در بین اسناد استحصال شده از لانه جاسوسی سندی از برنامه ریزی آمریکائی ها برای نفوذ در بین گروه‌های شیعه  بخصوص گروه‌های پرنفوذ و حساس مثل حوزه های علمیه و ... وجود دارد که مشروح آن را در زیر می‌خوانید:

از: سفارت تهران

به:  واشنگتن

 تاریخ: 79/آگوست/19 - 58.5.27

 شماره سند: 9174/ خیلی محرمانه

 موضوع: ساختن پلهایی به شیعه اسلام

 تحلیل: در حال حاضر مقداری بی نظمی و خطر در ایران وجود دارد. قدرت پراکنده است و حتی  تصمیم‌هایی نسبتاً ساده نیز اغلب عقب می‌افتند. چون مسئول آشکاری ندارند. بنابراین غیرعملی است که  سعی شود، نقشه‌ای طرح شود بیش از یک ساختمان قدرت آزمایشی که بعضی گروهها و نهادهای مؤثر را  مشخص می کند. البته این حتی مشکل تر است که بدانیم چه کسانی بازیگران این یک سال و حتی مهم‌تر٬  بازیگران ده سال دیگر ایران می باشند.

این بدون شک برای آمریکا بسیار مورد علاقه و مهم است که شروع به ساختن عملی و محتاطانه پلهایی به  گروههایی از تشیع بکند که به نظر می‌آید به طور حتم رلهای بزرگی در طی ده سال آینده در ایران بازی کنند. تاریخ ایرانیان، حوادثی که منجر به رفتن شاه شد و موقعیت در حال حاضر همگی نشان می‌دهد که رهبران  مذهبی شیعه به طورحتم یکی از گروههائی هستند که رل مهمی در ایران بازی می کنند٬ حتی بدون توجه به  نوع حکومت و ساخت اجتماعی و اقتصادی جامعه.

در عین حال که ثابت شده در ایران ریشه‌های عمیق و زنده وابستگی به شیعه اسلام را دارد و همین سبب  شود که روحانیت تأثیر بسیار بزرگ و مداومی روی ایران داشته باشد. اما با این حال این نیز آشکار  است که آمریکا در حال حاضر قدرت کمی دارد تا بتواند با این طبقه و قالب فکری علما آشنایی پیدا کند؛ ما نمی‌دانیم آنها از کجا آمده‌اند؟ به عکس علما دانسته‌های کمی ازمفهوم اندیشه غربی دارند. برای بدتر ساختن موضوع هر دو طرف قضیه با انبانی از اطلاعات سطحی و گمراه کننده تحمیلی روبرو هستند.

بدبختانه راه حل سرعتی برای پر کردن شکاف بین آمریکاییها و روحانیت شیعه وجود ندارد. در این  مورد، تمایل آمریکایی برای برنامه‌های شکننده و سریع به طور ناامیدانه‌ای نامناسب است. دستپاچگی و دعوت یک ملا به نهار، فرستادن نشریات ما برای روحانیت، یا حتی فکر برنامه‌هایی با آنها در مغز هم نه تنها مشکل را کاهش نمی‌دهد٬ بلکه وضع را بدتر می‌کند.

انتقال و تبادلهای قراردادی با انستیتوها و مدارس مدرن ایرانی کار کمی در ایجاد ارتباط میان آمریکایی‌ها و علما انجام می‌دهد. هزاران ایرانی در آمریکا یا اروپای غربی تحصیل کرده‌اند٬ اما وقتی که به ایران باز می‌گردند آرمانها و طرز زندگی آنها تأییدی بر نظرات و عقاید علماء در قبال ارزشها و مفاهیم غربی است. در اشتیاق آنها به جذب  یک دیسیپلین و یا تکنولوژی خاص  دانشجویان ایرانی دیدگاهها و اطلاعات اندکی درباره اندیشه سنتی ایرانی در اختیار آمریکایی‌ها می‌توانند بگذارند.

مجذوبیت و یا اشتغال ذهن آنها به امور سیاسی زودرس و اطلاعات کم آنها از بدن بزرگ اندیشه اسلامی٬ توانائی آنها را در وارد شدن به بحثهای معنی دار با معدود آمریکاییانی که برای کشف نهادها و  قالبهای کلی خارجی (مثل روحانیت) آماده شده‌اند، (توانایی آنها را) کم می‌کند.

سفارت پیشنهاد یک تبادل شاگرد را کرده است. به طوری که تحت طرح فولبرایت یک یا دو  شاگرد پیشرو مترقی، را از مدرسه فیضیه در قم جایی که بسیاری از رهبران مذهبی بسیار مؤثر در آنجا تربیت شده و درس داده‌اند٬ شامل آیت الله خمینی  به یک مدرسه مناسب آمریکایی مانند" اتحادیه مدارس مذهبی" برای  دو سال منتقل کنند. سال اول صرف می شود برای مطالعه زبان انگلیسی و کشف اندیشه غربی و سال دوم  موقعیتی فراهم می‌کند برای بحثهای عمیق با آمریکاییان مجرب و ممکن است شامل بعضی تدریس‌های رسمی نیز باشد. در همین موقع یک یا دو آمریکایی فارغ التحصیل یا دو پرفسور جوان از ” یونیون“  تئولوژیکان (دین شناسی) یا انستیتوها شبیه دیگر برای تحصیل خواهند آمد و گاهی اوقات هم در بحثهای دسته جمعی با سایر همشاگردیها در قم شرکت می‌کنند.

 پُست دریافته است که ایجاد تماس مؤثر با مدرسه فیضیه احتیاج به مقدارزیادی وقت، کوشش، شکیبایی و حضور ذهن دارد. موانع جلوی موفقیت بسیارند. اما پُست ارتباطهای دوستانه‌ای با کسانی  که فیضیه را می‌شناسند دارد و ممکن است به عنوان یک واسطه با احتیاط البته بدون مطرح کردن هیچ  ماموریتی بتواند عمل کند.پست به عنوان اولین قدم پیشنهاد میکند که اگر طرح از لحاظ آژانس خوب است، آژانس امکان تبادل را با نهادهای آمریکایی مشخص و بررسی کند.