گروه سیاسی «سراج24»- از چند ماه پیش فعالیتهای انتخاباتیشان را برای مجلس دهم آغاز کردند و کمتر روزی است که اظهارنظری درباره مجلس دهم نکنند. کارشان تا جایی پیش رفته که حتی مهمترین مسالهشان را انتخابات سال آینده بیان میکنند.
تحرکات زودهنگام انتخاباتی اصلاحطلبان، اکنون رنگ و بوی تازهتری به خود گرفته است. آنان نه تنها جلسات انتخاباتی خود را هدایت میکنند، بلکه برای رقیب دیرینه خود نیزنقشههایی در سر دارند. خبر برنامهریزی اصلاحطلبان برای اصولگرایان را روز گذشته محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی داده است. او گفته که «کمیتههای ویژه اصلاحطلبان برای ایجاد انشقاق در اصولگرایان جلسات خاموش برگزار میکنند و در حال انجام 2 کار اصلی هستند، نخست اینکه چگونه اصلاحطلبان را به ائتلاف برسانند که البته ما در این خصوص حق اظهارنظر نداریم، اما برخی نیز در حال بررسی هستند که چگونه بتوانند میان اصولگرایان انشقاق ایجاد کنند».
ساعاتی پس از این اظهارنظر حبیبی، محسن کوهکن عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری نیز جزئیات بیشتری از تلاشهای پشت پرده اصلاحطلبان برای ایجاد اختلاف بین اصولگرایان فاش کرد. او گفته که سیاست اصلاحطلبان تقسیمبندی اصولگرایان به دو جریان تندرو و میانهرو است. به اعتقاد کوهکن، رسانههای اصلاحطلب به طور واضح انگشت اتهام را به سوی جبهه پایداری گرفتهاند و می خواهند برادران جبهه پایداری را مصداق اصولگرایان تندرو معرفی کنند و در مقابل این خط خبری، گاهی اوقات با تایید و حمایت ضعیفی که از گروههای به ظنخود میانه رو اصولگرا انجام می دهند، از یکسو با واکنش منفی این گروه از اصولگرایان مواجه نشوند و از سوی دیگر، نشان بدهند با این نوع از اصولگرایی مشکلی ندارند.
عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری، توجه ویژه رسانهای به تعدادی از اشخاص اصولگرا که به صورت مستقل فعالیت می کنند را ترفند بعدی کمیتههای مخصوص اصلاحطلبان برای ایجاد انشقاق در اصولگرایان را خواند و اظهار داشت: آنها میخواهند تعدادی از اشخاص حقیقی تاثیرگذار در جریان اصولگرایی را در رسانههای خود مطرح کنند و این سیاست را القا کنند که در جریان اصولگرایی چند شخص هستند که به صورت مستقل در حال فعالیت سیاسی هستند.
کوهکن افزود: ترفند دیگر رسانهها و بعضی از گروههای اصلاحطلب، معرفی آقای احمدی نژاد بعنوان عضوی از جریان جبهه اصولگرایان است، اصرار بر اصولگرا خواندن آقای احمدی نژاد، به دلیل نشان دادن نمایی مملو از اختلاف در جریان اصولگرایی است. این در حالی است که آقای احمدی نژاد و بسیاری از نزدیکان وی بارها اعلام کردند که از جریاناصولگرایی نیستند.
وی با اعلام اینکه این شبهه افکنیها از جانب رسانههای اصلاحطلب بر مبنای واقعیت نیست و جریان کلان اصولگرایی به سمتوسوی همگرایی در حال حرکت است، افزود: نیروهای اصولگرا به این نکته اذعان دارند که به هیچ عنوان نباید درون اردوگاه اصولگرایان رقابت کنند زیرا رقابت اصلی با جریان مقابل است.
عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری تصریح کرد: اصولگرایان تجربه گرانقدری مثل انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته را دارند، لذا حداکثر توان خود را برای همگرایی بین نیروهای اصولگرایی، بسیج خواهند کرد.
براساس این گزارش، یکی از اصلی ترین شکستهای اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم رقم خورد که در آن اصلاحطلبان به ناچار پشت سر حسن روحانی قرار گرفتند؛ عارف را مجبور به انصراف از رقابتهای انتخاباتی کردند و از روحانی حمایت کردند و در مقابل اصولگریان تکه تکه شده قرار گرفتند و نتیجه انتخابات را واگذار کردند. پس از انتخابات اما محمدرضا عارف، راه خود را از اصلاحطلبان علیالظاهر جدا کرد و از ایجاد لیستی مشترک با اصولگریان گفت. او این اتحاد را بین اصلاحطلبان و اصولگرایانی تعریف میکرد که به اعتقادش میانهرو!! بودند. این تاکتیک عارف به نوعی بخشی از اصولگرایان را از بدنه اصولگرایی جدا میکرد و عملا اولین انشقاق جدی را در پیکره این جریان وارد میکرد.
اما در سوی دیگر این میدان و سیبل اصلی، اصولگرایانی بودند که در قامت جبهه پایداری قد راست کرده بودند. آنان با این پیش فرض که در انتخابات مجلس نهم، این جریان پایداری بود که مانع وحدت اصولگرایان شد، تلاش دارند تا این بخش از اصولگرایان را از جریان اصولگرایی جدا کند تا عملا اصلاحطلبان متحد در مصاف با اصولگرایان چند تکه قرار گیرند و مجلس دهم با اکثریت اصلاحطلب تشکیل شود.
اصلاحطلبان برای این هدف خود طی چند ماه گذشته گاه وبیگاه علیرغم اختلافات اصولی در درون جریان، از انشقاق در اصولگرایان میگویند. نمونه این نوع تلاش را میتوان در یادداشت یدالله طاهرنژاد عضوشورای مرکزی حزب کارگزاران دید. او نوشته است که «این روزها جبهه اصولگرایی دچار نوعی ازهمگسیختگی شده است. بنابراین اگر بخواهیم به آن گروهی بپردازیم که از طریق مجلس و سایر اهرمهایی که در اختیار دارد بر دولت فشار میآورد و در برابر دولت قرار گرفته است تا دولت نتواند برنامههای خود را عملی کند، با این اوصاف تنها بخشی از اصولگرایان را مورد بررسی قرار دادهایم. البته باید توجه داشته باشیم این گروه از سوی سایر گروههای اصولگرایی نیز مورد قبول نیستند!! و به عبارتی سایر گروههای اصولگرایی چنین گروهی را بهعنوان اصولگرا نپذیرفته و حتی منتقد جدی این گروه و نحوه فعالیتهای آنها هستند. با این مقدمه درمییابیم برای به دست آوردن تعریف واحد از اصولگرایان با مشکلات بسیاری روبهرو هستیم. این شرایط به نحوی در حال پیشروی است که احتمال انشقاق در جبهه اصولگرایی و تبدیل شدن به دو بخش و حتی بیشتر وجود دارد. »
اکبر اعلمی از فعالین اصلاحطلب نیز در 27 مهرماه در گفتگویی از انشقاق در اصولگرایان گفته است: در حقیقت در انتخابات گذشته به وضوح دیده شد که علیرغم تمام تلاش هایی که از سوی چهره های شاخص صورت گرفت،نتوانستند به وحدتی جامع برسند حتی در انتخابات ریاست جمهوری هم این اتفاق رخ داد»
در کمتر از دو روز، علی تاجرنیا در گفتوگو با ایسنا، به اشتباهات اصولگرایان اشاره کرده و چنین نتیجه گرفته که "در انتخابات آینده شاهد انشقاق اصولگرایان خاصه در شهرهای بزرگ خواهیم بود. "
اما این اظهارات تنها بخشی از پروژه چراغ خاموش اصلاحطلبان است. آنچه که جای تامل است، لزوم توجه و هوشیاری اصولگرایان برای انتخابات آتی است. آنان چند ماهی از اصلاحطلبان برای ورود به رقابتهای انتخاباتی عقب هستند و اگر تلاشهای اصلاحطلبان بتواند در بدنه اصولگرایی انشقاق ایجاد کند، باید منتظر شکستی سنگینتر از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بود.این شکست از این جهت سنگین تر است که در انتخابات ریاستجمهوری، اصولگرایان حداقل مجلس را از آن خود کرده بودند ولیکن اگر در انتخابات آتی اصولگرایان متفق شوند، عملا از قدرت کنار گذاشته میشوند و فضا برای تندرویهای اصلاحطلبان فراهم میشود.