به گزارش سراج24؛ نشست «حکمت حجاب در رویکرد جنسیتاندیشانه استاد مطهری» سهشنبه ۱۱ اردیبهشت با سخنرانی مهدی جمشیدی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در محل پژوهشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
شهید مطهری یک سرچشمه مولد، غنی و پربازده است که هر چه کنکاش کنیم به خط پایان او نمیرسیم و سرخطهایی که او میدهد پایانپذیر نیست و متفکری استخواندار است که از زمان خودش پیشتر بوده و از زمانه خودش همچنان عقب نیفتاده است و تفکر ایشان پرنکته و حاصلخیز است.
من چالش تحمیلی حجاب را به ایشان عرضه کردم و نکاتی درباره موضع ایشان عرض میکنم. ابتدا مقدمه مهمی آماده کردم که معطوف به گرههای ذهنی در فهم حکم حجاب است. ما معتقدیم عنصر نهایی و تعیینکننده در تحلیلهایمان فرهنگ است. اصالت فرهنگ یعنی همه راهها به فرهنگ ختم میشود. حتی گرهگشایی در غیر فرهنگ را باید در فرهنگ جست و فرهنگ در درون خودش منحصر نیست. وقتی فرهنگ چنین کفایتی دارد مسائل فرهنگی به طریق اولی تحلیل فهمپایه میشوند. فرهنگ یک منطق مستقل درونی دارد و طفیلی و تابع نیست و بازتاب و سایه و روبنای امور دیگر نیست. البته این سخن به معنای فرهنگبسندگی نیست و تقلیلگرایی فرهنگ غلط است. رابطه فرهنگ و غیر فرهنگ رابطه دوسویه است ولی عنصر کانونی، فرهنگ است. بنابراین اولا و بالذات باید سراغ فرهنگ رفت.
نکته دوم؛ زیربناییترین و بنیادیترین لایه فرهنگ، لایه شناختها است. استاد مطهری وقتی میخواهد مکتب را توصیف کند از دو لایه سخن میگوید یکی لایه هستها و نیستها و دیگری لایه بایدها و نبایدها. اگر در پی تغییر رفتاری هستیم که ماندگار باشد باید سراغ لایه جهانبینی و ایدئولوژی برویم. بنابراین کار فرهنگی عمیق، فاخر و ماندگار که موجب تغییر رفتار پایدار میشود این است.
مقدمه سوم این است که در زمینه چالش حجاب به نظر میرسد نقطه آغاز منطقی همین باشد. البته شاید در شرایط اضطراری نقطه آغاز، نقطه دیگری باشد و نشان دادن اقتدار مقدمه کار معرفتی باشد. ما باید حجاب را تحلیل تعلیلی کنیم و ریشههای آن را بیان کنیم. از جمله کسانی که کوشیده روایت عقلانی از حجاب ارائه دهد شهید مطهری است و کاری که ایشان در فلسفه حجاب انجام داده تبیین عقلانی حکم حجاب است. از دوره تجدد ذهنیت جامعه ما درگیر یکسری مسئله و ابهام شده و با ادبیات سنتی شاید نتوانیم بعضی از آنها را پاسخ دهیم. شهید مطهری به روزآمدسازی و عقلانیسازی ادبیات دینی پرداخت و استدلالهایی همآغوش با عالم متجدد را مطرح کرد یعنی مسئلههای جدید را یافت و در نسبت با آنها نظریهپردازی کرد.
آسیب جدی بدیهیانگاری حجاب
در دهههای بعد از انقلاب ما از این چشمانداز معرفتی سراغ تحلیل مسئله حجاب رفتیم ولی این چشمانداز جنبی و در حاشیه بوده و اصل و اساس نبوده و ما در این زمینه اهتمام جدی نداشتیم یکی از دلایلش بدیهیانگاری حجاب بوده است و تصور کردیم اگر امری برای یک نسل امری بدیهی بود برای نسلهای بعدی هم این اتفاق خواهد افتاد در حالی که خط فرهنگی باید بازتولید نسلی و دورهای شود یعنی نو به نو شود و دهه به دهه تکرار شود. ما از این روزآمدسازی غفلیت کردیم و تصور کردیم پیشفرضهای دهه پنجاه به ابهامات و اعتراضات منجر نمیشود. الآن بخشی از ذهنیتها تغییر کرده و این نقص بر ما وارد است و باید در پی علاج باشیم و کاری که باید کرد بازسازی ذهنی مردم است. آنچه مطهری در فلسفه حجاب مطرح کرده میتواند یک سرچشمه غنی باشد و راهکار بدهد و گشاینده و پیشبرنده باشد.
نکته پنجم؛ از جمله مسئلههای ذهنی معطوف به حجاب این است روایت جمهوری اسلامی از حجاب مردسالارانه و جنسیتمدار بوده است. مردانه بودن به این معنا است که جمهوری اسلامی به حجاب از دریچه مرد نگاه کرده و جنبه زنانه ندارد. جنسیتمدار یعنی چارچوب حل مسئله این بوده به زن به عنوان جنس دیگر نگریسته شده است. برای من جالب بود که آیا این اشکال وارد است یا نه. سراغ شهید مطهری رفتم و سراغ دلایل چهارگانه ایشان که به عنوان فلسفه حجاب مطرح کرده است رفتم و دیدم جنسیتمدار است و ایشان چنین روایتی داشته و لااقل وزن سنگینی برایش قائل شده است منتهی زنجیره تعلیل را بیان کرده یعنی حکمتهای حجاب یک جعبه سیاه گشوده نشده دارد که ریشهها و سلسله عناصر آن بیان نشده ولی شهید مطهری آنها را بیان کرده و عناصرش را برشمرده است. روایت مطهری از حجاب در چارچوب فهم معطوف به دیگری است و یک بنیان جنسیتمدار دارد. مطهری تصریح میکند بخشی از حقوق و تکالیف در اسلام جنسیتی است.
در مقام تعلیل حکمت حجاب ایشان دو پایه را مطرح میکند یعنی در دو سطح مطرح میکند: سطح خرد و سطح کلان. سطح خرد مبتنی بر روان عاملیت و هویت عاملیت است. در سطح کلان نیز از ثبات خانواده و کارکرد ساخت خانواده و ساخت جامعه صحبت میکند. در مورد روان عاملیت ایشان معتقد است پارهای از نیازهای انسان اشباعپذیر نیست از آن جمله غریزه جنسی است. میل به مقام و ثروت هم همینطور است و این نیازها در هیچ حدی متوقف نمیمانند. طغیان شهوت دو عامل دارد محرومسازی و رهاسازی. اگر محروم کنید حاصلش عقده روانی است؛ اگر رها کنید حاصلش عقده روانی است. چرا؟ چون فرد سیر نمیشود و دنبال ناممکنها است و هرچه میرود به مقصد نمیرسد. نقطه مقابل عشق است که تمرکز میآورد و عمق دارد و رنگ معنوی دارد و به نقطه واحد میانجامد. حاصل عشق تخیل و تغزل است، احساسات لطیف و عالی است. برای اینکه میل جنسی رها نشود اسلام دو راهکار دارد یکی مهار نگاه است و یکی اینکه زن بدنش را بپوشاند. در واقع این زیرساخت فرهنگی موجب میشود درون فرد سکینه و ثبات را تجربه کند. بنابراین روشن میشود این روایت شهید مطهری جنسیتاندیشانه بوده است.
اینستاگرام فاحشهخانه مجازی شده است
درباره هویت عاملیت، ایشان به هویت زن مسلمان اشاره میکند و توضیح میدهد وجود حریم میان زن و مرد تدبیری برای حفظ حرمت زن است یعنی پوشش زن شخصیت میآفریند و زنی که اهل خودنمایی باشد موقعیت خود را در برابر مرد از دست داده است. عرضه رایگان تو را بیمنزلت میکند و زن به حکم فطرت میداند باید خودش را گرانبها نگه دارد. مرد هم در عمق خودش از ابتذال زن و تسلیم بودن زن متنفر است و بیاعتنایی زن نسبت به خودش را ستایش میکند و ارزش زن به میزان در دسترس نبودن او است.
در سطح کلان ایشان درباره ثبات ساخت خانواده میگوید تمتعات جنسی نباید خیابانی و رها شود. چرا در گذشته ازدواج امر شیرینی بوده چون مهجوریت وجود داشته ولی کامیابیهای جنسی موجب رویگردانی از ازدواج شده است. در گذشته ازدواج پایان محرومیت بوده ولی امروز آغاز محرومیت است. درباره کارکرد ساخت جامعه نیز ایشان میفرمایند اگر مناسبات جنسی به عرصه عمومی کشیده شود کار فلج میشود و لذت جای کار مینشیند. در این شرایط طوفان گرایش به آرایش و زیبایی شروع میشود و اینستاگرام تبدیل به فاحشهخانه مجازی میشود. وقتی شما زنانگی را برای عرصه عمومی استخدام کردید همه چیز را از آن خود میکند و جاذبه جنسیتی اصل میشود و اتفاقا یکی از علل افول تمدنها همین انحرافات اخلاقی است. این روایت جنسیتپایه مطهری از امر حجاب است.
در ادامه این نشست حجتالاسلام و المسلمین مسعود اسماعیلی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ناقد سخن گفت که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
هر بار ایشان به تفکر شهید مطهری دست میزنند ما احساس میکنیم این تفکر بهروزرسانی و قابل استفاده میشود هرچند خود تفکر این قابلیت را دارد ولی از سطح تحلیل دکتر جمشیدی نباید بگذریم. واقعا بیانات ایشان جای استفاده دارد. من دوست داشتم ایشان به فروعات و نتایج بحث هم بپردازند ولی ضیق وقت مانع شد.
من با فرمایش آقای دکتر همراهم منتهی چون سخنان ایشان اتقان فلسفی قوی دارد یک پیشنهاد دیگری هم دارم و آن اینکه درست است ما در تفکر استاد مطهری یک تقسیم جنسیتپایه از زن و مرد داریم و این را بخشی از وجود زن و مرد میدانیم منتهی یک تحلیل انسانی فراتر از جنسیت هم داریم و شهید مطهری این پایه را هم در بحثهای زن و مرد ذکر کردند بنابراین بهتر است یک نوع وجودشناسی در باب زن و مرد را مطرح کنیم.
0نظر