خیابانی» نام دارد را صرفاً بر مبنای حدس و گمان غیرقابل دفاعی به کل فرآیند و چارچوب فعالیت دیگری (جشنواره فجر) تسری داد؟ آیا پیش از صدور هر حکمی لازم نیست که حدود و ثغور فعالیت‌های گوناگون و نسبت میان آنها را وارسی کرد؟ در چنین بابی چه زیبا گفت سعدی علیه الرحمه که: به دانش سخن گوی یا دم مزن. افزون بر این، پس از برگزاری جلسه حضوری و پاسخ به سؤال‌های مطرح شده از سوی نگارندگان محترم پرسش دیگری مطرح می‌شود که آیا این دور از اخلاق حرفه‌ای نیست که پس از شنیدن توضیحات دبیر و پذیرفتنی دانستن این توضیحات، اقدامی در جهت اصلاح نظر در درج مطلب و یا ارائه تکمله‌ای بر خبر مندرج در همان رسانه به عمل نیاورد؟ آیا خودداری از ارائه توضیحات تکمیلی و اصلاح مورد یا موارد پیشین متناسب با فعالیت‌های قانونی جشنواره و نه هر حوزه عملیاتی دیگری، اگر ناشی از کوتاهی نباشد دلالت بر حاشیه‌سازی و علاقه به مخشوش کردن فضای حرفه‌ای ندارد؟
اخبار مرتبط