اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۵:۴۲
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۲۳
اذان مغرب ۱۸:۵۹:۵۶
طلوع آفتاب ۰۵:۲۶:۰۹
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۰۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۵۵
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۶/۰۸/۲۸ - ۰۴:۱۴

ادبیات معاصر و داشته‌هایش در پیشگاه رضوی

ادبیات رضوی اگرچه آنچنان که انتظار می‌رود،‌ نتوانسته بسط و گسترش پیدا کند،‌ اما در میان سایر گونه‌های ادبیات دینی موفق‌تر عمل کرده است،‌ شاید بتوان مهمترین دلیل این امر را مجاورت ایرانی‌ها با حرم مطهر رضوی(ع) و عنایت حضرت دانست.

ادبیات معاصر و داشته‌هایش در پیشگاه رضوی
به گزارش سراج24 ،‌ وقتی از ادبیات دینی در قاموس ادبیات داستانی نوین ایران صحبت می‌کنیم، از چه حرف می‌زنیم؟ واقعیت این است که ادبیات داستانی دینی در ایران هیچگاه نتوانسته خود را همانند سایر گونه‌های اصیل و حتی غیر اصیل و نو برآمده بالا کشیده و در معرض دید مخاطبان قرار دهد. هر فرد پیگیری در این زمینه می‌تواند به خوبی دگردیسی ژانرهای مختلف ادبیات اجتماعی، فولکلور و حتی سیاسی ـ اجتماعی در ایران معاصر پس از پیروزی انقلاب را ردیابی کند، تحولات و ادغام‌ها را، رویش‌ها و نو برآمدن‌ها را؛ اما وقتی صحبت از ادبیات داستانی دینی به میان می‌آوریم، چیزی بیش از بازنویسی‌های پررنگ و لعاب از روایت‌های دینی دستمان را نمی‌گیرد و این هم معنایی جز درجا زدن را در ذهن ما متبادر نمی‌کند. اما دلیل این واقعه چیست؟ در آسیب شناسی این رویداد می‌توان دلایل متعددی را برشمرد که بدون شک نخستین آن بی‌میلی نویسندگان در پرداخت به چنین موضوعی است و آن نیز به نوبه خود ریشه در برخورد ناشران با انتشار این کتاب‌ها دارد. در این میان اما ادبیات رضوی اگرچه آنچنان که انتظار می‌رود،‌ نتوانسته بسط و گسترش پیدا کند،‌ اما در میان سایر گونه‌های ادبیات دینی موفق‌تر عمل کرده است،‌ شاید مهمترین دلیل این امر را مجاورت ایرانی‌ها با حرم مطهر رضوی(ع) و عنایت حضرت دانست.  معمولا هر گاه سخن از کاستی‌های‌تولید در ادبیات رضوی می‌شود،‌ نویسندگان دلایل متعددی را برای ورود نکردن به این حوزه‌ها برمی‌شمارند،‌ در سال‌های اخیر اما کم نبودند نویسندگانی که به این وادی وارد شده و آثار در خوری نیز خلق کردند،‌ این نویسندگان نشان دادند برخلاف باور برخی دیگر از نویسندگان محدودیت،‌ کم‌بود منابع تاریخی و مخاطب اندک نمی‌تواند دلیلی بر وارد نشدن به ادبیات دینی باشد. بلکه برخلاف آن،‌ زمانی که آثار شاخصی در ادبیات دینی تولید شود،‌ اتفاقا با استقبال بسیار مخاطب حتی در فرای مرزهای جغرافیایی ایران مواجه خواهد شد. در این گزارش به برخی از این آثار که در سال‌های اخیر منتشر شده و اتفاقا توانسته‌اند‌، مخاطبان موفقی نیز داشته باشد اشاره شده است. «غریب قریب»؛‌ سعید تشکری  حقیقت این است که تشکری همیشه بخشی از تاریخ هنر دینی و مقاومت ما بوده و هست.ادبیات داستانی تشکری امروز با مشهد و امامرضا(ع) گره خورده است،‌ تشکری نویسنده‌ای است که در اسل‌های اخی رتوانسته به خوبی تاریخ دینی را معاصرنویسی کند،‌ آثار متعدد و شاخصی از تشکری در حوزه ادبایت رضوی منتشر شده است که از مهمترین آن‌ها می‌توان به «ولادت»‌، «بار باران» و «غریب قریب اشاره کرد. «غریب قریب» داستان ساخت و بازسازی بارگاه ملوکتی امام رضا(ع) در دوران های مختلف تاریخی است. تشکری در این دوازده بخش روایت هایی از ساخت یا تخریب این بارگاه در دوران های نوغانیان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، چنگیزی ها، ایلخانان، تیموریوان، صفویان، افشاریان و قاجار ارائه کرده است. تشکری در این رمان از مستنداتی که در نگارش رمان «ولایت»‌ استفاده شد‌‌ه، بهره گرفته‌است، وی به مدت یکسال از منابع تاریخی فیش‌برداری کرده، و حاصل این فیش‌برداری‌ها را در رمان پیاده کرده است. بیشتر بخوانید :‌ مشهد جغرافیای داستان‌نویسی من است داریوش ارجمند درباره این کتاب می‌گوید‌: «این رمان اثر یگانه‌ای است که تاکنون مانند آن در ادبیات ما خلق نشده است. ما درادبیات فارسی مانند انسان غوطه ور در نهر آب هستیم اگر هم تا پیش از این چیزی مانند این کتاب نوشته شده بسیار شعاری، دم دستی و برخی اوقات ریاکارانه بوده است تا جایی که آدمی را  اذیت می‌کرد مثل برخی از توصیفات مداحان  که کاری جز دین گریزی انجام نمی‌دهند. در این کتاب به باور من چیزی جز ایمان و اعتقاد حضور ندارند و قصه هم با عبور از تاریخ به صورت یکدست و هنرمندانه روایت می‌شود تا جایی که گاهی احساس می کنیم با شعر روبرو هستیم گاهی با نمایشنامه و گاهی با تصویر.کتاب تشکری امروز ما را تفسیر می‌کند و معنایی تازه به آن می دهد. به ما نشان می‌دهد که مرگ سرانجام روزی همه ما را در بر می‌گیرد و می گوید همه آنهایی که در این دنیا حضور داشتند چه آنان که حرم امام هشتم را ویران کردند چه آنان که آن را ساختند از دنیا رفته‌اند ولی نام همه به یک شکل نمانده است.» «ولادت»‌‌؛ سعید تشکری دو شبان خراسانی که یکی کاتب و دیگری صحاف است فرزند خوانده‌های خود را که در ویرانه‌های شوش دانیال پس از دیدار با مولای خود امام موسی کاظم (ع) در پی کشتاری که عباسیان برای تاراج پارسیان انجام داده‌اند می‌یابند و آنها را از بدو طفولیت در وصیتی مکتوب به نام هم می‌خوانند. لیلا و هاتف اکنون پس از سالها و مرگ این کاتب و صحاف می‌خواهند با هم ازدواج کنند اما پرسش ساده آنها از خود این است: ما که هستیم؟ و چرا فرزند مولای پدرانشان ولیعهد تازه عباسیان است؟ لیلا و هاتف برای یافتن پاسخ خود و ازدواج با یکدیگر به مدینه می‌روند تا حقیقت امام هشتم شیعیان را بیابند و زندگی خود را آغاز کنند. رسیدن آنان به مدینه مصادف است با هجرت اجباری حضرت امام رضا (ع) به مرو‌. اکنون هاتف و لیلا یکی در پی امام هشتم به سفر می‌رود و یکی با حضرت معصومه همراه می‌شود. هاتف و لیلا در می‌یابندکه ولادتی تازه برای پارسیان رقم خواهد خورد و آن آغازی تابناک سلسله نیکوست که در آینده به بار خواهد نشست. نکته قابل توجه در این رمان نمایشی است که تشکری در آن از پذیرش امام و اندیشه و منش او در میان ایرانیان هم عصر وی به نمایش می‌کشد. مبنای اصلی رمان براساس دلبستگی کاتبانی ایرانی است که از دهقانان و شبانان بودند که نقل قول‌هایی درباره امام رضا(ع) به نقل از امام موسی کاظم (ع) شنیده و با هنرهایی از قبیل نقالی، در دورهم نشینیهایی «شبچرا» آن را بیان میکردند. سفر امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) به ایران در این کتاب، از زبان مجموعه‌ای از کاراکترها بیان میشود که تشکری سعی کرده با رعایت ایجاز و خلق زبان فاخر متناسب با موقعیت و رخداد رمان و نیز ایجاد فصول متعدد و کشف هر واقعه از منظر مختص به خود در جریان داستان آن را به ماجرایی بیش از یک سفر تعبیر کرده و از آن به حادثه‌ای برای تغییر سرنوشت محتوم ایرانیان مسلمان و مقسم آن به قبل و بعد از خود یاد کند. به تعبیر تشکری در این داستان در حقیقت با داستانی چند وجهی درباره زندگی این خواهر و برادر مواجه میشویم که شهود دراماتیک نویسنده نسبت به برخی موضوعات در بخش‌هایی از پرداختن به زندگی این دو بزرگ، از رویکردهای محتوایی آن محسوب میشود. تلاش اصلی تشکری در این کتاب خلق روایتی تاریخی است که از دو منظر بدیع و تازه می‌نماید. نخست اینکه تاریخ برای وی بستر واقعی روایت داستانی نیست بلکه زمنیه‌ای است برای بیان یک واقعیت تاریخ محتوم. او تاریخ را دستمایه خلق شخصیت‌هایی کرده مجازی اما فرم گرفته از واقعیت؛ که اسب خیال مخاطب این رمان را بر مسیری از واقعیت به تاخت می‌برند و او را در فضای داستانی و در عین حال حقیقی با زندگی معصوم هشتم و خواهر گرامیش آشنا می‌کنند. از سوی دیگر ولادت را می‌توان از حیث زبانی تلاشی ستودنی برای خلق زبانی تازه در روایت داستان‌های دینی تاریخ دانست. این مساله خود را زمانی بیشتر نشان می‌دهد که ببینیم در میان نوینسدگان ایران زبان بیان روایت‌های تاریخی و لحن حماسی‌آن با زبان بیان داستان‌های دینی و لحن پند آموزانه آن دارای تفاوت‌هایی اساسی هستند که تشکری توانسته در این میان به تلفیقی قابل توجه درباره آن دست پیدا کند. بار باران‌؛ سعید تشکری بار باران از منظر شهودی به زندگی گوهرشاد بیگم عروس تیموری پرداخته است‌. گوهر شاد بیگم و شاهرخ پس از مرگ تیمور به سوی سرزمین هرات حرکت می‌کنند تا جا پای تیمور نور جهانگشای بگذارند و بخشی از سرزمین او را به نام تیمور پادشاهی کنند. تیمور در راه چین و ماچین در سودای فتح سرزمین تازه و توبه خویش جان می‌دهد . تیمور در پندار این که مسلمانان بسیاری را کشته است و خدای مسلمانان با او قهر کرده است‌، می‌خواهد در کشتاری تازه از کفار بازگشت خود را به سوی خداوند بنا کند، اما مرگ او این فرصت جهانگشایی را از او می‌گیرد. از سوی دیگر گوهرشاد و شاهرخ در راه رسیدن به طوس با مادر بیمار گوهرشاد روبرو می‌شوند. آنها می‌شنوند که در طوس سلطانی به نام رضا (ع) شفای عرب و عجم، ترک و تاتار را با بهای شکستن دل می‌دهد. گوهرشاد عهد می‌بندد در صورت بهبود مادرش خانه‌ای در کنار بارگاه سلطانی رضا بسازد. مادر بهبود می‌یابد و گوهرشاد به عهد خویش پافشاری می‌کند. قوام الدین شیرازی معماری حاذق بر کار گمارده می‌شود. اما پیرزنی حاضر نیست که تکه زمین خود را به گوهرشاد بفروشد. پریزاد خادمه گوهرشاد و از سوی دیگر پسران گوهرشادبیگم بایسنقرمیرزا و ابراهیم میرزا شولای سلطانی پدر را به دور انداخته‌اند و هر کدام چون گوهرشاد در بین فضیلت و خدمت‌، خدمت به سلطان را تا ماندن در امیری تیموری ترجیح می‌دهند. شاهرخ که در میان قوم تیموری دشمنان بسیار دارد در حرم سلطانی رضا به خون می‌نشیند و نوادگان تیموری قصد جان او را می‌کنند. شاهرخ از مهلکه ترور خویش با دعای همسر و فرزندان جان سالم به در می‌برد. قوام الدین شیرازی بنای مسجد گوهرشاد را به اتمام می‌رساند اما او دچار چالشی عظیم است زیرا می‌داند در آینده نامی از او در این مسجد باقی نخواهد ماند. همچنان که گوهرشاد دریافته است در فضیلتی که یافته از میان فرزندان خود جانشینی برای قوم تیموری باقی نخواهد گذاشت. در آفتاب افتتاح مسجد همه قهرمانان گویی کبوترانی شده‌اند که در بام مسجد گوهر شاد سلطانی به نام رضا (ع) را طواف می‌کنند. حریم؛‌ صادق کرمیار صادق کرمیار از راه روزنامه‌نگاری قدم به وادی نویسندگی گذاشت. هم‌نشینی با علی‌اصغر شیرزادی و مشاوره‌های وی برای جستجوی عمیق و فراتر از ظاهر در جبهه و نیز دور شدن از سبک روایت روزنامه‌ای برای رسیدن به شخصیت‌های داستانی از او نویسنده‌ای خلق کرد که از دل رویدادهای جاری در بستر تاریخ یک ملت و رویدادهای سازنده هویت دینی و تاریخی یک کشور، داستانی را خلق کند که هم وامدار به تاریخ است و هم به اسلوب نویسندگی و تخیل در روایت وفادار و در کنار آن می‌تواند لایه‌های تاریخ را بی کم و کاست واکاوی و در قالبی تازه روایت کند. بیشتر بخوانید:حریم انسان را به کنکاش درون خود دعوت می‌کند بیشتر بخوانید: برخی حمایت‌‌های دولت از اهل فرهنگ پوپولیستی بود کرمیار نویسنده‌ای است که به خوبی پیچ و خم استفاده از تخیل و شخصیت‌سازی را در روایت داستانی بلد است. خود او در مصاحبه‌هایش درباره رمان نامیرا بارها اذعان داشته است که تنها چیزی که در این رمان از منظر تاریخی سندیت داشته است، یک خط روایت تاریخی از قبیله قهرمان داستان اوست. اما کرمیار این خط تاریخ را به رمانی تأثیرگذار مبدل ساخته که نه تنها پایبند به تاریخ است و در راستای واقعیت‌های تاریخی قدم برداشته است، بلکه به خوبی توانسته شخصیت‌هایی را خلق کند که در پس یک واقعیت تاریخی نفس کشیده و بدون حضور فیزیکی در آن، جزئی از سازندگانش باشند. تازه‌ترین رمان کرمیار با عنوان «حریم» اما تجربه‌ای تازه در کارهای اوست. او در این زمان از سویی به سراغ ژانر تازه و کمتر تجربه شده در داستان‌نویسی بلند خود رفته است و از سوی دیگر مهارت و قدرت ذهنی وسیعی را در این حوزه به رخ مخاطب خود کشیده است. کرمیار در حریم مناسبات اجتماعی انسان امروز را در حریم حرم نشان می‌دهد،‌ او مشهد را به عنوان شهر داستانی خود برگزیده و از این منطر داستانی امروزی با تیکه بر پیشینه دینی این شهر مقدس نوشته است. این داستان را می‌توان رمانی در ژانر اجتماعی برشمرد. رمانی برخواسته از متن اجتماع امروز و شخصیت‌پردازی شده با چهره‌ها و افرادی که بخشی از واقعیت دنیای زیستی جامعه ایرانی در دهه چهارم از انقلاب اسلامی به شمار می‌روند. او با زبان روایی دانای کلی که به خوبی خودش را از دل داستان کنار کشیده و مانند یک نریتور (گوینده) مستند به بازخوانی زندگی و زمانه شخصیت‌های خود می‌پردازد و در هم‌تندیگی زندگی آنها نسبت به هم را واکاوی می‌کند. مهم‌ترین تأکید و وجه ممیزه این رمان را باید در معرفی مفاهیمی کلیدی در بطن این رمان بدانیم. موضوعاتی مانند خیر و شر و نفس و نیت اعمال انسانی و مهم‌تر از آن، تأثیرگذاری تمامی انسان‌ها در زندگی یکدیگر است. انسان‌های داستانی او به شدت در ساختار زیستی یکدیگر تاثیرگذار و فعالیت‌های آنها در یکدیگر موثر است و این مسئله را باید استعاره‌ای از مفهوم بلندی دانست که کرمیار در رمان خود بیان کرده و آن چیزی جز تأثیر و تأثر تک تک اعضا اجتماع بر یکدیگر نیست. «حریم» با چنین مختصاتی اتفاقی تازه در ادبیات کرمیار و نیز داستان نویسی اجتماعی معاصر ایران می‌تواند باشد که کلیشه‌های رایج در این نوع از نوشتن را حذف و به ساختاری قوام یافته و قابل قبول در این زمینه دست پیدا کرده است. پنجشنبه‌ فیروزه‌ای‌؛ سارا عرفانی «پنجشنبه فیروزه­‌ای»،  اثر سارا عرفانی داستان چند دانشجوست که به زیارت امام رضا(ع) می‌روند. در این سفر اتفاقاتی برای آنها می‌افتد و فلاش‌بک‌هایی هم به زمان گذشته می‌خورد. این داستان را می­‌توان یک تجربه قابل اعتنا و قابل قبول در حرکت به سمت تولید آثار دینی شاخص دانست، آثاری داستانی که پیش از هر چیز سعی دارند به دور از هر نوع قضاوت و یا ظاهرالصلاح نشان دادن بخشی از شخصیت­‌های داستانی و ترسیم فضاهای سفید و سیاه در داستان، سبک‌­های مختلف از زندگی انسانی را پیش روی هم قرار داده و مخاطب را به هم ذات پنداری با آن وادارند. «پنجشنبه فیروزه‌ای» با یک داستان سریع و سرضرب آغاز می­‌شود. با روایتی از یک دانشجو که مخاطب می­‌تواند به سادگی با آن هم‌ذات پنداری کند؛ دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست. اما رمان پس از این پیش­‌درآمد وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو می­‌شود که برای زیارت به مشهد مقدس وارد شده­‌اند. شاید اوج رفتار عرفانی در نگارش این رمان و رو در رو قرار دادن سبک­های مختلف زیستی در رمان را بتوان در این بخش رمان جستجو کرد. عرفانی با زیرکی و در عین حال رعایت جنبه‌های مختلف عفاف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن دختران جوان دانشجویی می­‌برد که  در این سفر همراهند. عرفانی خود درابره این رمان می‌گوید:‌ به چند چیز در این داستان پرداختم؛ یکی خود زیارت و این‌که زیارت مطلوب‌تر، کدام است و به چه شکلی زیارت کنیم، شایسته‌تر است؟ برخی اصرار دارند در محلی زیارت کنند که به بدن امام رضا (ع) نزدیک‌تر است، یا این‌که ضریح را ببینند و برای زیارت به سمت ضریح بروند. البته، من اینها را نفی نکردم، اما دغدغه شخصیت داستان این مسایل است و به این موضوعات فکر می‌کند. در نهایت هم با توجه به اتفاقاتی که می‌افتد، از این امور می‌گذرد و در زیارت عمیق‌تر می‌شود. از سوی دیگر، دو شخصیت اصلی داستان مشکلاتی در زمینه ازدواج دارند و چند سال است می‌خواهند با هم ازدواج کنند، اما خانواده‌ها جلوی پایشان سنگ می‌اندازند و مسایلی مانند خانه و ماشین و مهریه را مطرح می‌کنند. سعی کردم این موضوعات را هم در داستان لحاظ کنم.  شهد شوکران‌، نصرالله قادری  قادری در میان مخاطبان فرهنگ و هنر ایران با نمایشنامه­‌نویسی و کارگردانی تئاتر شناخته شده است. او همه حس و عاطفه­اش در برداشت خود از یک روایت آئینی، ملی و یا اجتماعی را به طور کامل در نگار متون نمایشی­اش منعکس می­کند و در نهایت متنی خلق می­کند که کپی برابر اصل حس و حال اوست در هنگامه مواجهه با آن روایت. قادری در سال­های اخیر اما بیش از نمایشنامه به نگارش و بازنگارش داستان­های تاریخی از زندگی بزرگان تاریخ اسلام از جمله ابوذر و سلمان و… پرداخته است که در قالب داستان­‌های بلندی از سوی کتاب نیستان منتشر شده است و در تازه­‌ترین کتاب خود نیز با عنوان «شهد شوکران» عصاره­ای از نگاه تیزبین و نکته‌­سنج خودش را در مواجهه با حقایقی از زندگی معصومان (ع) به کام داستان کشیده است تا ماندگار و جاودان باقی بماند. «شهد شوکران» روایت­‌هایی است حقیقی از زندگی سه امام معصوم (ع) – معصوم هشتم، نهم و دهم؛ امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم السلام – که وجه مشترک هر سه آنها مظلومیت در زندگی و شهادت و تشابه در شیوه آن است. قادری با چنین نخ تسبیحی به کند و کاو در زندگی و اقوال این سه امام معصوم پرداخته است و به قول خود روایت­‌هایی شگفت و به ظاهر باورنکردنی از زیست آنان را استخراج و در قالب داستان بازنویسی کرده است. ویژگی اصلی این متن در مقایسه با متون به ظاهر مشابه با آن، شیوه روایتی است که قادری برای بیان آن برگزیده است. «شهد شوکران» از این منظر شامل روایت­‌هایی واقعی است که از زبان یک نویسنده و با بهره­گیری از تخیل او برای فضاسازی و روایت در قالب یک موقعیت داستانی قرار گرفته و عنوان شده است. به عبارت ساده­تر جان­مایه روایت و اتفاق منسوب به معصوم در این کتاب حقیقی و مطابق با متون کهن دینی و اعتقادی است، اما شیوه و نحوه روایت آن دست­پخت نصرالله قادری است که در پس سال­ها مطالعه و ایستایی در این متون با زیر و بم آنها به خوبی آشنا شده است. نکته قابل توجه دیگری که متن این کتاب را قابل اعتنا کرده است، نثر خاصی است که قادری در بیان داستان­‌واره­‌های خود از آن بهره برده است. اسلوب و ساختار این متن به شکلی تنظیم شده است که از سویی به متون کهنه و ساختارهای روایی آنها به ویژه در روایت‌­های دینی پایبند مانده است و از سوی دیگر از لغات و اصطلاحاتی امروزی و قابل توجه برای مخاطبان امروزی بهره می­‌برد. به عبارت دیگر شاید «شهد شوکران» را بتوان تلفیقی داستانی از سنت و مدرنیته در روایت داستانی از ائمه معصوم (ع) دانست که تا پیش از این کمتر مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. در کنار این مسئله نحوه نگاه نویسنده در انتخاب داستان­ها نیز حاکی از وجود نگرشی خاص در نگاه به ائمه (ع) است که در آن نویسنده به دنبال نوعی نگاه کاربردی و احترام‌­برانگیز نسبت به کرامات اهل بیت است که مخاطب با مشاهده آن به خود و آنچه در اقوال و روزگارش می­‌گذرد بیش از پیش رجعت می­‌کند و شاید همین رجعت و خودسازی در پی آن را بتوان از مهم­ترین نیات نویسنده در خلق این اثر دانست.
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••