اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۵:۴۲
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۲۳
اذان مغرب ۱۸:۵۹:۵۶
طلوع آفتاب ۰۵:۲۶:۰۹
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۰۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۵۵
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۶/۰۳/۰۳ - ۱۵:۵۶

رهبری‌درمورد طراح‌عملیات‌‌آزادسازی‌خرمشهرچه‌گفتند؟

سردار شهید حسن باقری(غلامحسین افشردی) طراح عملیات بیت المقدس بود که منجر به آزادی خرمشهر پس از ۱۹ ماه شد. رهبر معظم انقلاب در خصوص این شهید والامقام مطالبی را بیان کرده‌اند.

رهبری‌درمورد طراح‌عملیات‌‌آزادسازی‌خرمشهرچه‌گفتند؟

به گزارش سراج24، عملیات بیت‌المقدس یکی از بزرگترین و استراتژیک‌ترین عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس است که طی چهار مرحله مختلف نهایتا منجر به آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد شد. این عملیات از دهم اردیبهشت ماه سال 61 آغاز شد و یک ماه به طول انجامید. لذت بخش‌ترین پیروزی هشت سال جنگ تحمیلی در این عملیات رقم خورد و شهیدان و سرداران مبارز این رزم به فاتحان خرمشهر مشهور شدند که با مقاومت خود توجه جهان را به نتیجه بزرگ این عملیات جلب کردند.
سردار شهید حسن باقری یکی از فرماندهان بزرگ دوران دفاع مقدس بود که در طی دوران حضورش در جبهه های نبرد علیه دشمن بعثی رشادت های فراوانی برای مقابله با دشمن انجام داد. شهید باقری طراح عملیات بیت المقدس بود که با تدبیر و برنامه ریزی دقیق موجب شد خرمشهر پس از 19 ماه از اشغال رژیم بعث عراق خارج شود. امام خامنه‌ای(مدظله) در خصوص این شهید والا مقام و عملیات بیت المقدس مطالبی را بیان کردند که  مؤسسه شهید حسن باقری این سخنان را در قالب پوستری متشر کرده است . متن این بیانات را در ادامه می‌خوانید.
«دفاع مقدس وسیله‌ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسان‌ها، به شکل عجیبی بروز کند. مثلا در سپاه، شما ملاحظه می‌کنید یک جوانی وارد میدان جنگ می‌شود و در حالی که از مسائل نظامی هیچ اطلاعی ندارد و وارد نیست، در ظرف یک سال یک سال و نیم، دو سال تبدیل می‌شود به یک استراتژیست نظامی؛ این مهم است.
شهید حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است. هر کس منکر این معنا باشد، اطلاع ندارد؛ والا کسی اطلاع داشته باشد، خواهد دید که واقعا این جوان بیست و چند ساله یک طراح جنگ است. کی؟ در سال 1361؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال 1359 این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست‌ نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است! این خیلی نکته‌ی مهمی است... این عجیب نیست؟ این معجزه نیست؟ این‌ها معجزه‌ی انقلاب است.
شهید حسین باقری (غلامحسین افشردی) آن وقت در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول کار بود... خب کسی که در یک روزنامه مثلا کار خبرنگاری انجام می‌دهد یا احیانا یک صفحه‌ای را تنظیم می‌کند، معمولا از جنگ و از راهبردهای جنگی و مانند این‌ها چیزی اطلاع ندارد؛ باید برود، یک کلاشینکف بدهند دستش، بگویند آقا برو آنجا تیراندازی کن، علی‌الظاهر بیشتر، از این آدم برنمی‌آید.
یک ماه بعد از شروع جنگ عازم جبهه می‌شود، در حالی که نه رزم بلند است، نه درس نظامی خوانده، نه خیلی از ابزارهای نظامی رو می‌شناسد، اصلا نمی‌شناسد؛ یعنی مثلا بگویند تفنگ 106 یا خمپاره فلان، نمی‌داند چه جور چیزی است؛ یک گلوله هم از هیچ تفنگی شلیک نکرده است. آبان ماه سال 1359 این جوان به یک شکل است؛ بعد شما می‌بینید همین جوان در اسفند سال 1360 و فروردین سال 1361؛ فرمانده یک محور عملیاتی در یک عملیات عظیم و موفقی مثل فتح‌المبین شده است.
آن کسانی که مسئول جنگ بودند استعداد را در این زمین مستعد شناختند و چشمه‌ای که در وجود او بود فوران کرد، لذا عملیات بیت‌المقدس، در اتاق فرمان جنگ نشسته، فرماندهان برجسته قدیمی ما می‌گویند این عملیات را  این جوری شروع کنیم. این جوری حرکت بکنیم؛ این جوان و چند نفر مثل خودش می‌گویند نه، این جور مناسب نیست ما ضربه می‌خوریم، باید از اینجا شروع کنیم؛ یک نقطه‌ای را مشخص می‌کنند که آن نقطه الان در ذهن من هست.
البته آنهایی که 20 سال، 25 سال سابقه خدمت داشتند، افسرهای خوبی هم بودند؛ یعنی آنهایی که در جنگ بودند و سابقه داشتند، آنها هم افسرهای مومن، حزب‌اللهی، خوب و کارآمد بودند؛ اما این جوان با استعداد، در تشخیص موقعیت و اینکه چه باید کرد و چگونه باید ادامه داد؛نظرش صائب‌تر از آنها بود. پیشنهاد کرد، آنها قبول نکردند، بحث کردند، مجادله کردند، بالاخره قانعشان کرد و عمل کردند و پیروز شدند و خرمشهر آزاد شد.
خب، حالا این را شما بروید اینجا و آنجا در دنیا بیگویید؛ بگویید آنها یک جوانی مثلا در آبان ماه یا مهرماه سال 1359 سرباز صفر بوده بعد در فروردین یا اردیبهشت سال 1361 در عملیات بیت‌المقدس، تبدیل شده به یک استراتژیست نظامی!
آیا این را کسی باور می‌کند؟ این را باور نمی‌کنند، اصلا باور کردنی نیست که یک سرباز صفر در ظرف یکسال و چهار ماه، پنج ماه، شش ماه تبدیل بشود به یک فرمانده نظامی فعال و موفق به هر کسی بگویید، می‌گوید دروغ است. اما این راست است، این اتفاق افتاده؛ نه در یک مورد، در ده‌ها مورد اتفاق افتاده است.
همین بچه‌هایی که سپاه را اداره کردند؛ همه‌شان از همین قبیل بودند؛ یکی دانشجو بود، یکی کارگر بود، یکی مثلا یک مبارز آزاده بی‌خانه و کاشانه بود، اینها در ظرف یک سال، دو سال، سه سال تبدیل شدند به فرماندهان برجسته جنگ بعضی از اینها به نظر من کارشان از این هم بالاتر است و آن این است که اینها توانستند نیروهای مستعد را شناسایی کنند، استعدادها را ببینند، بفهمند، بشناسند، این نیروها را در آنجاهایی که لازم است بگمارند و بچینند. این کار مهمی است.

دلیل مهارت اینها و عظمت کار اینها این است که... اینها توانستند یک ارتش مجهز پشتیبانی شده‌ای از سوی قدرت‌های بزرگ را، با آن همه سازوبرگ در عملیات‌های فوق‌العاده عجیبی، آنچنان در محاصره بیندازند که آنها خودشان حیرت‌ کنند.... در عملیات فتح‌المبین طراحی‌های همین نیروهای جوان ما، همین بچه‌های ما موجب شد که... دشمن ناگهان احساس کند که این نیرویی که در مقابل اوست و دارد با او می‌جنگد، از پشت سر دارد به او حمله می‌کند!... یا در عملیات بیت‌المقدس دو، سه لشکر مجهز دشمن ناگهان احساس می‌کنند در محاصره قرار گرفتند!... این مهم نیست؟ این کوچک است؟ این قابل این نیست که روی این حرکت عظیم کار بشود، فکر بشود، تحقیق بشود، کار هنری بشود، کار تحقیقی انجام بگیرد؟ این‌ها شوخی است؟
اهمیت و صحبت‌ طراحی‌های جوان‌های ما، این استعدادهای برجسته، از جمله اینجا معلوم شد که یک لشکر مجهز، یک نیروی مسلح از همه جهت مجهز که هم ژنرال‌های کارکشته و قدیمی و افسران برجسته به قول خودشان داشتند، هم از طرف دشمنان ما در سطح جهانی به اینها کمک می‌شد، به اینها دستور داده می‌شد، روش یاد داده می‌شد، حتی تاکتیک به اینها تعلیم داده می‌شد؛ این ارتش آنچنانی در مقابل طراحی‌های جوان‌های ما دست و پایشان بسته می‌شد، کم می‌آوردند و مغلوب می‌شدند؛ این دلیل چیست؟ این دلیل این است که کار در اینجا دارای یک چنین عظمت و اهمیتی است. این استعدادها بروز کرد.
خب، اگر ما در قصه‌ی جنگ یک جنس معجزه‌ای را شاهدیم، چرا در قصه‌ای مثل قصه رسانه، این انتظار را نداشته باشیم؟ چرا در قصه‌ای مثل قصه سیاست و در عرصه‌های گوناگون دیگری که یک کشور یک انقلاب، یک جامعه‌ای انقلابی به آنها نیاز دارد، چنین انتظاری نداشته باشیم؟ من می‌خواهم بگویم راهی را که شروع کردید، با اعتماد کامل به خدای متعال و با این حقیقت که نیروی ایمان می‌تواند انسان را در راه‌های طولانی به شکل طی‌‌الارض حرکت بدهد و انسان، فاصله‌ها را برق‌آسا طی کند، ادامه بدهید و پیش بروید و کار کنید.
امام(رضوان‌الله علیه) - آن مرد خدا، آن حکیم الهی به معنای واقعی کلمه - وقتی خرمشهر آزاد شد، وقتی این همه مجاهدت به بار نشست، این همه جوان‌ها عرق ریختند، این همه شهید دادیم، این همه زحمت کشیدیم، فرمود که خرمشهر را خدا آزاد کرد! این مهم است؛ معنای این چیست؟ معنای این آن است که اگر شما مجاهدت کردید، قدرت خدا می‌آید پشت شما... وقتی مجاهدت می‌کنید، وقتی تنبلی نمی‌کنید، وقتی وارد میدان می‌شوید، وقتی نیروهای خودتان را به صحنه وارد می‌کنید، اینجا قدرت خدا است که پشت سر شما است. خرمشهر را خدا آزاد می‌کند. با این منطق، همه‌ی دنیای مسخر استکبار را هم جدا می‌تواند آزاد کند. با این منطق، فلسطین هم می‌تواند آزاد بشود. با این منطق، هر ملتی می‌تواند مستضعف نماند؛‌به شرطی که این منطق تحقق پیدا کند. وقتی ما این منطق را داشتیم، شکست‌ناپذیر می‌شویم... این همان چیزی است که قدرت خدا را می‌آورد پشت سر انسان؛ این یعنی جنگ نامتقارن.
معنای جنگ نامتقارن این است که هر کدام از این دو طرف امکاناتی دارند، منابع قدرتی دارند که طرف دیگر آن را ندارد. ما هم امکاناتی داریم که او ندارد؛ آن امکان چیست؟ توکل، اعتماد به خدا، اعتماد به پیروزی نهایی، اعتماد به قدرت انسانی، به قدرت اراده‌ی انسان مؤمن؛ این را ما داریم؛ این شد جنگ نامتقارن. امروز برای کشور ما جنگ نظامی و سنتی و متعارف احتمال بسیار بسیار ضعیفی است، لکن جهاد باقی است؛ جهاد... فقط به معنای جنگ نظامی نیست؛ جهاد یک معنای بسیار وسیع‌تری دارد. در بین جهادها جهاید هست که خدای متعال در قرآن آن را «جهاد کبیر» نام نهاده؛ وجهدهم به جهادا کبیرا.
«جهاد کبیر» یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن... در میدان‌های مختلف! تبعیت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدان‌های مختلف از دشمن تبعیت نکن؛ این شد «جهاد کبیر». این تبعیت نکردن آنقدر مهم است که خدای متعال پیغمبر خود را مکرر به آن توصیه می‌کنند؛‌ آیه‌ی تکان دهنده‌ی اول سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب بسم‌الله الرحمن الرحیم. یاایها النبی اتق‌الله ولا تطبع الکفرین؛ [می‌فرماید] «اتق الله ولا تطع الکفرین»! پیغمبر! تقوا داشته باش و از کافران تبعیت نکن؛ ان الله کان علیما حکیما، ما می‌دانیم مشکلات تو را، ما می‌دانیم فشارهایی که بر تو وارد می‌کنند تا تو را وادار به تبعیت کنند - تهدید می‌کنند، تطمیع می‌کنند - اما شما مراقب امر و نهی الهی باشم. اتق‌الله، حواست جمع باشد. ولا تطع الکفرین؛ این اطاعت نکردن از کافرین، آن چیز بزرگ و مهمی است که خدای متعال با این لحن با پیغمبرش حرف می‌زنند. خب اطاعت از کافرین نکن، پس چه کار کن؟ واتبع ما یوحی الیک من ربک ان‌الله کان بما تعملون خبیرا... از آنها تبعیت نکن؛‌تو برنامه داری؛ تو برنامه‌ی کار داری، برنامه‌ی زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآ« در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه‌ی اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو. ببینید اینها همه آیات اول سوره‌ی احزاب است؛ پشت سر هم؛ اول، اتقل الله و لاتطع الکفرین و المنافقین؛ بعد، واتبع ما یوحی الیک من ربک؛ پشت سر، جواب این سوال است که خب، خطر وجود دارد، فشار می‌آورند؛ و توکل علی‌الله و کفی بالله و کیلا؛ در مقابل همه‌ی این فشارها به خدا تکیه کن؛ به خدا تکیه کن. توکل معنایش این نیست، که کار را رها کنید بنشینید تا خدا باید عوض شما کار را انجام بدهد؛‌این نیست؛ توکل این است که شما راه بیفتید، عرق بریرزید، تلاش کنید، آن وقت یقین داشته باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد؛ امروز مسئله‌ی جمهوری اسلامی این است.


خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی؛ [بلکه] در یک میدانی که جنگ نظامی سخت‌تر است... اینکه از همه‌ی استعدادهای موجود کشور دعوت می‌کنیم که استعدادهای خودشان را در خدمت پیشرفت این کشور به کار بیندازند و به صحنه بیاورند و به میدان بیاورند و از مسئولان دولتی و سایر مسئولان دعوت می‌کنیم که از این استعدادها استقبال نکنند، این آن بخش فعال اجتماعی این جهاد کبیر است... این جهاد کبیر را، شما باید سرلوحه‌ی کارتان قرار بدهید.

منبع: تسنیم

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••