سراج24، ویس پرونده: شهید بهشتی یکی از معدود نظریهپردازان امر تشکیلات در انقلاب اسلامی است که مطالب دقیق نظری از وی برجای مانده است. نگاه ایشان به مقوله خودسازی و برنامه عملیاتی برای ساختن خود، جذاب و شیوا و تازه است. این سخنان در جمع اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا گفته شده و برای همه ما کاربردی است. *
***
برنامه روشن است؛ برنامه مستمّر خودسازی با استفاده ازهمه عوامل مؤثر در خودسازی، اما نه خودسازی خانقاهی، که خودسازی اسلامی مدنظر است. انسان در اجتماع و در میدان عمل و تلاش، نه انسان تک و تنها. مارکس انسان را فرزند کار و عمل معرفی میکند و قبل از او هگل با همان ایدهآلیسم خویش چنین کرد.
ولی اسلام فراتر و جامعتر از همه، انسان را ساخته عمل معرفی مینماید و این مساله در روایات اسلامی مکرر گفته شده است. البته بسیاری از روایات با زبان خاص زمان خویش بیان شده و چون با زبان زمان ما همطراز است، گویایی خاصی دارد. در بعضی روایات آمده که در روز رستاخیز عده زیادی از افراد بشر در قالب حیواناتی چون خوک، گاو، مار، افعی، عقرب، مور، رتیل و امثال اینها محشور میشوند.
زیرا آن اندام طبیعی را که طبیعت و خدای طبیعت به ایشان داده بود، با عمل خویش به هیکل و قالب جدید تبدیل کردهاند. یعنی قالبهای روز قیامت، قالبهای منساخته و شماساخته است. انسان با یک سلسله استعدادها، با یک سلسله مایهها و دستمایهها به وجود میآید؛ اما انسان آینده، ساخته دست عمل است. با بینش صحیح و با بسیج کردن همه استعدادهای نهفته برای عمل و قرار گرفتن در حلقه خوبان تلاشگر، سختکوش و مقاوم میتوانند چنین شوند. با بلالها معاشرت داشته باشید و معاشرت داشته باشیم که بسیار مؤثر است.
گُل لجنزار
اولین مسألهای که در ایجاد انجمنهای اسلامی در خارج از کشور، در شهرهای اروپایی و آمریکایی برایم مهم بود این بود که یک جوان وقتی میآید اگر در جوّ کوچک دو سه نفری قرار بگیرد فرهنگ و ساخت اسلامی آن برایش کمک بزرگی است. بله! خیلی مهم است. برای انسانهای متعارف خیلی مهم است.
این درست که انسانهای برجسته زبده گاهی گلهایی هستند که در لجنزار روییدهاند؛ در سرتاسر تاریخ، گلهای زیادی داریم که در لجنزار روییدهاند و بعد گلهایی نیرومند شدهاند و لجنزار را به گلزار تبدیل کردهاند. این در جای خودش. ولی انسانهای معمولی به مصداق شعر سعدی که «گلی خوشبوی در حمام روزی ...»
از همنشین و محیط زندگی تأثیرپذیرهستند: من توصیه مؤکد دارم که این جا خانمها، آقایان، خانوادههای همفکر، همراه و همعمل حتماً با همدیگر معاشرت بیشتر داشته باشند. مأنوستر باشند و نگذارند خلأهای روحی، راه را برای نفوذ فسادهای گوناگون باز کند. ابتکار به خرج دهید. به راهی بروید که بتواند تأثیرات آن، محیط داخلی و حتی بسیاری از رخنههای محیط خارجی را از بین ببرد. فرمودید چگونه میشود از آن چهار گروه به گروه اول** آمد و یا کسانی را آورد. یکی از دوستان پرسید چگونه میشود آورد؟
دیگری پرسید چگونه میشود آمد. پاسخ هر دو این است: با خودسازی برخاسته از این عواملی که عرض شد. بینش سالم، فن و تاکتیک و محیط کوچک و مساعد ساختن، که البته اینها عملی است. کدام نهضت را سراغ دارید که هستههای نخستین آن در محیطی که به وجود آمدند وصله ناهمرنگ نبوده باشند؟ کدام نهضت مترقی سازنده را در طول تاریخ میشناسید که گروه نخستین و بنیانگذارانش وصله ناهمرنگی بر جامه جامعه زمانشان نبوده باشند؟ بنیانگذاران نهضتها از اقلیت بودند یا از اکثریت؟ اکثریتپسند بودهاند یا نه؟
همه نهضتهای مترقی این طور بودند. یعنی با یک، دو و چند نفری شروع شدهاند که آن چند نفر از نظر طرز فکر، آرمان و از نظر رفتار در ارتباط با محیط زمانشان، ناهمرنگ بودهاند. پیغمبر اکرم(ص) بعد از چهل سال قابل هضم بودن برای محیط خویش به محض اینکه آن رستاخیز و قیام و انبعاث و آن بعثت درونی را به یاری خداوند در خودش به وجود میآورد، احساس میکند به فردی تبدیل میشود که میگویند این آدم، مجنون و دیوانه است؛ به هر حال یک عنصر ناجور و نامطلوب است.
همه اینها متهم بودند به آنکه یک عنصر نامطلوب هستند. عنصر نامطلوب طبیعی است که با محیط خودش دمسازی ندارد. یک انسان دارای آرمان، یک دنیاست. برای خودش دنیایی است حاکم بر دنیای بیرون.
رامشدن برابر حق
توانا باشید! احساس توانایی کنیم! باز به این سازندگیها توصیه میکنم، به شرط اینکه بفهمید و اهمیت بدهید. درباره نماز، روزه و تمرینهای عبادی از قبیل انفاق در اشکال گوناگونش، تعاون، همکاری و نقش سازنده این عبادتهای گوناگون- به شرط اینکه واقعاً آهنگ عبادت داشته باشد.
یعنی روح انسان را در برابر خدا هموار و رام کند- عرض کنم که عبادت یعنی رام کردن خویشتن در برابر حق، خود را رام کنیم. چون ما در برابر عبادت سرکشیم. مقابل عبد چیست؟ طاغوت. بدانید همه ما یک شاخه طاغوتی داریم. بنده خودم را میگویم که به دیگران جسارت نباشد.
ما یک شاخه طاغوتی داریم. یک جوانه طاغوتی در ما هست که اگر به آن میدان بدهیم با سرعت رشد میکند. خاصیت نیلوفر دارد، اصلاً جا برای هیچ چیز نمیگذارد. این مَِِرْغها را در کشتزارها دیدهاید؟ مَرْغ و گیاههای مَرْغی این خاصیت را دارند که سریع رشد میکنند. ما یک جوانه مَرْغی طاغوتی داریم که اگر به آن میدان بدهیم تمام پهنه وجود ما را میگیرد.
تقوا یعنی چه؟ یعنی خودمهاری؛ یعنی گفتار، رفتار، نگاه و برخوردمان همگی مهار شده باشد. اینهاست کیفیاتی که با آن میشود از چهار گروه بعدی به گروه اول آمد و آورد.
....
*این مطلب از کتاب «سه گونه اسلام» شهید بهشتی انتخاب شده است.
** در این کتاب گروندگان به هر نهضتی را در پنج دسته تقسیم میکند که تنها گروه اول جستوجوگران راستین حقیقتند. برای شناخت بیشتر به خود کتاب رجوع کنید.
منبع:حلقه وصل