اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۴:۰۹
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۱۰
اذان مغرب ۱۹:۰۰:۴۹
طلوع آفتاب ۰۵:۲۴:۵۴
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۵۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۳۳
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۸/۲۶ - ۲۳:۵۵
دوباره استقلال دوباره آزادی

علم اندوزی؛ مهمترین راه مقابله با نفوذ

امروز یکی از مسائلی که در نظام بین المللی بسیار پر اهمیت جلوه می کند، تغییر استراتژی های قدرت های جهانی برای سیطره بیشتر بر جوامع می باشد. این مساله را به راحتی از چرخش نظریات تئورسین های روابط بین الملل می توان یافت که نتیجه بررسی های آنها نشان می دهد که دیگر جهان را با سیاست های غیر متوازن و هژمونی و تک قطبی نمی توان اداره کرد

علم اندوزی؛ مهمترین راه مقابله با نفوذ

به گزارش سراج24،عصرامروز نوشت؛ یکی از وجوه ممیزه جهان امروز از دنیای پیشین "فزون‌اهمیتی" قدرت نرم کشورها و توانایی آنان در ایجاد تغییرات تدریجی و نامحسوس و البته ژرف در نظام باورها، سبک زندگی و مواضع سیاسی و نگرش‌ها و ترجیحات اجتماعی مخاطبان، با اعمال قدرت نرم است.

این تمایز به‌گونه ای است که این‌گونه می‌توان پنداشت، اغوا، جذب و کشش همواره بیشتر از زور و قوه قهریه به کار می‌آید و کسب وجهه و اعتبار بین‌المللی و نفوذ در افکار عمومی جهانیان دستیابی به قدرت نرم به موازات و حتی فراتر از کسب همین نتیجه در سطح ملی از جمله اهداف مهم کشورهاست و این مهم به تناسب موقعیت و جایگاه و امکانات و فرصت‌های هر کشور در عرصه بین‌المللی به شیوه‌های مختلف و از مجاری و کانال‌های متعدد، تعقیب می‌شود.
لذا برای بهتر فهم کردن مساله نفوذ، باید به بیان تعریف قدرت نرم و اینکه این قدرت از چه منابع و چه مسیری به دست می‌آید و یک کشور صاحب قدرت نرم چگونه به کشور ضعیف نفوذ و بر آن مسلط می‌شود پرداخت.

پس از پایان جنگ سرد اندیشمندان روابط بین الملل، روابط قدرت جهانی را نسبت به قبل متفاوت یافتند و به نظریات جدیدی روی آوردند من جمله جوزف نای که  قدرت را در عصر جهانی اطلاعات، بیش از هر زمان دیگری، شامل دو بخش نرم جاذبه و سخت تهدید و تطمیع، می داند. وی در واقع با تعریف جدیدی از قدرت، توانایی یک کشور در تحصیل خواسته‌های خود از طریق جاذبه،‌ نه اعمال زور و کیفر را "قدرت نرم" نامید.

در واقع، تحول بستر قوام قدرت در سیاست بین الملل باعث شد تا قدرت از خاستگاه اصلی خود تغییر مکان داده و جوامع نیز قدرت را نه در گرو منابع صرفاً مادی قدرت، بلکه در توانایی تغییر رفتار دولت های دیگر به شمارآورند.

بر این مبنا، قدرت نرم عبارت است از "توانایی شکل دادن به ترجیحات دیگران" و این توانایی می‌تواند در دو جهت به کار گرفته شود: یکی، تقویت عزم و اراده ملی در راستای تأمین امنیت ملی؛ و دوم، در راستای گسترش قدرت و صدور اراده یک دولت با تأیید افکار عمومی در یک محیط خاص، منطقه ای و بین المللی.

همچنین منابع مختلف قدرت نرم، یعنی "فرهنگ، سیاست و اقتصاد" می تواند در هر کشوری وجود داشته باشد؛ اما آنچه مهم است، ابزارها و شیوه های به کارگیری درست قدرت نرم است که هر کشوری قادر به انجام آن نیست. یک کشور هر چند که از منابع قدرت سخت برخوردار باشد، وقتی که قدرت نرم را به خوبی ابراز نکند، ممکن است در اجرای سیاست های خود با شکست مواجه شود.

منابع قدرت نرم در واقع متنوع و متکثر بوده است و بسته به شرایط و زمینه¬های موجود در کشور به کار گیرنده و نیز مخاطبان آن مورد استفاده قرار می‌گیرند. برخی منابع قدرت نرم را در ارزش ها، فرهنگ و سیاست خارجی خلاصه می کنند. برخی دیگر اقتصاد را نیز به منابع قدرت نرم اضافه می‌کنند و ارزش‌ها را در ذیل فرهنگ می آورند. اما به طور کلی، منابع قدرت نرم عبارت از فرهنگ، اقتصاد، و سیاست هستند.

در عرصه فرهنگ یا اجتماع، مقوله‌هایی چون هنر شامل فیلم و سرگرمی، تئاتر و هنرهای نمایشی، رسانه شامل رادیو و تلویزیون، روزنامه‌ها و مجلات، اینترنت و ماهواره‌ها، دانش و ورزش مطرح می‌شوند. فرهنگ حتی در‌برگیرنده مواردی چون ذائقه غذایی یک ملت، خصلت‌های پسندیده ملی که زبانزد منطقه‌ای و جهانی است، موقعیت فرهنگی ممتاز شامل دارا بودن آثار باستانی و گردشگری، بزرگان ادبیات، شعر و رمان، موسیقی و هنر و تعدد محصولات فرهنگی یک کشور نیز باشد.

در زمینه دانش نیز دانشگاه‌ها، مراکز فکری، تحقیقاتی و مطالعاتی معتبر، برنامه‌های جذب و مبادله دانشجو، سهم جهانی در ارائه فناوری‌های نوین علمی، موفقیت‌های علمی و تحقیقاتی دانشجویان و دانشمندان ملی در صحنه بین‌المللی و در زمینه ورزشی نیز کسب افتخارات و میزبانی مسابقات جهانی یا حتی منطقه‌ای، جملگی از مؤلفه‌های مهم در جذب افکار و اذهان بین‌المللی و ایجاد قدرت نرم به‌شمار می‌روند.

عامل دومی که در ایجاد قدرت نرم از نقش به‌سزایی برخوردار است، اقتصاد است. شاخص‌های اقتصادی مانند: رشد اقتصادی، مبادلات ارزی، تجاری، میزان تولید سرانه کشورها، تعداد شرکت‌ها "به‌ویژه شرکت‌های بین المللی"، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، میزان مشارکت در ایجاد نهادها و مقررات تجاری بین‌المللی، میزان رفاه، امید به زندگی، پایین بودن میزان بیکاری، دارا بودن مزیت نسبی در تولید و توزیع یک کالای خاص "هنری، صنعتی یا کشاورزی" و... را می‌توان جنبه‌های مختلف تأثیرگذاری اقتصاد دانست، اما دو جنبه اساسی که می‌تواند در تولید قدرت نرم اقتصادی موثر باشد، رشد اقتصادی و توزیع اقتصادی کالاها و خدمات با رویکرد رضایت عمومی است.

منبع سوم قدرت نرم، سیاست است. شاخص‌های این منبع را می‌توان در دو عرصه داخلی "سیاست داخلی" و بین‌المللی "سیاست خارجی" بیان کرد. در عرصه داخلی، افکار عمومی "نقش آن در سیاست و میزان تأثیرگذاری و همراهی آن با دولت"، رعایت حقوق بشر، کارآمدی قوه قضائیه، پاسخ‌گویی دولت، میزان امید به رعایت عدالت در میان افراد جامعه، سیاست‌های مهاجرتی، جذب گردشگر، جذابیت‌های ایدئولوژی، میزان دخالت جامعه مدنی، میزان جرم و تخلف از قانون یا قانون‌پذیری اجتماعی، احزاب سیاسی و گروه‌های فشار، رهبری سیاسی و الگوی نظام سیاسی را مورد ملاحظه قرار داد.

در عرصه بین‌المللی "سیاست خارجی" حجم و میزان تعامل یا واحدهای بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی، ارائه کمک‌های بشردوستانه، مناسبات و مبادلات فرهنگی، ارتباطات دیپلماتیک مطلوب و گسترده، طراحی و اتخاذ سیاست‌های راهبردی مقبول و برگزاری و مشارکت در کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌های بین‌المللی، همکاری سیاسی، سازمان‌های غیردولتی را می‌توان مد نظر قرار داد.

بدین‌ترتیب، سه حوزه مهم فرهنگ، اقتصاد و سیاست، اساس قدرت نرم هر کشوری را تشکیل می‌دهند. البته شاید هر کشوری قدرت نرم خود را با توجه به وضعیت موجودش تعریف کند، اما به طور کلی این سه شاخصه برای منبع قدرت نرم بیشتر از همه جلوه گرند و در دنیای امروز از اعتبار بیشتری برخوردار هستند. گرچه فرهنگ، سیاست و اقتصاد هرکدام باید به نوبه خود با توجه به شرایط هر کشور تقویت شوند.

حال با توجه به مفهوم و حوزه های تحت تاثیر قدرت نرم و مصادیق آن، نکاتی قابل توجه است. مصادیقی که برای قدرت نرم ذکر گردید بیشتر معطوف به ظرفیت های درونی یک کشور و نوع مدیریت داخلی کشور می باشد تا بتواند به قدرت دسترسی داشته باشد. لذا از آنجا که ذات قدرت، دارای یک سلطه طلبی و تسلط بر دیگران می باشد، نا خودآگاه به دنبال نفوذ به کشور های ضعیف تر می افتد.

بنابراین کشور های ضعیف تر برای تحت سلطه قرار نگرفتن توسط قدرت های برتر جهان، ناگزیر از قدرتمند شدن می باشند. لذا رهبری انقلاب اسلامی مرتبا تاکید می کنند که " این سه عنصر اگر مورد توجّه قرار گرفتند، یک ملّت قوی میشود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ، و سوّمی علم و دانش".

اما نکته ای که بسیار جالب توجه است تاکید ایشان به طور گسترده بر علم است که می فرمایند: " اینکه ما روی علم تکیه میکنیم، فقط به جهت احترام آرمانی به علم نیست - که البته این خودش یک نقطه‌ی مهمی است؛ اسلام برای علم ارزش ذاتی قائل است - لیکن علاوه‌ی بر این ارزش ذاتی، علم قدرت است. یک ملت برای اینکه راحت زندگی کند، عزیز زندگی کند، با کرامت زندگی کند، احتیاج دارد به قدرت.

عامل اصلی که به یک ملت اقتدار میبخشد، علم است. علم، هم میتواند اقتدار اقتصادی ایجاد کند، هم میتواند اقتدار سیاسی ایجاد کند، هم میتواند آبرو و کرامت ملی برای یک ملت در چشم جهانیان به وجود بیاورد."  

در واقع ارتباط میان علم و قدرت را نمی توان انکار کرد؛ علم و قدرت، از هم جدا نیستند که یکی را علت و دیگری را معلول فرض کنیم. علم، عین قدرت است. کلا صفات وجودی از هم قابل تفکیک نیستند. اگر هم گاهی ما آنها را تفکیک می کنیم، انتزاعی است؛ واقعی نیست. علم، در خارج وجود عینی ندارد، ولی هر چه هست، ظهورات علم است. قدرت هم همین حکایت را دارد.

قدرت، دیدنی یا لمس کردنی نیست؛ ولی هر چیزی که در عالم هست، ظهور قدرت است لذا می توان نتیجه گرفت که قدرت یک امر طبیعی است که به موجب آن حیات در جهان تامین می شود لذا همه جوامع به دنبال کسب قدرت می باشند و از تمامی راه ها برای ایصال به مطلوب خود می کوشند. بنابراین یکی از راه ها، بلکه به واقع اقرب راه های جلوگیری از نفوذ کشور های مستکبر و استثمارگر به کشور، قدرتمند شدن در همه حوزه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است.

و قطعا علم در این سه حوزه به ما کمک خواهد کرد که نگاهمان به اعمال و رفتار های استثمارگونه کشور های دیگر باشد و راه های مقابله با آن را با چشمی باز بیابیم، چنانچه رهبری معظم انقلاب هم تاکید می کنند که کشورهای اسلامی باید از لحاظ علم و فناوری پیشرفت کنند.

ایشان می فرمایند که " غرب و آمریکا به برکت علم توانستند بر کشورهای دنیا مسلط شوند ". و برای پی بردن به اهمیت این موضوع حدیثی از امیر مومنان هست که می فرمایند " العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه .دانش، سلطنت و قدرت است، هر که آن را بیابد با آن یورش برد و هر که آن را از دست بدهد بر او یورش برند.

بنابراین مهمترین راه مقابله با نفوذ، علم اندوزی در حوزه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... می باشد زیرا ماهیت علم، حصنی است که شما را در مقابل نفوذ دشمن حفظ می کند.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••