به گزارش «سراج24»، سیدمهدی شجاعی که در سالهای گذشته بیش از هر چیز با رمانها و داستان های کوتاه و نثرهای ادبیاش به پیشباز مخاطبانش رفته است و نثرهای عاشقانهاش در وصف ائمه اطهار (ع) و زبان بی پروایش در نقد جامعه پیرامون خود و رفتارهای حاکم شده بر آن و رمان هایش که بر پایه زندگی معصومین (ع) خلق شده است، مخاطبان قابل اعتنایی را کسب کرده است؛ در این تجربه مشترک ادبی هنری، شیوه روایت تازه ای مبتنی بر دخالت دادن قاب بندی و الزامات تصویر و سینما با ادبیات را برای مخاطبانش به ارمغان آورده است.
ماجرای «چشم خفاش» از یک دکل آغاز می شود. دکلی در عمق لشکر عراق در دوران دفاع مقدس که دیدهبانی دشمن از روی آن تلفات زیادی را بر زرمندگان ایرانی تحمیل کرده است.
یکی از رزمندگان ایرانی با نام مرتضی اصرار دارد که طرحی برای انهدام دکل دارد که قابل اجراست. او در نهایت و به همراه دو رزمنده با نامهای عباس و مجتبی برای انهدام دکل دل و تن به ماموریتی میدهد که دشوارتر از چیزی است که تاکنون حتی خود او میاندیشیده است و در نتیجه اجرای آن نیز ماجراهای زیادی را ایجاد میکند که حاصل آن در ادامه، داستان را با خود به پیش می برد.
در بخشی از این فیلم نامه می خوانیم:
حاجی: شما دو نفر هم می تونین اعلام انصراف کنین؛ چون از خط اول عراقی ها تا پای اون دکل، همه کروکی ها و پیش بینی های ما، بر اساس حدس و گمان و شناسایی ناقصه. پس شما توی تاریکی دارین وارد دهن اژدها می شین....
مجتبی: من هستم.
عباس: منم هستم.
مرتضی: چی چی رو هستم. هیچ می دونین اون طف ها چه خبره؟؟ موانع یکی دو جور نیست؛ کلکسیونه! یکیش سایت موشکیه که تا حالا سه تا هلیکوپترمونو انداخته. قدم گذاشتن به اون طرف، خودکشی مسلسمه. منو هم اینا دارن به زور می فرستن. اگه دستور حاجی نبود، نمی رفتم.(حاجی به او چشم غره می رود) به هر حال من گفته باشم؛ اگه فکر می کنین کشته شدن تو این مسیر شهادته، اشتباه می کنین؛ این طرفش جهنمه، اون طرفش هم جهنمه
عباس: اگه رضایت خدا تو جهنم به دست می آد، ما هستیم.
شجاعی و بهزاد پور در تجربه نگارش مشترک این اثر به سراغ داستانی رفته اند که جدای از مهیج بودن ذاتی خود به دلیل رخدادن در محیط نبرد، به دلیل صحنه پردازیها و وارد نشدن به فضای کلیشه ای در روایت داستانی و جدای از دارا بودن ساختار فیلم نامه، داستانی خواندنی و پرکشش و آکنده از تعلیق را نیز در خود دارد.
شجاعی به عنوان یکی از فارغ التحصیلان دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران، به همراه این اثر تجربه مشترک دیگری با بهزار پور با عنوان «قله دنیا» دارد. همچنین از دیگر فیلمنامههای شجاعی، میتوان به «کمین» و «آخرین آبادی» اشاره کرد که توسط کانون پرورش فکری کودکان ساخته شدهاند.
بهزاد بهزاد پور نیز که فعالیت هنری را با نویسندگی و کارگردانی تئاتر آغاز کرد؛ در کارنامه کاری خود نگارش فیلمنامههایی چون کلانتری غیرانتفاعی، خداحافظ رفیق در سه اپیزود، رنجر، باشگاه سری و آخرین شناسایی را دارد.
همچنین بازی در فیلم سینمایی «توبه نصوح» نخستین تجربه سینمایی وی به شمار میرود.
فیلمنامه چشم خفاش در 206 صفحه و با شمارگان 5000 نسخه و قیمت 10000 تومان توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است.
0نظر