به گزارش سراج24،حمیدرضا مهدی‌زاده در یادداشتی نوشته است:
یکی از آقایان اخیراً در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر فرا رسیدن زمان رفع حصر بیان داشته است؛ این که یک موضوع را به مسئله دائمی تبدیل کنیم چه فایده‌ای دارد؟ اینکه یک شعاری را همواره تکرار کنیم نتیجه آن چیست؟ اقتدار یک نظام و دولت این است که مسائل خود را سریع نهایی کند، مثلاً بحث هسته‌ای که می‌شد آن را بیست سال دیگر هم ادامه داد. مقام معظم رهبری در جلسه هفته گذشته که خدمتشان رسیدیم، گفتند چه خوب شد پرونده هسته‌ای تمام شد.
قطعاً همه دلسوزان نظام نیز اتفاق نظر دارند که اقتدار یک دولت در عرصه داخلی و بین المللی این است که مسائل و مشکلات خود را سریع نهایی کند.
اما تفاوت بحث هسته‌ای با بحث حصر این است که جمهوری اسلامی از همان ابتدای حرکت به‌سمت تحقیقات، ساخت نیروگاه و مراکز غنی سازی اورانیوم به‌منظور رسیدن به دانش و تکنولوژی هسته‌ای، هرگز قصد تولید بمب را نداشت ولذا هر بار که آژانس ویا کشورهای غربی ادعا می‌کردند که ایران در پارچین، یا فردو، یا اراک، یا نطنز، دست به آزمایش جهت دستیابی به غنای مربوط به ساخت سلاح هسته‌ای زده ــ آن چیزی که اصطلاحاً به .p.m.d یا مطالعات ادعایی مشهور شده است ــ سریعاً مقامات سیاسی و مسئولان سازمان انرژی اتمی می‌گفتند: "بازرسان خود را بفرستید تا بازرسی کنند که ثابت شود عناصر خبری شما دروغ می‌گویند و شما نیز به‌تبعیت از آنها به‌وسیله غولهای رسانه‌ای خود به مردم جهان دروغ می‌گویید". در تمام این سالها حتی برای یک بار هم نتوانستند ثابت کنند ایران به‌سمت ساخت سلاح هسته‌ای انحراف داشته است، فلذا وقتی تحت فشار افکار عمومی بین المللی قرار گرفتند و چون سابقه سیاه حمله به عراق به‌بهانه سلاح شیمیایی هم در کارنامه ننگینشان بود صحبت از توافق و به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران به زبان آوردند، که با درایت جمعی مسئولان نظام، حمایت همه‌جانبه مقام معظم رهبری و فداکاری ملت بزرگوار ایران در تحمل تحریم‌ها و شرایط سخت اقتصادی، این امر میسر گردید و کار سامان گرفت.
ولی در بحث حصر از همان ابتدا که فردای پایان انتخابات ریاست جمهوری بود آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی هر دو متفق القول و محکم اعلام داشتند که تقلب شده !! و آقای احمدی نژاد با جعل پنج، شش میلیون رأی تحت حمایت بعضی از نهادهای نظامی و امنیتی توانسته دوباره سکان ریاست جمهوری را به‌عهده بگیرد. اما موسوی حاضر نشد هر صندوقی که چنین ادعایی دارد، در حضور زنده دوربین‌های تلویزیونی و در حضور مردم بازشماری شود!! چون هدف عدم پذیرش رأی مردم، براندازی و فتنه و آشوب بود.
همه کسانی که آن روزها را به‌خوبی به یاد دارند می‌دانند که جمعیتی عظیم از طرفدارانشان با شنیدن این سخنان در تهران و برخی از مراکز استانها عصبانی و ناراحت از پایمال شدن حقشان که همانا عدم صیانت از آرای مردم نامیده می‌شد (که از سوی کمیته صیانت از آرا طرح می‌گردید) به خیابان‌ها آمدند و اعتراض کردند، البته در هفته ابتدایی کاملاً مسالمت آمیز بود و مغرضانه به خشونت کشیده شد.
پس از ابلاغ دستور مقام معظم رهبری به شورای نگهبان، که قضیه خیلی جدی رسیدگی شود، آنها نیز در حضور نمایندگان معترض به نتیجه انتخابات به مسئله رسیدگی کردند ولی کوچکترین اثری از تقلب آن هم در ابعاد پنج، شش میلیون پیدا نشد. آقایان بهزاد نبوی، تاج‌زاده و میردامادی که از سران جبهه مشارکت منحله وسازمان مجاهدین منحله و غیرقانونی بودند، در دادگاه علنی خود نیز هیچ مدرکی دال بر تقلب به‌نحوی که قادر باشد در نتیجه انتخابات تأثیر گذارد، ارائه نکردند. و حتی آقای ابطحی، آن زمان در برابر دوربین تلویزیون به گریه افتاد و آقایان سید محمد خاتمی، موسوی و کروبی را عامل ایجاد اغتشاشات خیابانی با ادعای دروغین تقلب معرفی نمود.
بخش اعظمی از جوانان و خانواده‌های معترض وقتی دیدند که ادعای تقلب بدون پشتوانه عقلی مداوم مطرح می‌شود از حضور در خیابان‌ها سر باز زدند و اینجا بود که جریان‌های رادیکال، سکولار و گروه‌های تروریستی همچون منافقین و عناصر ریگی که با حمایت گسترده شبکه‌های معاند ماهواره‌ای هم روبه‌رو شدند به میدان آمدند و سناریوی قتل ندا آقاسلطان که بسیار هم دردآور بود، کلید خورد تا با ایجاد درگیری‌های شدید در تهران و برخی از شهرهای بزرگ پروژه خونریزی گسترده در ایران اتفاق بیفتد نظیر آنچه که در لیبی، سوریه، مصر و عراق شاهدیم که البته با درایت و تدابیر بی‌نظیر مقام معظم رهبری و عنایات امام عصر(عج) و حضور مردم در صحنه و نهایتاً حماسه عظیم نهم دی، این خواست دشمنان قسم خورده ما هرگز اتفاق نیفتاد و کار تقریباً سروسامان پیدا کرد.
در وقایع روز عاشورا، اگر آقای موسوی اطلاعیه می‌داد که اینها مشتی آدمهای حقیر هستند که در عزای سرور و سالار شهیدان عالم به رقاصی می‌پردازند و به او ارتباطی ندارند شاید کار به اینجاها کشیده نمی‌شد و بسیاری از اختلافات حل و فصل می‌گردید ولی وقتی آقای موسوی آن اراذل و اوباش را مؤمنان خداجوی!! نامید، خروش میلیونی مردم در سراسر کشور شکل گرفت و به‌خواست خداوند متعال حماسه نهم دی آب سردی بود بر روی منحوس آتش فتنه عظیمی که قریب به هشت ماه کشورمان را در بر گرفته بود و خسارات بسیار مالی و جانی برای مردم به‌همراه داشت. می‌خواهید مردم آن روزها را فراموش کنند؟ ننگ فتنه‌گران از ذهن مردم زدوده نخواهد شد.
ما هم مثل برخی آقایان معتقدیم که ثم ماذا و سؤالمان از آقایان این است: تا کجا می‌خواهید در مقابل مردم و قانون لجاجت به خرج دهید و با ایستادگی بر نظرات و ادعاهای غلط و بی‌پایه و اساس برای خود، نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران در عرصه مراودات بین المللی دردسر ایجاد نمایید؟ و همه می‌دانیم که قطعاً مستکبران جهان قصد ندارند که ابزار فشار به نظام را با توافق هسته‌ای به زمین بیندازند و حتماً از این به بعد موضوع تقابل آنها با ما بعد از اعمال فشار با اهرم متحدان منطقه‌ای، حتماً موضوع حقوق بشر و مسئله حصر خواهد بود و اگر همچنان سه‌گانه آقایان خاتمی، موسوی و کروبی از اقدامات ضدانقلاب در ایام فتنه اعلام برائت نکنند، حل این مسئله به‌صورت یک‌طرفه از جانب نظام جمهوری اسلامی می‌تواند لطمات بسیار جبران ناپذیری به‌ویژه در بحث صلابت و اقتدار سیاسی به‌همراه داشته باشد. به نظر می‌رسد پاسخ به این سؤال می‌تواند به حل هرچه سریعتر این قضیه کمک شایانی نماید و البته وعده خداوند متعال نیز قطعاً محقق خواهد شد آنجا که می‌فرماید: فلیتوکل علی الله فهو حسبه.
والسلام علیکم
منبع:تسنیم
