اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۴۵:۲۵
اذان ظهر ۱۲:۱۱:۵۹
اذان مغرب ۱۸:۳۳:۲۹
طلوع آفتاب ۰۶:۰۹:۰۶
غروب آفتاب ۱۸:۱۵:۲۵
نیمه شب ۲۳:۳۰:۲۵
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۶/۰۲/۰۷ - ۱۸:۱۱

مقدورات و ماذونات در اخلاق انتخاباتی

باید نشان دهیم که صحنه سیاسی و انتخاباتی ایران به تدریج از صحنه های منفعت طلبانه و سکولاریستی و ماکیاولی مدل های غربی جدا می شود.

مقدورات و ماذونات در اخلاق انتخاباتی

به گزارش سراج24، بهار نود و شش آمیخته است با دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و انتخابات شوراها، که سرانجام صحیح و قانونی آن ها خواست همه ایرانیان است.  انتخابات نود و شش اکنون به یکی از دغدغه های اصلی شهروندان تبدیل شده است و واکاوی مطالبات ایرانی در هر دو که یکی بیشتر جنبه محلی و دیگر ملی است، اصلی ترین و محوری ترین موضوع می باشد.  روزنه انتخابات به سوی منظرهای گوناگونی باز می شود و دل مشغولی های متفاوتی را در میان مردم ایجاد می کند.  یکی از آن ها اخلاق انتخاباتی در میان هم انتخاب کنندگان و هم انتخاب شوندگان است.

یکی از مولفه های اساسی گفتمان انقلاب اسلامی ایران، فضیلت گرایی اخلاقی است.  به عبارت دیگر زمانی که در مجموعه رهاوردهای انقلاب اسلامی توامانی دیانت و سیاست مطرح می شود، به تبع، آمیختگی سیاست با مبانی فضیلت مداری اخلاقی اسلام نیز مطرح است.

البته اخلاق خود یک واژه نسبی است و استنباط ها و برداشت های مختلفی نسبت به آن وجود دارد.  اخلاق می تواند اعم از خوب و بد باشد، پس بنا بر این بهتر است از فضیلت و رذیلت اخلاقی صحبت کنیم تا از خود اخلاق فی نفسه و بدون اضافه. 

فضیلت اخلاقی مجموعه خوبی هایی است که شهود وجدانی و فطری هم به آن شهادت می دهد.   اگر یک تعریف ساده از عمل اخلاقی داشته باشیم، می تواند ما را در پیشبرد مباحث این نوشتار بسیار کمک کند و موثر باشد.

تعریف فضیلت اخلاقی

فضیلت اخلاقی را می توان با تصور و تصویر دو دایره تعریف کرد.  دایره اول، همان دایره مقدورات یا تواناییهای فردی است، یعنی عمل و اقداماتی که می تواند انجام دهد.

دایره دوم، همان دایره ماذونات یا اعمالی است که فرد به خود اجازه می دهد که آن ها را انجام دهد.

حال فضیلت اخلاقی یعنی که کارهایی که فرد می تواند آن ها را انجام بدهد ولی به خود اجازه نمی دهد که آن ها را انجام دهد.  به عنوان مثال می تواند که دروغ بگوید و به ویژه در مقام و موقعیتی قرار دارد که اگر هم دروغ بگوید، خیلی آن دروغ یا دروغ ها را باور می کنند، اما به خود اجازه اخلاقی نمی دهد که دروغ بگوید، حتی اگر آن دروغ به نفعش باشد.

نمونه های فضیلت اخلاقی

می تواند عوام فریبی کند و با ذکر مطالب دروغ و غیر واقعی و غیر ممکن، مردم را به سوی خود جلب کند، اما به خود اذن اخلاقی نمی دهد که چنین کاری را انجام دهد. 

می تواند به سیاه نمایی دیگران بپردازد تا خود را در عیون و انظار دیگران، موجه و معتبر نشان دهد، اما باز به شکل فطری، وجدانی و شهودی و ذاتی به خود اذن چنین عملی را نمی دهد حتی اگر به نفعش باشد و به این وسیله بتواند به اهداف و منافع خود نایل شود.

می تواند عزت و کرامت دیگران را با تمسخر و توهین تنزل دهد، با این هدف که به زعم و قول خودش، جایگاه بهتری برای خود در جامعه هدف باز کند اما این کار را نمی کند، نفس خود را مصون نگه می دارد و روح خود را آلوده نمی سازد.

می تواند با طرح شعارها و وعده های غیرواقعی، غیر ممکن، و رویایی، عده ای ساده دل را به سمت خود بکشاند، اما این شعارها و وعده ها را نمی دهد، و صرفا آن وعده هایی را مطرح می کند که محاسبه کرده است و می داند که می تواند آن ها را انجام دهد و در نتیجه کف نفس می کند و تقوی پیشه می سازد تا باز به قیمت نیل به منافع، نفس خود را آلوده و کثیف نکند.

می تواند با ایجاد تفرقه و کینه توزی بین مردم به اهداف فردی و گروهی خود نایل شود، اما در فطرت و ذات خود می فهمد که این خودی و غیر خودی کردن ها بین مردم تفرقه و واگرایی ایجاد می کند و نهایتا می تواند به همگرایی ملی و منافع ملت صدمه بزند، نفس خود را نگه می دارد و به سمت عمل و فضیلت اخلاقی حرکت می کند.

می تواند دست به اعمالی بزند که منافع حزبی، تشکیلاتی و گروهی خاص صرفا تامین شود و خود نیز از این مسیر به منافع زیادی دست یابد، اما می داند با این کار شایستگان و نخبگان زیادی کنار گذاشته می شوند، و حزب گرایی و جناح طلبی جانشین شایسته سالاری می شود، کف نفس می کند و آخرتش را فدای دنیای فانی نمی سازد.

می تواند با نزدیک شدن به برخی از بیگانگان خصم کشور، به منافع خاص گروهی و فکری خود نایل شود، اما می بیند که این کار را بکند، عزت و آقایی و استقلال کشور به شدت صدمه می بیند، بنا بر این، منافع ملی و عزت اسلام و مسلمین را در اولویت قرار می دهد، حفظ گفتمان انقلاب اسلامی را ارجح می داند، بنا بر این هرگز حتی به فکر نزدیک شدن به دشمنان اسلام و انقلاب نمی افتد.

می تواند برای اینکه به حامیان مالی و پولی قدرتمندی در فرآیند انتخاباتی دست پیدا کند، دست به برخی کارها بزند، اما تشخیص می دهد که این کار، می تواند او را مدیون آن ها سازد و سپس در آینده و در منصب قدرت گروگان آن ها شود و احتمال می دهد که بعدا دچار خواسته های نامشروع آن ها شود، قاطعانه تصمیم می گیرد که شر آن ها را از همان ابتدا قطع کند و راه را برای تامین زندگی سعادت مندانه و حیات اخروی آبرومندانه فراهم سازد.

می تواند طرح آزادی طلبی غیر واقعی را به عنوان یک رویکرد انتخاباتی به جلو ببرد تا آرای دسته خاصی ازمردم را به دست آورد، اما می داندکه این عمل با ساختارهای دینی، قانونی و اجتماعی مستقر در جامعه هم خوانی و هم آهنگی ندارد، بنا بر این از این شعار و اقدام پشیمان می شود و سعی می کند در ساختارهای قانونی و دینی حرکت کند.

 عمل اخلاقی نتیجه محور و وظیفه محور

باید دانست که در حیطه عمل اخلاقی بسیاری از کارها و اعمال توجیه می شوند.  برای درک این توجیهات بهتر است در اینجا خیلی خلاصه به این رویکردها اشاره ای بشود.  سوال اصلی این است که کدام عمل، عمل اخلاقی است و کدام عمل، عمل اخلاقی محسوب نمی شود.

برداشت اول که معروف به برداشت نتیجه محور است، بر نتایج عمل تاکید دارد و این گونه استدلال می کند که در ارزیابی عمل باید به نتایج عمل دقت و تاکید نمود، اگر نتیجه عمل خوب است، عمل اخلاقی و با فضیلت است و اگر نتیجه یا نتایج مترتب بر عمل بد باشد، آن عمل غیر اخلاقی و رذیل و نکوهیده و ناپسند است.

بنا بر این اگر دروغ گفته شود ولی نتیجه این دروغ خوب باشد، می توان گفت که آن عمل، عمل اخلاقی است.  مثال ساده اینکه، دروغی گفته شود تا بین دو مسلمان اصلاح ذات بین بشود و آن دو نفر با هم آشتی بکنند، آن دروغ دروغ مصلحت آمیز است و بنا بر این، آن عمل هم، عمل اخلاقی است و قابل قبول می باشد و نمی تواند که در خانواده رذالت های اخلاقی قرار بگیرد.

اما باید توجه داشته باشیم که ارزیابی نتایج خوب یا بد نیز کار بسیار سختی است و اسیر دست میل ها و سلایق گوناگونی قرار می گیرد، چه خوب است و چه بد است، و مهم تر اینکه برای کی خوب است و برای کی بد است و سوال هایی از این دست که خیلی زیاد می توانند مطرح شوند.

باید بدانیم که متاسفانه در اعمال و اقدامات متفاوتی از این برداشت در ارزیابی عمل اخلاقی سواستفاده می شود. و عملا راه برای توجیهات عوام فریبانه فراهم می گردد.  دروغ می گویم چون من صالح ترین فرد هستم که باید انتخاب شود و بتوانم مردمی را نجات بدهم، دروغ می گویم، چون اگر من نیایم فلانی می آید و اوست که مردم را بدبخت کند.  دروغ می گویم که شر بدی را سر مردم نجات دهم.  دروغ می گویم چون می دانم، من هستم که بهترینم.  دروغ می گویم که مردم را نجات دهم و توجیهاتی از این دست که می تواند خود مفاسد گوناگونی را در اجتماع انسانی به وجود آورد.  دروغ هایی که این قدر گفته می شود تا نهایتا خودش هم باور می کند که اینها راست هستند.

بدترین رفتار های ناپسند  در عمل انتخاباتی و سیاسی می تواند با این دسته از توجیهات شکل بپذیرد، عوام فریبی های گوناگونی انجام بپذیرد و این قدر این دروغ ها تکرار بشود که حتی طرف خود هم به این باور برسد که واقعا دارد با فضیلت اخلاقی به جلو می رود.

اما در برداشت دوم که معروف به برداشت وظیفه محور است، گفته می شود که نفس عمل باید مورد تاکید قرار گیرد و نه نتایج مترتب به آن.  دروغ گفتن در ذات خود بد است و غیر قابل قبول، بنا بر این نباید گفته شود و این در هر زمانی و در هر مکانی و در هر شرایطی دارای مصداق است و هیچ توجیهی در این باره قابل قبول نیست.

نباید نتایج حاصله را تمهید و توجیهی برای عمل غیر اخلاقی قرار دهیم.  عمل به فضیلت اخلاقی و اجتناب از رذیلت اخلاقی، یک وظیفه است. خداوند بزرگ روح را به ما پاک و فطری به ودیعه گذاشته است و ما وظیفه داریم که آن را همان طور پاک و مطهر حفظ کنیم، و وظیفه داریم که آن را به هیچ وجه و به هیچ دلیل توجیهی آلوده نسازیم.

البته ممکن است که عمل به این رویکرد، یعنی رویکرد وظیفه محور دارای هزینه هایی باشد، مثلا اینکه از حمایت مالی و سیاسی عده ای محروم شویم، عده ای از انتخاب کنندگان در انتخابات به ما رای ندهند، فردا به صندلی قدرت دست پیدا نکنیم، اشکالی ندارد، مهم انجام وظیفه اخلاقی است و مهم این است که روح و فطرت خود را آلوده نسازیم، حتی اگر به قدرت دست پیدا نکنیم.

نگرش وظیفه محور به عمل اخلاقی همان گونه که هست، تاکید دارد و خواهان آن است که به هیچ وجه، هیچ توجیهی برای انجام رذیلت اخلاقی صورت نپذیرد، چرا که می ترسد این موضوع به توجیهات متفاوتی منجر شود که راه را برای دروغ، عوام فریبی و غیره هموار نماید.

اصول اخلاقی در رقابت های انتخاباتی

اکنون که جامعه برای فرآیند های نهایی در انتخابات شوراها و انتخابات ریاست جمهوری آماده می شود، اخلاق گرایی انتخاباتی صحنه تدریب و تمرین اجتماعی، سیاسی و اخلاقی نیز محسوب می شود.  به خصوص برای ما که در گفتمان انقلاب اسلامی ایران، آمیختگی سیاست و دیانت را مطرح کرده ایم.

قطعا یکی از ابعاد مهم دیانت سیاسی، اخلاق گرایی و حرکت به سمت انجام فضیلت های اخلاقی در میان هم انتخاب کنندگان و هم انتخاب شوندگان است.

باید تلاش کنیم در عین حالی که سعی می کنیم تا رای حداکثری مردم در انتخابات حاصل شود، اما در عین حال سخت بکوشیم که این عمل سیاسی و انتخاباتی به صحنه ای برای آموزش مردم برای همزیستی مسالمت آمیز اجتماعی و اخلاق گرایی اسلامی تبدیل شود.

باید نشان دهیم که صحنه سیاسی و انتخاباتی ایران به تدریج از صحنه های منفعت طلبانه و سکولاریستی و ماکیاولی مدل های غربی جدا می شود.

شایسته است تمرین کنیم که هدف وسیله را توجیه نمی کند.  اصل را منافع ملی، عزت و کرامت مردم و ارتقای جایگاه ایران در نظام بین الملل قرار دهیم.  سعی کنیم مقدورات خود را و نه خیالاتی که آن را باور نداریم و صرفا برای کسب آرا مطرح می شود برای یک بار اما برای همیشه کنار بگذاریم.

سعی کنیم برنامه های دیگران را نقد کنیم و نه شخصیت آنها را و یا اینکه بخواهیم با تخریب شخصیت دیگران خود به اهداف شخصی و گروهی نایل شویم.

تلاش کنیم رعایت ادب و احترام را به افراد رقیب و حمایت کنندگانشان داشته باشیم، و به جای اینکه افراد را نقد کنیم، برنامه های خودمان را تشریح کنیم و برتری های برنامه خود را در مقام عمل و اقدام در مقابل سایر برنامه ها بر شمریم.

یارگیری مالی در انتخابات امری بسیار خطرناک است که می تواند، برای ملت بسیار پر هزینه باشد، و افرادی را که به قدرت می رسند را در محل ابتلای به خطرات گوناگون قرار دهد، چرا که خود را وام دار آن ها ساخته اند و نهایتا ممکن است که نیاز به باج دادن پیدا کنند، امری که قطعا به ضرر مردم و کشور خواهد بود

بدانیم که قدرت فی حد ذاته هدف نیست و هدف این است که با هم تلاش کنیم تا ایرانی بهتر را بسازیم.  در این راستا بهتر است به انجام فضیلت اخلاقی به شکل وظیفه محور نگاه کنیم و هیچ توجیهی را برای انجام رذیلت اخلاقی نپذیریم.  راست گفتن فضیلت است و دروغ گفتن رذیلت اخلاقی.

نویسنده:

دکتر رضا سیمبر: استاد تمام گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

منبع:فارس

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••